کد خبر: ۳۷۸۰۱۹
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۹

اردوغان ترکیه را نجات می‌دهد؟

رئیس جمهوری ترکیه از رئیس جمهوری روسیه در پیامی مکتوب به دلیل سرنگون کردن جنگنده روسی عذرخواهی کرد و به خانواده خلبان روسی تسلیت گفت و تعهد داد که تمام تلاش خود را برای بازگرداندن روابط دوستانه میان دو کشور به صورت عادی می‌کند. اردوغان همچنین به توافقی برای عادی سازی کامل روابط با دولت اشغالگر اسرائیلی دست یافت که در این توافق شرط ترکیه برای برداشتن محاصره غزه برآورده نشد؛ شرطی که اردوغان در طول بحران شش سال گذشته میان تل‌آویو و آنکارا برای عادی سازی روابط بر آن پافشاری ورزیده بود.
آفتاب‌‌نیوز :
عبدالباری عطوان، تحلیل نویس مشهور عرب در مقاله‌ای در روزنامه مستقل رای الیوم با این مقدمه نوشت: این دو امتیازدهی تاکیدی بر "عمل گرایی" رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه است که ما در مورد این امر در مقالاتی چندین بار صحبت کردیم و عمل گرایی او بدین معناست که او سیاستمداری حرفه‌ای است که بر خلاف آنچه که بسیاری از هم‌پیمانان عرب او فکر می‌کردند، اصول در قاموس او هیچ جایی ندارد و این شخص به سمتی می‌رود که در وهله نخست پای منافع شخصی‌اش و در وهله دوم منافع کشورش ترکیه در میان باشد.

اردوغان خواست تا یک "سلطان" باشد که خلافت عثمانی را از طریق پل اسلام سیاسی احیا کند و زمانی که تمامی بلندپروازی‌هایش برای این امر شکست خورد، هیچ مانعی ندید که از بیشتر سیاست‌ها و مواضعش برای کاهش خسارت‌ها و نجات کشورش از فروپاشی جغرافیایی و جمعیتی حتمی و اجتناب از سقوط کشورش در دام تروریسمی که دستاوردهای اقتصادی کشورش را می‌بلعد، کوتاه بیاید و کشورش را به جای اول بازگرداند.

غرور اردوغان به یکباره او را در سلسله اشتباهات قرار داد که نخستین این اشتباهات برآورد نادرست او از قدرت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و هوش سیاسی و استراتژیکش و جسارتش در اتخاذ تصمیم جنگ بود. اشتباه دوم او سقوط او در دام سوریه بود که هم‌پیمان آمریکایی‌اش از طریق ابزارهای عربی این دام را ایجاد کرده بود؛ دقیقا همانند کاری که با صدام در کویت کردند و او را در این دام انداختند. اشتباه سوم او این بود که بر "بهار عربی" حساب باز کرد که این امر ممنوع بود که این بهار شکوفا شود، دیگر چه برسد به آنکه بخواهد میوه نیز بدهد. اشتباه چهارم او این بود که طرح طائفه‌ای اسلامی را در پیش گرفت، در حالی که او ریاست یک کشور سکولار را برعهده دارد. اشتباه پنجم نیز این بود که بر پیمان ناتو تکیه کرد که ویژگی نژادپرستانه دارد و مسلمانانی امثال او در آن هیچ جایی ندارند.

این عملگرایی اردوغان تکمیل نمی‌شود، مگر آنکه وی به سمت شرق برود و سوار هواپیمایش شود تا در فرودگاه دمشق فرود بیاید و در مسجد امویین اقامه نماز کند و این اقدام نه تنها بعید نیست، بلکه گامی بسیار قریب الوقوع است، چراکه کسی که روابطش را با اسرائیل عادی می‌کند و به صورت مکتوب از رئیس جمهوری روسیه عذرخواهی می‌کند چرا همین کار را با رئیس جمهوری سوریه، هم‌پیمان قدیمی خود نکند که در بیشتر از پنج سال از جنگی که 100 کشور به آن پیوسته‌اند، سقوط نکرده است؟

احتمالا برخی از هم‌پیمانان اردوغان به ویژه عرب‌ها با او بر سر این امر مجادله کنند که بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه مردم خود را کشته است، اما اردوغان نیز از طریق حمایت از گروه‌های مخالف سوری و گروه‌های تندرو در کشتار این مردم مشارکت کرده و همچنان می‌کند.

اردوغان روس‌ها و جنگنده‌هایشان را نیز به کشتن مردم سوریه متهم می‌کرد، اما او الان از روس‌ها عذرخواهی می‌کند و خواهان گذشت و بخشش آنها شده است و روابط خود را با اسرائیلی‌هایی عادی سازی می‌کند که از کشتار مردم فلسطین و اشغال اراضی‌شان در طول 70 سال دست برنداشته‌اند و حتی شهر قدس را یهودی سازی کرده و می‌خواهند مسجد الاقصی را برای بر پا کردن معبد سلیمان روی آواره‌های مسجدالاقصی تخریب کنند، پس چرا رئیس جمهوری ترکیه روابط خود را با آنها عادی سازی می‌کند و روابط خود را با رئیس جمهور سوریه که مسلمان است، عادی سازی نمی‌کند؟ تا صفحه این جنگ خونین را ببندد و و به حل سیاسی و آشتی ملی کمک کند؟

ما بر این باوریم که این عذرخواهی‌ها و گام‌ها برای عادی سازی با اسرائیل و روسیه مقدمه‌ای برای عادی سازی مشابه با سوریه، ایران، ارمنستان، یونان و اتحادیه اروپا است و این ما نیستیم  که این مطلب را می‌گوییم، بلکه آقای بنعالی ییلدیریم، نخست وزیر ترکیه که دوست نزدیک اردوغان نیز است این را گفته است که دولت وی سیاستی را در پیش خواهد گرفت که بر مبنای افزایش تعداد دوستان و کاهش تعداد دشمنان است و وی جنگ در سوریه را "بیهوده" توصیف کرد که باید متوقف شود، بنابراین این سخنان به چه معناست و چه دشمنی پس از عادی سازی روابط با اسرائیل و عذرخواهی از روسیه باقی مانده است؟

اردوغان درک کرده است که نمی‌تواند وارد دو جنگ در یک زمان علیه داعش و حزب کارگران کردستان ترکیه شود، چراکه یکی از اینها مامور شده است که ترکیه را از لحاظ انسانی و اقتصادی دچار فرسایش کند، همانطور که اردوغان درک کرده است که تقسیم سوریه گامی برای تقسیم خود ترکیه است. این در زمانی بود که اردوغان بزرگترین اشتباه را در حیات سیاسی خود مرتکب شد در آن هنگام که روسیه را از دست داد بدون آنکه هم‌پیمان آمریکایی خود را نگه دارد و از رنج آوارگان سوری به عنوان اهرم باج خواهی علیه اروپا برای به دست آوردن منافع مادی استفاده کرد اما در مقابل چیزی را به دست نیاورد.

اخباری که در مورد میانجی‌گری محرمانه الجزایر میان سوریه و ترکیه مطرح شد، در حال حاضر اعتبار بیشتری می‌یابد، چراکه امتیازدهی‌های ترکیه به مسکو و تل‌آویو کاملا آشکار شده است و بدون رفتن برای حل سرچشمه اصلی تمامی دشواری‌های کنونی ترکیه که بحران سوریه است، تمامی امتیازدهی‌ها به روسیه و اسرائیل دارای ارزشی و کارآیی محدود خواهد بود و هر کس که جز این را بگوید، سادگی خود را در برآورد صحنه سوریه و شخصیت اردوغان نشان داده است.

عادی سازی با اسرائیل به اردوغان برخی منافع داد و چه بسا از این طریق رابطه ترکیه با آمریکا نیز بهبود یابد، اما در مقابل باعث می‌شود که وی بسیاری از اعتبار و جایگاه خود را در جهان عرب و اسلام از دست بدهد، چراکه رخداد داووس ورویارویی او با شیمون پرز، رئیس سابق اسرائیل در پشت این اعتبار بود و باعث شد که او محبوبیت خود را در جهان عربی و اسلامی افزایش دهد.

درست است که اردوغان دستور ساخت بیمارستان و دو نیروگاه برق و آب شیرین کن خواهد داد و 10 هزار تن از کمک‌های انسانی را به مردم غزه خواهد داد که این کمک‌ها از طریق بندر اسدود می‌گذرد، اما مردم غزه بر او برای برداشتن محاصره همیشگی غزه و حمایت از مقاومت بسیار حساب باز کرده بودند و این مساله‌ای است که رخ نداد و احتمالا نیز در آینده‌ای نزدیک به دست اردوغان رخ نخواهد داد.

آیا امتیازدهی‌های اردوغان به اسرائیل و روسیه به نجات او و کشورش از بحران‌های اقتصادی و بحران‌های سیاسی داخلی و خارجی می‌انجامد و آنچه را که وی از این امتیازدهی‌ها در جستجوی آن است، محقق می‌سازد؟

پاسخ به این سوال بسیار دشوار است، چراکه چهار سال آتی، از نظر ما، خطرناک‌ترین سال‌ها بر ترکیه جدید و آینده آن از زمان تاسیس ترکیه در 100 سال گذشته است و ما گمان نمی‌کنیم که اسرائیل به فروش گاز بسنده کند و معتقد نیستیم که پوتین به عذرخواهی اکتفا کند گوئی که هیچ چیزی رخ نداده است، چراکه اسرائیلی‌ها خدایایان "باج خواهی" هستند و از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در مورد فهرست طول و دراز خواسته‌های آنها بپرسید. اما پوتین نیز که شروط خود را به صورت کامل تحمیل کرده است، چشمش به سوریه‌ای است که در آن هواپیما و جنگنده خود را در آن جا از دست داد و بازیگر اصلی در سوریه شده است و از اردوغان انتظار دارد تا سیاست‌های خود را به سیاست‌هایی جز آنچه که اکنون است، تغییر دهد.

به گزارش ایسنا، راه رهایی جدید برای اردوغان به نظر می‌رسد که از استانبول شروع می‌شود و مسیرش را به قاهره کج می‌کند و در دمشق پایان می‌یابد، اما آیا اردوغان این کار را انجام می‌دهد؟ چرا که نه، به این دلیل که پس از عادی سازی با اسرائیل، هیچ چیزی بعید نبوده و به هیچ وجه تعجب برانگیز نیست.

ما به اردوغان می‌گوییم که باید مسیر خود را از دمشق آغاز کند و گذر زمان مسائل را تعیین می‌کند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین