آفتابنیوز : سرهنگ رحماني، رييس اداره مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي كرج موضوع اين پرونده را اينگونه تشريح كرد: در تاريخ 17 آذرماه، ماموران كلانتري 28 «آدران» حين گشت زني در حوزه استحفاظي خود بين تونل چهار و پنج جاده چالوس با جسد خونآلود شخص ميانسالي كنار يك دستگاه خودرو مواجه شدند.
در بررسی ها مشخص شد: اين جسد متعلق به شخصي با هويت حسن 52 ساله، ساكن شهرستان كرج است که بر اثر وارد آمدن ضربات ناشي از شيء سنگين به قتل رسيده است.
در پي كسب اطلاعات از خانواده مقتول مشخص شد: مقتول آخرين بار با يكي از دوستان قديمي خود به نام محمد 50 ساله مشاهده شده است، بنابراين ماموران با مراجعه به آدرس اين شخص ، وي را جهت انجام بازجويي به پليس آگاهي كرج منتقل كردند.با توجه به تناقضگوييهاي محمد در بازجوييها، مأموران نسبت به وي مشكوك شدند، از اين رو عليرغم اين كه وي تحت بازجوييهاي فني و پليسي قرار گرفت همچنان منكر ارتكاب جرمي در اين رابطه شد.تا این که با بهرهگيري از دستگاه پلي لايت (دستگاه نمايان ساز)، آثار 12 قطره خون بر روي يكي از پيراهنهاي شسته و اتو كشيده شده محمد مشاهده شد.
محمد، مظنون به قتل پس از 38 روز بازجويي پي در پي، زماني كه راهي جز بيان حقيقت پيدا نميكرد، معترف شد: حدود دو ماه پيش، من به همراه دختر و دامادم و همچنين حسن (مقتول) و دخترش جهت تفريح به ويلاي خود در شهرستان نور رفتيم. در اين ميان حسن به دخترم گفته بود كه اي كاش من زني مثل تو داشتم، از اين رو با تصور اين كه وي چشم طمع به دخترم را دارد، موضوع را به او متذكر شدم كه از اين مطلب بسيار ناراحت شد. اين در حاليست كه پس از آن چندين بار ديگر با يكديگر به جاده چالوس رفتيم تا اين كه صبح 17 آذرماه، مقتول به مغازه من واقع در مهرشهر كرج مراجعه كرد و از من خواست تا براي سفارش غذا براي مجلس عقد دخترش كه قرار بود همان شب برگزار شود، او را همراهي كنم، بنابراين با او سوار خودرو شدم اما وي به سمت جاده چالوس حركت كرد.
وي افزود: در ميانه راه، دو پاكت شير پاستوريزه بيرون آورد و با تعارف كردن يكي از آنها به من، خود ديگري را خورد كه به محض خوردن شير دچار سستي شدم. در اين هنگام حسن به من گفت: در چه حال هستي؟ هنوز هوشياري؟، سپس رو به من گفت: قضيه دخترت را به رخ من ميكشي؟ و پس از توقف خودرو ناگهان يك چوب دستي از عقب خودرو بيرون آورد و به كتفم زد.
محمد، متهم به قتل 50 ساله اذعان كرد: از اين رو من نيز اول با يك تكه سنگ يك ضربه به سر او زدم كه او نقش بر زمين شد، سپس با همان چوب دستي ضربه ديگري بر سرش وارد كردم.
در پي اين حادثه بلافاصله با يك پيكان عبوري به كرج بازگشتم و پس از رفتن به منزل، پيراهن خود را شسته و در جواب خانوادهام اعلام كردم كه حين عبور از خيابان با يك موتورسيكلت تصادف كردهام و اين در حاليست كه با مراجعه به پزشك از كتف و بازويم نيز عكسبرداري كردم.
اين در حالي بود كه ماموران ويژه قتل در پلتيك ديگري به متهم گفتند كه در آزمايشات پزشكي قانوني وجود برخي سموم در بدن مقتول مشاهده شده است، از اين رو محمد در اظهارات بعدي اعتراف كرد: زماني كه متوجه شير مسموم تعارفي حسن شدم با جا به جا كردن پاكت شير تعارفي با شير ديگر، او را در نقشهاش ناكام گذاشتم. سپس ابتدا با روشن كردن خودرو به سمت وي حركت كردم كه نقش بر زمين شد و در ادامه با چوب دستي و سنگ ضرباتي را بر سرش وارد كردم.
سرهنگ رحماني در خصوص اين پرونده اظهار كرد: از آنجاكه اعترافات اين متهم با توجه به تحقيقات به عمل آمده و بازجوييهاي پي در پي همچنان در هالهاي از ابهام قرار دارد، تحقيقات تكميلي جهت روشن شدن حقيقت ادامه دارد، چراكه بنا بر تحقيقات پليسي انگيزه قتل با توجه به نحوه آن، بيشتر بر اثر مسايل مالي بوده تا ناموسي.