عامل جنجالی ترین پرونده قتل ورامین به دار آویخته شد
آفتاب‌‌نیوز : 
اسماعيل متهم به شركت در قتل ابراهيم و فاطمه و مباشرت در قتل فرزندان خردسالش به نام اميرمهدى 6 ساله و عماد 11 ساله است.
همچنين متهم رديف دوم، همسر متهم رديف اول پرونده كه معصومه نام دارد متهم به زناى محصنه و مباشرت در قتل ابراهيم و فاطمه و دو فرزند خردسالش است. از سوى ديگر غلامحسين كه تبعه افغانستان است متهم به مشاركت در قتل عمدى ابراهيم با ايراد ضرب كلنگ به اتفاق متهم رديف اول است و در نهايت متهم رديف چهارم كه جعفر نام دارد و اهل فيروزكوه است متهم به معاونت در قتل ابراهيم است.
اميرمهدى كه يكى از مقتولان اين جنايت است، دچار بيمارى كم خونى بود و به همين دليل براى هر چند وقت يك بار بايد نزد پزشك معالج خود در تهران مى آمد.
در اين رفت و آمدها بود كه معصومه با مردى كه راننده مسافركش بود آشنا شد و با او طرح دوستى ريخت. پس از مدتى كه رابطه معصومه با اين مرد كه ابراهيم نام داشت و مقتول ديگر اين پرونده است بيشتر شد، معصومه شماره تلفن منزل خود را در اختيار او قرارداد تا اين كه يك روز ابراهيم از معصومه خواستگارى كرد.
معصومه نيز در جواب ابراهيم گفت: من ازدواج نكرده ام و اين بچه ها فرزندان برادرم هستند.به اين ترتيب رابطه معصومه و ابراهيم بيشتر شد تا اين كه ابراهيم از معصومه قول ازدواج گرفت.
پس از گذشت پنج تا شش ماه از اين ماجرا يك روز على فرزند بزرگ معصومه و اسماعيل كه هم اكنون زنده است، مادرش را در حالى كه از اتومبيل ابراهيم خارج مى شد، ديد و موضوع را به پدرش گفت.
اسماعيل كه پس از شنيدن حرف هاى پسرش به موضوع شك كرده بود، از همسرش در مورد رابطه او با ابراهيم سئوال كرد كه معصومه در جواب گفت: من و ابراهيم هيچ رابطه اى با هم نداشتيم و فقط او چند روز پيش براى من يك انگشتر خريد كه من هم او را فروختم و دوباره براى خودش انگشترى خريدم اما هيچ رابطه ديگرى با هم نداشتيم.
اسماعيل كه گمان برده بود رابطه همسرش با ابراهيم بيشتر از اينها است، همسرش را زير نظر گرفت تا اين كه متوجه رفت وآمدهاى مشكوك همسرش به خانه ابراهيم شد. اسماعيل كه پس از اين ماجرا قصد انتقام گرفتن از ابراهيم را داشت نقشه ازدواج همسرش با ابراهيم را طراحى مى كند.
به همين دليل ابتدا شناسنامه اى جعلى براى معصومه به نام فاطمه فراهم كرده و او را به عقد ابراهيم درآورده و جشن عروسى آنها را فراهم مى كند. اسماعيل كه خود را طى مراسم دايى همسرش معرفى كرده بود در جشن عروسى همسرش با ابراهيم شركت كرده و براى اين جشن حدود 600 مهمان دعوت مى كند.
معصومه پس از اين ماجرا حدود دو ماه در كنار خانواده ابراهيم زندگى كرد تا اين كه او و همسرش با هم نقشه خواستگارى از خواهر ابراهيم را طراحى كردند. به همين خاطر اسماعيل به يكى از دوستانش به نام على اصغر كه به محمد معروف است مبلغ 10 هزار تومان پول داد تا او نقش برادر معصومه را بازى كند و به خواستگارى فاطمه برود.
ماجراى خواستگارى و تهيه جهيزيه فاطمه (خواهر ابراهيم) چند هفته طول كشيد تا اين كه يك روز قرار شد جهيزيه فاطمه به خانه آورده شود و آن شب بود كه فاطمه به دست اسماعيل به قتل رسيد.
بچه هاى فاطمه و اسماعيل كه شاهد اين ماجرا بودند مدام پس از اين مسئله عنوان مى كردند "بابااسماعيل خاله فاطمه را كشته" و اين انگيزه اى شد براى از بين بردن بچه ها كه توسط اسماعيل صورت گرفت. ابراهيم نيز چند روز پس از قتل خواهرش توسط اسماعيل كشته شد.
اسماعيل در اعترافاتش در جلسات مختلف بازجويى نيز اعتراف كرده بود: ابراهيم را به بهانه پيدا كردن گنج به اطراف فيروزكوه كشاندم و پس از اين كه سرش را از بدنش جدا كردم، او را قطعه قطعه كرده و هر قسمت بدنش را در گوشه اى انداختم. عماد و اميرمهدى نيز كه تنها شاهدان قتل فاطمه و ازدواج مادرشان با ابراهيم و مسائل ديگر بودند دو هفته پس از اين ماجرا به دست پدرشان در حمام خانه به قتل رسيدند.
بعد از اين اعترافات هولناك، قضات شعبه 71 دادگاه كيفري، اسماعيل را به جرم ارتكاب چهار قتل و زناي محصنه با فاطمه(مقتوله) به اعدام محكوم كردند و همسرش معصومه هم به جرم معاونت در قتل‌ها به 15 سال حبس و به جرم زناي محصنه با مرد مسافركش به اعدام محكوم شد.
اسماعيل متهم به شركت در قتل ابراهيم و فاطمه و مباشرت در قتل فرزندان خردسالش به نام اميرمهدى 6 ساله و عماد 11 ساله است. همچنين متهم رديف دوم، همسر متهم رديف اول پرونده كه معصومه نام دارد متهم به زناى محصنه و مباشرت در قتل ابراهيم و فاطمه و دو فرزند خردسالش است. از سوى ديگر غلامحسين كه تبعه افغانستان است متهم به مشاركت در قتل عمدى ابراهيم با ايراد ضرب كلنگ به اتفاق متهم رديف اول است و در نهايت متهم رديف چهارم كه جعفر نام دارد و اهل فيروزكوه است متهم به معاونت در قتل ابراهيم است.
اميرمهدى كه يكى از مقتولان اين جنايت است، دچار بيمارى كم خونى بود و به همين دليل براى هر چند وقت يك بار بايد نزد پزشك معالج خود در تهران مى آمد.
در اين رفت و آمدها بود كه معصومه با مردى كه راننده مسافركش بود آشنا شد و با او طرح دوستى ريخت. پس از مدتى كه رابطه معصومه با اين مرد كه ابراهيم نام داشت و مقتول ديگر اين پرونده است بيشتر شد، معصومه شماره تلفن منزل خود را در اختيار او قرارداد تا اين كه يك روز ابراهيم از معصومه خواستگارى كرد.
معصومه نيز در جواب ابراهيم گفت: من ازدواج نكرده ام و اين بچه ها فرزندان برادرم هستند.به اين ترتيب رابطه معصومه و ابراهيم بيشتر شد تا اين كه ابراهيم از معصومه قول ازدواج گرفت.
پس از گذشت پنج تا شش ماه از اين ماجرا يك روز على فرزند بزرگ معصومه و اسماعيل كه هم اكنون زنده است، مادرش را در حالى كه از اتومبيل ابراهيم خارج مى شد، ديد و موضوع را به پدرش گفت.
اسماعيل كه پس از شنيدن حرف هاى پسرش به موضوع شك كرده بود، از همسرش در مورد رابطه او با ابراهيم سئوال كرد كه معصومه در جواب گفت: من و ابراهيم هيچ رابطه اى با هم نداشتيم و فقط او چند روز پيش براى من يك انگشتر خريد كه من هم او را فروختم و دوباره براى خودش انگشترى خريدم اما هيچ رابطه ديگرى با هم نداشتيم.
اسماعيل كه گمان برده بود رابطه همسرش با ابراهيم بيشتر از اينها است، همسرش را زير نظر گرفت تا اين كه متوجه رفت وآمدهاى مشكوك همسرش به خانه ابراهيم شد. اسماعيل كه پس از اين ماجرا قصد انتقام گرفتن از ابراهيم را داشت نقشه ازدواج همسرش با ابراهيم را طراحى مى كند.
به همين دليل ابتدا شناسنامه اى جعلى براى معصومه به نام فاطمه فراهم كرده و او را به عقد ابراهيم درآورده و جشن عروسى آنها را فراهم مى كند. اسماعيل كه خود را طى مراسم دايى همسرش معرفى كرده بود در جشن عروسى همسرش با ابراهيم شركت كرده و براى اين جشن حدود 600 مهمان دعوت مى كند.
معصومه پس از اين ماجرا حدود دو ماه در كنار خانواده ابراهيم زندگى كرد تا اين كه او و همسرش با هم نقشه خواستگارى از خواهر ابراهيم را طراحى كردند. به همين خاطر اسماعيل به يكى از دوستانش به نام على اصغر كه به محمد معروف است مبلغ 10 هزار تومان پول داد تا او نقش برادر معصومه را بازى كند و به خواستگارى فاطمه برود.
ماجراى خواستگارى و تهيه جهيزيه فاطمه (خواهر ابراهيم) چند هفته طول كشيد تا اين كه يك روز قرار شد جهيزيه فاطمه به خانه آورده شود و آن شب بود كه فاطمه به دست اسماعيل به قتل رسيد.
بچه هاى فاطمه و اسماعيل كه شاهد اين ماجرا بودند مدام پس از اين مسئله عنوان مى كردند "بابااسماعيل خاله فاطمه را كشته" و اين انگيزه اى شد براى از بين بردن بچه ها كه توسط اسماعيل صورت گرفت. ابراهيم نيز چند روز پس از قتل خواهرش توسط اسماعيل كشته شد.
اسماعيل در اعترافاتش در جلسات مختلف بازجويى نيز اعتراف كرده بود: ابراهيم را به بهانه پيدا كردن گنج به اطراف فيروزكوه كشاندم و پس از اين كه سرش را از بدنش جدا كردم، او را قطعه قطعه كرده و هر قسمت بدنش را در گوشه اى انداختم. عماد و اميرمهدى نيز كه تنها شاهدان قتل فاطمه و ازدواج مادرشان با ابراهيم و مسائل ديگر بودند دو هفته پس از اين ماجرا به دست پدرشان در حمام خانه به قتل رسيدند.
بعد از اين اعترافات هولناك، قضات شعبه 71 دادگاه كيفري، اسماعيل را به جرم ارتكاب چهار قتل و زناي محصنه با فاطمه(مقتوله) به اعدام محكوم كردند و همسرش معصومه هم به جرم معاونت در قتل‌ها به 15 سال حبس و به جرم زناي محصنه با مرد مسافركش به اعدام محكوم شد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید