آفتابنیوز : شهلا کاظمی پور، جمعیت شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در گفت و گو با ایسنا، ضمن بیان آنکه یکی از مهمترین شاخصهای توسعه، افزایش امید زندگی است گفت: زمانی که این شاخص در کشور افزایش یابد تعداد افراد سالمند هم افزایش مییابد به همین ترتیب یکی از پدیدههای توسعهیافتگی، افزایش تعداد سالمندان است.
وی در ادامه اظهار کرد: در سالهای گذشته به علت آنکه امید زندگی در کشور پایین بود، افراد کمتر به سالخوردگی میرسیدند این درحالیست که هر چه امید زندگی افزایش یابد تعداد افرادی که به سالخوردگی می رسند نیز، بیشتر میشود.
جمعیت شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: ایران در سال 1390 نسبت به سالهای قبل از آن بیشترین تعداد جمعیت سالخورده را داشته و نرخ سالمندی ایران در سال 90، 5.7 بوده؛ یعنی 5.7 درصد از جمعیت کشور بالای 65 سال سن داشتند این درحالیست که این نرخ در سالهای 65 سه درصد ، 75 حدود 4 درصد و 85 نیز نزدیک 5 درصد بوده است.
کاظمی پور در ادامه ضمن بیان آنکه هرچه جلوتر می رویم "امید زندگی" درکشور افزایش یافته و تعداد جمعیت سالخورده نیز بیشتر خواهد شد؛ اظهار کرد: هرچه جمعیت ما موالید بیشتری داشته باشد سهم بیشتری به کودکان و سهم کمتری به سالمندان اختصاص خواهد یافت و با توجه به آنکه جمعیت ایران در یک الی دو دهه اخیر کاهش موالید داشته و از طرفی تعداد سالمندان هم افزایش یافته، به همین دلیل با "پدیده سالخوردگی جمعیت" مواجه شدهایم.
وی ادامه داد: برآوردهای ما نشان میدهد که از سال 1400 به بعد ایران وارد مرحله اول سالخوردگی خواهد شد.
این جمعیت شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در ادامه ضمن بیان اینکه سالخورگی 3 مرحله دارد؛ اظهار کرد: در مرحله اول سالخوردگی هفت تا 14 درصد جمعیت بالای 65 سال هستند؛ این در حالیست که درمرحله دو 14 تا 21 درصد و در مرحله سوم بیش از 21 درصداز جامعه سالمند هستند.
کاظمی پور در ادامه عنوان کرد: در حال حاضر بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا در مرحله سوم سالمندی قرار دارند و ژاپن با دارا بودن بیشترین نرخ سالخوردگی جمعیت دارای 24 درصد جمعیت سالمندی است.
وی ادامه داد: ایران از سال 1400 به بعد تازه وارد مرحله اول سالمندی خواهد شد؛ این در حالیست که عبور از مرحله اول به دوم نیز حدود 15 تا 20 سال به طول خواهد انجامید.
این جمعیت شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در ادامه ضمن تاکید بر آنکه باید در وضعیت باروری کشور تجدیدنظر شود؛ گفت: اگر با سیاستهای اتخاذی وضعیت باروری جمعیت تغییر کند، احتمال رسیدن به سالخوردگی در سالهای اخیر کمتر خواهد شد.
کاظمی پور در ادامه ضمن بیان آنکه نرخ سالمندی در کشور به دو گونه محاسبه میشود؛ افزود: برخی سالمندی را 65 سال به بالا در نظر گرفته و برخی 60 سال در نظر میگیرند و آن دسته که نرخ سالمندی را در کشور 8 درصد اعلام میکنند 60 سال به بالاها را مبنای آمارگیری خود قرار میدهند؛ این درحالیست که مراحل سالخوردگی از 65 سال به بالا آغاز میشود.
وی ادامه داد: وضعیت کشور ایران در حال حاضر درحوزه سالمندی نگران کننده نیست؛ اما این موضوع نافی آن نیست که ما در کشور در حوزه سالمندی مشکلات عدیدهای داریم.
این جمعیت شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: سالمندان ما بهداشت کافی، امنیت شغلی و تامین اجتماعی ندارند؛ برخی از آنها زیر خط فقر هستند و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند.
کاظمی پور همچنین در خصوص سالمندی زنان نیز اظهار کرد: امید زندگی در زنان بیش از مردان است و معمولا زنان در هنگام ازدواج به طور متوسط 5 تا 7 سال کوچکتر از همسر خود هستند؛ بنابراین حتی اگر همسر آنان حداکثر امید زندگی را داشته باشد به طور متوسط زنان شش الی 7 سال دیرتر از همسر خود فوت خواهند کرد؛این درحالیست که به طور متوسط امید زندگی زنان سه الی چهار سال بیش از مردان است و در مجموع زنان سالخورده حدود 10 سال بیش از مردان سالخورده زندگی میکنند؛به همین دلیل شاهد "زنانه شدن سالمندی" در کشور هستیم.
وی همچنین عنوان کرد: سالمندی خود به تنهایی معضل نیست بلکه این پدیده زمانی تبدیل به بحران میشود که سالمند توان کار کردن و تامین معاش را نداشته باشد و از هیچ منبع دیگری همچون بیمهها نیز حمایت نشود؛به این ترتیب فرد سالمند به زیر خط فقر رفته و به علت آنکه از لحاظ جسمی نیز توان مناسبی ندارد توانایی مراقبت از خود را نیز از دست خواهد داد. در چنین شرایطی فرد اگر پول داشته باشد هزینه درمانی خود را تامین میکند اما اگر پول نداشته باشد بر مشکلات وی افزوده شده و دچار مسائل متعددی خواهد شد؛ بنابراین اگر خانوادهها نتوانند از سالمندان خود حمایت کنند، سالمند دچار رها شدگی شده و به این ترتیب با پدیده "رها شدگی" و "بحران" سالمندی نیز در کشور مواجه خواهیم شد.
این جمعیت شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ضمن بیان آنکه فقر در جامعه سالمندان ایران یک موضوع جدی است؛افزود: این موضوع به این دلیل است که سالمندان تحت پوشش بیمههای اجتماعی نیستند. معمولا ٣ برابر جمعیت فعال زیر خط فقر، سالمندان زیر خط فقرند؛ یعنی اگر ١٠ درصد جمعیت زیر خط فقر باشند، ٣٠درصد سالمندان زیر خط فقر قرار دارند. درحال حاضر حدود ٦درصد جمعیت ایران، بالای ٦٥سال و هشت درصد جمعیت بالای ٦٠سال هستند؛ باید برای این ٦میلیون نفر برنامه بگذاریم و ببینیم چه تعداد آنها بیمه هستند؟ چنددرصد تمکن مالی دارند و چقدر مشکلات مالی و بهداشتی دارند.؟
کاظمی پورهمچنین عنوان کرد: در حال حاضر سالمندان ما از مشکلات متعددی برخوردار هستند که آنان را نیازمند کرده است در صورتی که نگاه ما به سالمندی نباید ترحم آمیز باشد. از جهت دیگر برای آنکه سالمندانی فعال داشته باشیم باید نه به سالمندان آینده بلکه به جوانان امروز فکر کنیم چرا که اگر جوانان توانمند شوند و وضعیت معیشتی خوبی داشته باشند در سالمندی به مشکلی بر نمی خوردند البته وجود بیمه های همگانی و کارآمد کمک شایانی به حل این مساله خواهد کرد.
وی درپایان با تاکید بر اینکه جمعیت کشور ما در حال سالمند شدن است و این اتفاق رخ خواهد داد اظهار کرد: اما این مساله یک بحران نیست چرا که هر کشوری که در حال توسعه است و باروری در آن کاهش داشته، جمعیتش به سمت سالخوردگی پیش رفته است؛ از طرف دیگر سالخوردگی مساوی با نیازمندی و فقر نیست و افرادی هستند که در سن سالخوردگی کار، ورزش و فعالیت های مورد علاقه خود را انجام می دهند بنابراین این موضوع یک بحران نیست هرچند نیاز است که به نحو صحیح مدیریت شود.