آفتابنیوز : سرویس سیاسی- سه سال است که از جزئیترین اتفاقات دریغ نکردند به امید آنکه بتوانند از آن گریزی به دل دولت بزنند. از آمار علمی
مقالات دانشگاهی و هدایای مقامات غرب به مسئولان و طرز نشستن آمریکاییان در مذاکرات هستهای گرفته تا انتقادات یک مجله طنز آمریکایی از مناظرههای کلینتون و ترامپ و حتی این اواخر جز به جز و خط به خط سخنرانی نمایندگان کنگره بود که هر هفته سوژه جدیدی برای دلواپسان بود؛ دلواپسانی که هنوز نتوانستهاند برای مردم، دولت و حتی همجناحیهای خود تعریف کنند دلواپس چه هستند.
به گزارش آفتابنیوز، این افراد اگر امروز موضوع فیشهای حقوقی را مطرح میکنند دقیقا نمیدانند از چه ناراحتند؛ از میلیونتومانهایی که رفته یا از آنان که میلیون تومانها را بردهاند؛ آنان فقط دلواپس هستند و جز دلواپسی دیگر مشغلهای ندارند؛ مشغلهای که البته چندسالی بیشتر نمیشود که به آن دچار شدند وگرنه در دوران ریاست دولت احمدینژاد شاید منفعلترین چهرههای عالم سیاست بودند که هیچ نظری در خصوص اختلاسها کلان، تحریمهای فرسایشی و سنگین اقتصادی و از همه بدتر ناکامیهای اقتصادی کشور نداشتند. به عبارتی آنانی که امروز صدایی بهرسایی هرچه تمامتر دارند و هر رقیبی را بهگونهای تصور میکنند که هیچگاه در جمع بزرگان نبوده و از توانایی کافی بهره نبرده است، گذشتهای از خوشی و آرامش در دولت دهم داشتند و حالا تمام دلواپسیهایشان بازگشت به همان دوران است. اینکه طی چند ماه اخیر محافظهکاران مدام تاکید بر احتمال تکدورهایشدن دولت روحانی دارند نیز دقیقا نشاتگرفته از همین دیدگاه و تفکر است که اصولگرایان درصدد کنارزدن روحانی و بازگشت به دوران گذشته به هر قیمتی هستند. خواه هزینه این بازگشت ظهور دوباره پدیده احمدینژادیسم و خواه شکست مجدد سیاستهای کلان کشور از جمله سیاست خارجه و اقتصاد باشد. مرغ اصولگرایان یک پا دارد و از نگاه آنان هدف وسیله را توجیه میکند.
جنجالهای اتاق فکری تخریبی علیه دولت طی چند روز اخیر با واکنشهای متعددی همراه بوده است؛ از یک طرف محافطهکاران اصرار به رد چنین فرضیهای دارند و از طرف دیگر حامیان دولت تاکید بر وجود جریانهای سازمانیافتهای علیه دولت میکنند. هرچه هست به نظر نمیرسد که بتوان تمامی انتقادات علیه دولت روحانی را صرفا خودجوش و مردمی قلمداد کرد. بهویژه آنکه در تاریخ جمهوری اسلامی چنین اتاقفکرها و جریانسازیهای سازمانیافتهای در دولت هشت ساله محمد خاتمی به صورت علنی فعال بوده که در نهایت نیز اختلافات با دولت را به چنان وضعیتی رساند که رییس دولت وقت اعلام کند «دولت هر 9 روز با یک بحران مواجه میشود»؛ بحرانهایی که حالا عبدالواحد موسوی لاری، اعتقاد دارد شدت بیشتر گرفته تا دولت روحانی به مراتب بیشتر از دولت خاتمی در محدودیت قرار گیرد.
صادق زیباکلام یکی از تحلیلگران سیاسی اصلاحطلب در خصوص این جریانسازی و اتاقفکرها چنین اذعان کرده است: «موفقیتهای دولت و احتمال موفقیت روحانی در انتخابات بعدی به ویژه انکه مردم در انتخابات اعتماد خود به دولت را مجددا بیان کردند باعث شده تا اصولگرایان مخصوصا مخالفان دولت با انسجام بیشتری انتخابات آینده را دنبال کنند که مسلما تشکیل اتاق فکر علیه دولت و همچنین برگزاری جلسات منظم برای ایجاد یک همگرایی بیشتر علیه روحانی یکی از همین راهکارهاست. هرچند که دولت با تحقق وعدههای انتخاباتی به ویژه موضوعات اقتصادی و گشایش فضای سیاسی داخلی میتواند این مجموعه از تحرکات را بیاثر و خنثی کند.»
از بعد دیگر این موضوع نیز، مرتضی بانک سرپرست نهاد ریاست جمهوری مساله اتاق فکرهای تخریبی علیه دولت را جدی دانسته و توضیح داده است که: «هر موفقیتی که دولت به دست میآورد، از جناح مقابل هجمه قویتری علیه دولت به وجود میآید. ستاد قدرتمندی برای تخریب دولت تشکیل شده است که با استفاده از امکانات گستردهای که دارد افکار عمومی را تحت الشعاع قرار میدهد و تا زمان انتخابات این موضوع را گستردهتر میکنند. اینها مشکل ریز را به یک بحران عمومی تبدیل میکنند و برای تخریب دولت و مایوس کردن مردم از آن استفاده میکنند.البته جامعه متوجه این بیاخلاقیها هست و نشاط خود را برای انتخابات سال آینده حفظ خواهد کرد.»
مساله فیشهای حقوقی از جمله دیگر موضوعاتی بوده که این روزها بهانه خوبی به دست دلواپسان داده و خوراک خوبی را برای سوژههای اتاقهای فکر تخریبی تامین کرده است. آنچنان که سکوت هشت ساله اصولگرایان درباره فساد مالی و اداره به یکباره شکست و همه آنچه که درباره میلیاردها تومان که از بیتالمال به تاراج رفت، فریاد نزدند را به آنی سر فیش حقوقی مدیران و کارمندان غیردولتی خالی کردند.
داریوش قنبری عضو شورای مرکزی حزب مردمسالاری میگوید: «گر بخواهیم موضوع فیشهای حقوقی را بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که این بدعتی به جا مانده از دولت قبل است و قطعا دولت به تنهایی نمیتواند ظرف مدت سه سال این موضوع را به صورت ریشهای حل کند. مضاف براینکه اگر عدهای این مساله را به یک دستاویزی علیه دولت تبدیل کردهاند، آیا به خاطر دارند که در دولت مطلوب خودشان چه پاداشهای میلیاردی و میلیونی غیرموجه پرداخت شد که قیاس آن با فیشهای حقوقی اخیر قابل تصور نیست.» به گفته او، «حتی در مقام مقایسه هم اگر این موضوعات را در کنار هم قرار دهیم چطور میتوانیم موضوع فساد دو و نیم ملیارد یورویی یک نفر در دولت دهم را با مجموع تمامی این فیشهای حقوقی مقایسه کنیم یا همینطور دیگر مفاسد میلیاردی دولت دهم که هنوز نتایج رسیدگی به این پروندهها به جایی نرسیده است.»
در چنین شرایطی قطعا نیاز است که دولت یک راه چاره بیاندیشد و زمینه را برای جریانسازی مخالفان و تخریب آنان تنگ و تنگتر کند تا بیش از این منافع ملی چون لغو تحریمهای اقتصادی در موضوع برجام یا همینطور ارتقای سطح دانشگاهها با بازگشت نیروهای علمی و آموزشی و نیز فعالیتهای مجدد در بهارستان تحت بازیهای جناحی و سیاسی تندروها و دلواپسان قرار نگیرد.
مصطفی درایتی دستیار رییسجمهور اصلاحات در این خصوص اعتقاد بر آن دارد «اول از همه اینکه فراموش نکنیم رقابت در عرصه سیاست یک واقعیت است و نمیتوان توقع داشت که رقیب وجود نداشته باشد ولی در رقابت هم باید همه پایبند اخلاق و قانون باشیم. من فکر میکنم وجود رقیب برای دولت مفید است چون از جانب همین رقیبان است که دولت به اشتباهات خود پی میبرد وگرنه از رفقا چنین توقعی کمتر است.» به گفته او، «دولت هرجایی که دید رقیبان انتقاد به حقی دارند میتواند از آن انتقادات ولو آنکه برجسته و اغراق شده باشد استفاده کند ولی هرجایی که دید این انتقادات و تخریبها واقعیت ندارند باید پاسخ دهد و افکار عمومی در جریان اتفاقات قرار دهد. البته اگر تخریبها از حد رسانه و تبلیغ خارج شدند دولت باید با تمام توان از جایگاه و شان خودش و نیز مردم دفاع کند. دولت نباید اجازه دهد که این اتاقهای فکر وارد فازهای عملیاتی بشوند.»
خط قرمز فقط اسلام است و منافع ملی والسلام
محبوب بی مدیریتی
محبوب اماده سازی برای چپاول وغارت بیت المال
محبوب برای بگم بگم
محبوب برای فیلم ساختن
محبوب برای برباد رفته ها
رسوا شود گر خدا خواهد
اگه این کار را نمی کرد که آبروش به کل میریخت که
نشنیدید که می گند به حساب خود برسید قبل از آنکه به حسابتان برسند
خوبه ادامه بدین!
اگی هم خیلی بیکاری یه کیلو ماست بگیر دوغش کن لیوان لیوان بخور سرت گرم بشه.