آفتابنیوز : بسم الله الرحمن الرحيم
«اجعلتم سقايه الحاج و عمارة المسجد الحرام كمن امن بالله و اليوم الاخر و جاهد في سبيل الله لايستوون عندالله و الله لايهدي القوم الظالمينُ الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله واولئك هم الفائزونُ يبشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و جنات لهم فيها نعيم مقيم ُ خالدين فيها ابدا ان الله عند اجر عظيم ُ»
مجلس به ياد و به احترام سرداران شهيد حادثة غمبار نوزدهم ديماه از طرف مقام معظم رهبري و فرماندهي كل نيروهاي مسلح مدظله العالي تشكيل شده است. در اين حادثه غمبار فرمانده مقتدر و شجاع نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و معاونين اطلاعات، عمليات و طرح و برنامه اين نيرو، فرمانده توپخانه نيروي زميني، فرمانده شجاع لشگر 27 محمدرسول الله، فرمانده پايگاه هوايي قدر، فرمانده دانشكده پروازي، رئيس دفتر فرمانده نيروي زميني و همچنين مهندس پرواز و افسر همراه جان به جان آفرين تسليم كردند و به لقاء رحمت الهي نايل شدند.
سخن را از اينجا آغاز ميكنيم كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي براي حفظ و صيانت از انقلاب و دفع انواع تهديدات و دستيابي به اهداف ملي، نهادهاي متعددي تشكيل شدند. از دادگاههاي انقلاب گرفته، تا جهاد سازندگي، تا كميتههاي انقلاب و تا دهها نهاد ديگر. اما در ميان همة آنها نهاد با عظمت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي جايگاه خاص و ويژهاي را يافت. با مطالعه در كلمات امام رضوان الله تعالي عليه هم مي بينيم كه در ميان همة نهادهاي ارزشمند انقلابي، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي جايگاه خاص و ويژهاي را دارد.
سپاه نهادي است كه ضرورت انقلاب آن را بوجود آورد و ضرورت انقلاب آن را گسترش داد و ضرورت انقلاب و كشور و فداكاري و ايثار اعضاء، آن را به يكي از مهمترين نهادهاي انقلابي كشور تبديل كرد.
آن روز كه دشمن تصميم گرفته بود با حذف فيزيكي رهبران و شخصيتهاي انقلاب، انقلاب اسلامي را از پاي درآورد، اين سپاه پاسداران بود كه به ميدان آمد و حفاظت شخصيتها و حفاظت مقرها و نهادهاي مهم انقلاب را بر دوش كشيد. آن روز كه دشمن تصميم گرفت با تجزية بخشهايي از شمال غرب، جنوب و شرق كشور يكپارچگي كشور و نظام را در معرض تهديد قرار دهد، اين سپاه پاسداران بود كه در كنار كميتههاي انقلاب و ارتش ج.ا.ا و نيروهاي انتظامي آن زمان، به صحنه آمد و اين توطئه ها را نقش برآب كرد. آن روز كه حتي دشمن فكر ميكرد با كودتا و يا با حضور نظامي مستقيم در طبس، ميتواند انقلاب را از پاي درآورد، نهادي كه در برابر همه اين توطئهها ايستاد سپاه پاسداران بود. آن روز هم كه دشمن فكر كرد با تحميل يك جنگ طولاني، نظام را از پاي درخواهد آورد نهادي كه در كنار ارتش، نيروهاي انتظامي آن زمان و نيروهاي مردمي به صحنه جنگ و دفاع آمد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود.
شما اگر دوران دفاع مقدس 8 ساله را مدنظر قرار دهيد و سير فداكاري سپاه و ارتقاء جايگاه سپاه را در طول اين 8 ساله ملاحظه كنيد، به راستي آنچه ما شاهدش بوديم يك معجزه بود. سپاه از يك سازمان محدود كه عمدتاً اطلاعاتي ـ عملياتي بود به يك نهاد بزرگ تبديل شد. از گروهانهاي محدود به گردانهاي متعدد، از گردانها به تيپها، از تيپها به لشگرها و از لشگرها به سپاههاي بزرگ تبديل شد.
سپاه در ميان آتش و خون گسترش و توسعه پيدا كرد. سپاه با يك چشم به دشمن نگاه مي كرد تا جلوي تجاوز دشمن را بگيرد و با چشم ديگر به فكر ارتقا و گسترش اين نهاد بود تا در برابر توطئههاي سهمگين آتي دشمن، بتواند مقاومت و ايستادگي كند. سپاه در حين جنگ با دشمن، آموزش و سازماندهي خود را ارتقاء بخشيد. سپاه با سلاحهاي غنيمتي از دشمن توانست تيپها و لشگرهاي زرهي خود را تشكيل دهد. شما اگر به واحدهاي زرهي سپاه نگاه ميكرديد نفربرها، تانكها و توپخانه عمدتاً از تجهيزات ارتش عراق بود كه سپاه آنها را در ميدان جنگ به غنيمت گرفته بود و آنها را به عنوان سلاح سازماني خود قرار داده بود.
اين سپاه بود كه توانست با جذب نيروي عظيم مردمي به نام بسيج، بزرگترين حماسهها را در ميدان نبرد بيافريند. سپاه توانست در دوران دفاع مقدس آن چنان ابتكارهاي نظامي و طراحيهاي ميدان جنگ را برعهده گيرد كه دشمنان را وادار به تحير نمايد. هيچگاه سپاه از جنگ خسته نشد و از ميدان نبرد نهراسيد حتي در آن عمليات هايي كه به ظاهر آنها را ”عدم الفتح“ ميناميديم و پيروزي در حدّي نبود كه همه را راضي كند، در عزم و روحيه آنها اثري نداشت و بلافاصله از طراحي عمليات بعد باز نميايستاد. اگر در عمليات رمضان مشكلي پيش آمد و ما به همه اهداف خود دست نيافتيم، سپاه بلافاصله خود را براي عمليات والفجر مقدماتي آماده كرد و اگر در آن عمليات هم برخي از اهداف بدست نيامد، بلافاصله خود را براي عمليات والفجر 1 آماده كرد. اگر در ماههاي بعد، مشكلات پيش رو دو چندان شد سپاه خسته نشد و توانست عمليات بزرگ خيبر را طراحي كند و اگر در سال بعد در عمليات بدر مشكلاتي پيش آمد سپاه احساس خستگي نكرد و توانست عمليات پيروز و بزرگ والفجر 8 را طراحي كند و آن عمليات عظيم را به اجرا درآورد. عبور از آبها و نيزارهاي هور و طراحي عمليات آبي _ خاكي در عمليات خيبر و بدر و همچنين عبور از رودخانه عريض و مواج اروند رود كه به درياچه بيشتر شباهت داشت تا رودخانه و تصرف حساس ترين بخش از سرزمين دشمن يعني فاو، از افتخارات بزرگ سپاه بود.
نيروهاي مسلح ما در دوران دفاع مقدس تنها با عراق نجنگيدند. سپاه، ارتش، بسيج و نيروهاي انتظامي با عراق نميجنگيدند، با همه قدرتهاي شرق و غرب در حال نبرد بودند. هيچ كشوري در طول اين 8 سال دفاع مقدس به ما كمك نكرد، در حالي كه همه قدرتها اعم از شرقي و غربي در طول جنگ تحميلي، مدرن ترين سلاحها را در اختيار عراق گذاشتند. در آن روزي كه ج.ا.ا. از شوروي سابق درخواست قطعات توپ ساده 23 ميليمتري پدافند هوايي را كرد ـ چون توپ 23 از شوروي سابق خريداري شده بود ـ شوروي حاضر نشد قطعه توپ 23 را عليرغم وجود قرارداد با ايران، به ما بدهد. گفت شما در حال جنگ هستيد و ما طبق مقررات كشورمان نميتوانيم قطعات نظامي را در اختيار شما قرار دهيم و همزمان ميگهاي مدرن 25 را در اختيار عراق گذاشت.
در آن شرايطي كه ما يك توپ پدافندي به نام اسكاي گارد را براي تعميرات به يك كشور اروپايي براي تعمير فرستاديم و آنها حاضر نشدند اين توپ را تعمير كنند و حتي حاضر نشدند آن را با همان وضعيت به ما برگردانند و گفتند چون در شرايط جنگ هستيد اين توپي كه براي تعمير فرستاده ايد نميتوانيم به شما برگردانيم؛ در همان شرايط، همان اروپا ميراژ F1 مدرن را در اختيار عراق قرار داد. و اگر هواپيمايي مثل سوپر اتاندارد را از لحاظ مقررات داخلي خود نميتوانست به عراق بفروشد، آنها را به عراق اجاره داد.
در آن شرايطي كه دنياي غرب حاضر نبود به ما ماسك پدافند شيميايي بدهد، انواع تجهيزات و مواد شيميايي خطرناك را در اختيار عراق گذاشت. مواد شيميايي چند پايه را در اختيار عراق گذاشت كه ماسكهاي معمولي نميتوانست مانع نفوذ آنها شود.
شوروي ديروز و اروپا و امريكا با همه تجهيزات و امكانات به عراق صدام كمك كردند تا تماميت ارضي، حاكميت ملّي و نظام مقدس اسلامي ايران را در معرض شكست و نابودي قرار دهند. اما عليرغم همه كمكهاي تجهيزاتي، اطلاعاتي، سياسي و مالي كه در اختيار عراق گذاشتند و امكاناتي كه كشورهاي منطقه در اختيار عراق گذاشتند، نتوانستند به اهداف شوم خود دست يابند. عربستان سعودي در زمان جنگ يك بندر ويژه در 70 كيلومتر بندر جده در اختيار حزب بعث عراق گذاشت تا از طريق آن بندر، سلاح و تجهيزات مورد نياز خود را به عراق منتقل كند. حتي همه امكانات لازم براي ترابري آنها را هم در اختيار آنها قرار داد تا به راحتي سلاح و مهمات را به جبهه جنگ منتقل كنند. كويت و امارات هم معلوم كه همه امكاناتشان، بنادرشان و فضاي كشورشان در اختيار عراق بود. در واقع همه امكانات مالي، اطلاعاتي، تجهيزاتي و مشاورهاي از طرف كشورهاي غرب و شرق و منطقه در اختيار عراق بود و اين ج.ا.ا. بود كه تنها با اتكال به خداوند و با اتكاي به فرزندان غيورش در طول 8 سال دفاع مقدس جنگيد، مقاومت كرد و پيروزي را بدست آورد (تكبير حضار)
ميدان جنگ را سپاه و بسيج و ارتش تبديل به يك دانشگاه بزرگ كردند. شما در كجاي دنيا سراغ داريد كه سنگرها، كلاس درس باشد. قرارگاهها، ستادهاي آموزش باشد. شما در داخل اين سنگرها صداي دعاي كميل، توسل و نماز شب را شاهد بوديد. سنگر رزمندگان اسلام، در واقع مركز عرفان، قرب به خداوند، اخلاص، دعا و نيايش بود. در كجاي دنيا اين عظمت را سراغ داريد كه در شب عمليات رزمندگان خوشحال باشند، حنا ببندند، همديگر را در آغوش بگيرند! در كجاي دنيا سراغ داريد كه اگر عملياتي به هر دليلي به تأخير بيافتد سربازان و رزمندگان ناراحت و غمناك شوند.
اين روحيه بي نظير، ايمان و فداكاري كه رزمندگان ما در ميدان جنگ داشتند در ساية فرهنگ اسلام، مكتب اسلام و مكتب عاشوراي حسين بود. جابر بن عبدالله انصاري از قول رسول خدا نقل ميكند كه پيامبر فرمود: «من اغبرت قدماه في سبيل الله حرمه الله علي النار» آن قدمهائي كه در ميدان جنگ بر آنها گردو غبار جبهه بنشيند، آن بدن را خداوند از آتش جهنم مصون نگاه ميدارد وآتش را بر آن بدن حرام ميكند. با اين روحيه بود كه رزمندگان ما در ميدان جنگ در برابر نه تنها عراق بلكه در برابر جهانِ غرب و شرق ايستادگي كردند. آنهايي كه شهيد شدند به مقام والايي دست يافتند و آنهايي كه در طول 8 سال آرزوي شهادت را داشتند و به سلامت برگشتند آنها هم اجر شهيد را دارند. اين دو گروه در كنار يكديگر هستند، پيامبر فرمود: «من قاتل في سبيل الله فواق ناقة فقد وجبت له الجنة و من سأل الله القتل في نفسه صادقاً، ثم مات او قتل فانّ له أجر شهيد» هر كس در ميدان جنگ در برابر متجاوز بايستد و مبارزه كند و در يك زمان بسيار كوتاهي در برابر دشمن ايستادگي و مقاومت كند خداوند بهشت را بر او واجب ميكند اگر كسي از خداوند شهادت را بخواهد و كشته شدن در ميدان نبرد آرزوي او باشد، چه كشته شود و چه به سلامت برگردد و بعداً بميرد، اجر شهادت براي او منظور ميشود. تمام رزمندگاني كه در طول 8 سال دفاع مقدس در صحنه نبرد بودند و آرزوي شهادت داشتند و شهادت نصيب آنها نشد، طبق بيان پيامبر اسلام اجر شهيد را خواهند داشت.
در يك بيان ديگر پيامبر اسلام ميفرمايد «من سأل الشهادة بصدق بلّغه ا... منازل الشهدا و ان مات علي فراشه» اگر كسي خالصانه و مخلصانه از خدا شهادت را طلب كند ولو در بستر بميرد خدا او را در جايگاه شهدا قرار ميدهد. اين عزيزاني كه به ياد آنها جمع شديم اگر در بستر خانه هم از دنيا ميرفتند، جايگاه شهيد را داشتند تا چه رسد به اينكه در مسير انجام وظيفه به شهادت رسيدند. حتي اگر در خانه خود به لقاء حق ميشتافتند، خداوند اجر شهيد را براي آنها مقرر ميكرد.
ممكن است اين سؤال به ذهن برخي از افراد خطور كند كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ساير نيروهاي مسلح، در دهه اول انقلاب مسئوليت سنگيني را بر دوش داشتند، در برابر حوادث داخلي، ضد انقلاب و توطئهها و جنگ 8 ساله به وظيفه مهم خود عمل كردند، اما آيا امروز هم همان جايگاه و همان رسالت سنگين را بر دوش دارند؟ ما اگر به حوادث دهه دوم و سوم انقلاب دقيق شويم ميبينيم، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مسئوليت بسيار سنگيني را در دهه دوم و در دهه سوم ـ كه امروز در سالهاي آخر اين دهه هستيم ـ بر دوش داشته است. جنگ تمام شد اما آيا مرزها امن بودند؟ به ظاهر آتش بس برقرار شد اما آيا ممكن بود مرزهاي جنوب و غرب كشور را به حال خود رها كرد؟ نيروهاي مسلح ما اعم از سپاه، ارتش، نيروي انتظامي و بسيج از پايان جنگ تا به امروز همچنان در مرزهاي كشور مستقر هستند، نيروهاي مسلح مسئوليت بسيار عظيمي را بردوش دارند.
البته سپاه به دليل مسئوليتهاي فراواني كه بر عهده دارد كه يكي از آنها سازماني و تجهيز بسيج است، يكي ديگر نيروي قدس است، رسالتها و مسئوليتهاي خاصّ و ويژهاي را در كنار ساير نيروهاي مسلح بر دوش دارد. شايد بتوانيم بگوييم نيروهاي سپاه فقط پنج نيرو ـ نيروي زميني، هوايي، دريايي، بسيج و قدس ـ نيستند. امروز نقش سپاه و سرداران سپاه و افسراني كه از سپاه به نيروي انتظامي منتقل شدند بسيار تأثيرگذار و ارزشمند است و موجب تحولي در نيروي انتظامي شده است. حتي اگر بگوييم در وزارت اطلاعات هم در آغاز تأسيس آن، بخش بزرگي از نيروهاي اين وزارت از سپاه تأمين شد، سخن دقيق و درستي را گفتهايم. پس ميتوانيم بگوييم كه نيروهاي سپاه در واقع نيروي 5 گانه نيستند و نيروهاي 7 گانه هستند.
سپاه مسئوليت بسيار سنگيني را در دهه دوم انقلاب بر دوش داشت. آنروز كه عراق به كويت حمله كرد و مرزهاي جنوبي و غربي ما ناامن شد، چه نيروئي از كشور حراست كرد؟ اين آمادگي سپاه، ارتش و بسيج بود كه مانع از توطئه دشمن عليه ج.ا.ا. شد. آن روز كه به عنوان آزادي كويت در كنار مرزهاي جنوبي ما به اصطلاح نيروهاي ائتلاف بزرگ حضور پيدا كردند، اين نيروهاي مسلح مقتدر ما بودند كه مانع شدند تا نسبت به اين سرزمين نگاه توطئه آميز داشته باشند. آن روز كه دشمن در افغانستان، طالبان را تحريك كرد و مرزهاي شرقي ما را ناامن كردند، اين نيروهاي سپاه و ارتش بودند كه كشور را از توطئههاي دشمن در شرق كشور حراست كردند.
در نگاهي وسيعتر، آن روز كه برادران مسلمان ما در دهه دوم انقلاب در بوسني، در معرض قتل عام نهايي بودند اين سپاه و ارتش بودند كه با انواع كمكها مانع از نسل كشي و كشتار عمومي و نهايي مسلمانهاي بوسني شدند و اگر امروز در خاورميانه نيروهاي مسلمان و مجاهد با اقتدار در برابر توطئهها ايستادهاند، نميتوانيم نقش مهم و تأثيرگذار ج.ا.ا و نقش كمكهاي سياسي، معنوي، آموزشي و فرهنگي سپاه پاسداران را ناديده بگيريم.
سپاه پاسداران در دهه دوم انقلاب بار بسيار سنگيني را بر دوش كشيد، مخصوصاً كه در اين دهه كشور شوروي - ابرقدرت شرق - تجزيه شد و ما با مسائل فراواني در مرزهاي شمالي كشور مواجه شديم. آن نيرويي كه توانست مرزهاي شمالي ما را در آن شرايط حفاظت كند، آن نيرويي كه توانست از حقوق ما در درياي خزر حراست كند، اين سپاه دلاور و ارتش مقتدر بودند. شما فكر نكنيد مسئوليت و رسالت نيروهاي مسلح تنها در دفاع 8 ساله بود و پايان پذيرفت. در دهه دوم، ده سال تمام در برابر انواع توطئهها ايستادگي كردند.
اما دهه سوم، در اين دهه نيز سپاه و ساير نيروهاي مسلح بار بسيار سنگيني را بر دوش داشتند. چه مواردي كه در داخل كشور بود، كه شاهد توطئه دشمن بوديم. شما بياد داريد سال 1378 را، كه اگر اقتدار سپاه و بسيج نبود در همين تهران توطئه دشمن با امنيت، آرامش، اموال، نواميس و زندگي مردم چه ميكرد؟ اين حضور سپاه و بسيج بود كه دشمن را مأيوس كرد. با يك غرش بسيج همه دشمنان انقلاب به لانههاي فرار خود خزيدند. (تكبير حضار)
ما با حوادث فراواني در دهه سوم انقلاب مواجه بوديم. پس از حادثه 11 سپتامبر و توطئههايي كه آمريكا در مرحله اول براي ايران طراحي كرده بود. چرا آمريكاييها هر وقت نسبت به ايران خواستند تصميم بگيرند و به فكر حمله و هجوم باشند در محاسبه اوليه خود پشيمان شدند. به دليل وحدت و انسجام مردم، اقتدار مردم، اقتدار نيروهاي مسلح، آمادگي بسيج، سپاه، ارتش و ساير نيروهاي امنيتي بود كه در حساسترين لحظاتي كه دشمن ميخواست عليه ج.ا.ا. تصميم بگيرد با محاسبه هزينههاي سنگيني كه بايد پرداخت كند، نتوانست به تصميم و اقدامي برسد، حتي در بيان تهديدات خود عليه ايران نيز همواره با صداي لرزان و با ترديد حرف زد. (شعار مرگ برآمريكا)
حوادثي كه در اشغال افغانستان و عراق و تحولات منطقه پيش آمد نقش سپاه، بسيج و نيروهاي مسلح را نميتوانيم فراموش كنيم. اگر امكان پذير بود كه مسئله بيشتر باز شود، آنوقت شما بهتر لمس ميكرديد كه چرا دشمن از ملت ايران و اين نظام اين همه عصباني است.
دشمن نميخواهد ج.ا.ا. در منطقه اين همه نفوذ داشته باشد. امروز ج.ا.ا. تأثيرگذارترين كشوري است كه در سراسر اين منطقه و تحولات آن، نقش آفرين است و نقش استثنايي دارد. دشمن نميخواهد نظام ج.ا.ا. در صحنه منطقهاي و بينالمللي كشوري فعال و تأثيرگذار باشد. درست است كه همه نهادهايي كه در سياست خارجي، اقتصادي و فرهنگي در اين كشور مسئوليت دارند، در كنار نيروهاي مسلح همه نقش آفرين هستند، اما سپاه در زمينه فرهنگي، سياسي، معنوي و آموزشي نقش ويژهاي دارد. بنابراين سپاه پاسداران به عنوان نهادي است كه در طول سه دهه در برابر انواع توطئههاي دشمن ايستادگي كرده و به خوبي از انقلاب حراست و حفاظت كرده است.
امروز ما نيازمند به يك استراتژي چند وجهي هستيم تا بتوانيم پاسخگوي تهديدات مختلف و همزمان باشيم. دشمن از يك سمت ميخواهد با ترويج سكولاريزم به استحكام و مباني نظام ج.ا.ا.، صدمه بزند. از طرف ديگر با ترويج ابتذال و مفاسد اخلاقي ميخواهد به اخلاق و فضيلت جامعه ضربه بزند. از سوي ديگر ميخواهد با گسترش شبهات ديني و با اشباع بازار كالاهاي فرهنگي به فرهنگ اسلام و فرهنگ ملي صدمه وارد كند. از سوي ديگر ميخواهد با تضعيف روحيه انقلابي و تشويق مردم به عدم مشاركت در مسايل سياسي و اجتماعي به اعتماد ملي نسبت به نظام و حكومت ضربه بزند. از سوي ديگر با ايجاد سرگشتگي، گم گشتگي و از خود بيگانگي، هويت اسلامي ـ ايراني جوانان جامعه را تضعيف كند. در زمينه تخريب امنيت داخلي ضد انقلاب را تحريك كند و آنها را براي بهم زدن آرامش و امنيت جامعه تشويق كند و به آنها كمك كند. با جلوگيري از جذب سرمايه خارجي و ايجاد ناامني براي توليد و سرمايه گذاري در كشور و ايجاد تورم و بيكاري و جلوگيري از آمادگي براي جهاني شدن و ايجاد توان رقابت در زمينه اقتصادي به ما ضربه بزند.
امروز تهديدات چند وجهي جمهوري اسلامي ايران را تهديد ميكند و بنابراين نياز به يك استراتژي پيشگيرانه چند وجهي داريم. دشمن ميخواهد از موضع گيري ارزشي، در سطح بينالملل عقب نشيني كنيم. از الگوگيري ساير ملتها از مردمسالاري ديني ما ممانعت كند. جلوي پر شدن شكاف علمي و تكنولوژيكي ما با جهان پيشرفته را بگيرد. و از روند اعتماد سازي ما با ساير كشورها جلوگيري كند. امروز نقش سپاه براي حفظ نظام از زمان جنگ تحميلي اگر بيشتر نباشد كمتر نيست.
اينجاست كه مردم هشيار و بيدارِ ما وقتي سرماية ارزشمندي چون احمد كاظمي را از دست ميدهند، اينهمه متأثر ميشوند. ميدانند كه احمد كاظمي تنها سرمايه نيروي زميني سپاه نيست، تنها سرمايه سپاه و نيروهاي مسلح نيست، امثال احمد كاظمي سرمايه ملي هستند.
شهيد سرلشگر احمد كاظمي آن فرمانده با شهامتي ـ واقعاً هر كه در جنگ بوده اين را شهادت ميدهد ـ كه هيچ جا نترسيد و همواره در ميدان خطر بود. فرماندهان سپاه در اين جلسه حضور دارند، در سختترين مأموريتها او را صدا ميزدند. در روزهاي سخت، لشگر 8 نجف و ساير لشگرهاي مقتدر بودند كه حماسه ميآفريدند. البته احمد ويژگيهاي خاص خودش را داشت. من خيلي خاطرات از او در قرارگاه خاتم الانبيا (ص) دارم. اما به يكي از آنها اشاره ميكنم. او هميشه صراحت لهجه داشت. اگر طرحي بررسي ميشد و بحثي در قرارگاه مطرح بود و فرماندهان سپاه طرح و پيشنهادي را مطرح ميكردند، آن كسي كه بدون رودربايستي نقد ميكرد و نظرش را به صراحت ميگفت شهيد احمد كاظمي بود. حتي من يكي از جلسات قرارگاه خاتم الانبياء(ص) را بعد از يكي از عمليات بزرگ، بياد دارم كه شهيد احمد كاظمي خود بهتر از ديگران، لشگر خودش را نقد ميكرد و نقايص و نقطه ضعف ها را با صراحت بيان مي كرد. شهامت شهيد كاظمي تنها در ميدان جنگ نبود. آن كس كه ميتواند از خودش، سازمانش، لشگرش و حتي از طرح خودش انتقاد كند، بالاترين شهامت و شجاعت را دارد. شهيد سرلشگر احمد كاظمي اين چنين بود. ضمن اينكه دنيايي از حيا، حجب و ادب در چهرهو رفتار احمد كاظمي متبلور بود. وقتي سخن ميگفت هالهاي از حيا و حجب در چهرهاش پديدار ميشد.
نه تنها ايشان، بلكه همه فرماندهان و عزيزاني كه در اين حادثه غمبار از دست داديم، اين چنين بودند. لازم ميدانم به عنوان احترام و تجليل از همه اين شهيدان، به نام از همة آنها در اين جلسه ياد كنم و تقاضا كنم از مسئولين نيروهاي مسلح تا نسبت به جلوگيري از تكرار چنين حوادثي تلاش نمايند و سپس با ياد و نام حسين عزيز سخن را به پايان ببريم:
1 ـ سردار سرلشگر پاسدار احمد كاظمي فرمانده مقتدر نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.
2 ـ سردار سرتيپ پاسدار سعيد مهتدي جعفري فرمانده دلاور لشگر 27 رسول ا...(ص).
3ـ سردار سرتيپ پاسدار سعيد سليماني معاون عمليات نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.
4ـ سردار سرتيپ نبي الله شاهمرادي معاون اطلاعات نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.
5 ـ سردار سرتيپ پاسدار خلبان عباس كروندي مجرد فرمانده پايگاه هوايي قدر نيروي هوايي سپاه و خلبان يكم اين پرواز.
6 ـ سردار سرتيپ پاسدار غلامرضا يزداني فرمانده توپخانه نيروي زميني سپاه.
7 ـ سردار سرتيپ پاسدار صفدر رشادي معاون طرح و برنامه نيروي زميني سپاه.
8ـ سردار سرتيپ پاسدار خلبان احمد الهامي نژاد فرمانده دانشكده پروازي نيروي هوايي و كمك خلبان اين پرواز.
9ـ سردار سرتيپ دوم پاسدار حميد آزين پور رئيس دفتر فرماندهي نيروي زميني سپاه.
10ـ سرهنگ پاسدار مرتضي بصيري مهندس پرواز
11ـ برادر پاسدار محسن اسدي افسر همراه فرمانده شهيد نيروي زميني سپاه.
چه درد بزرگ و چه غم جانكاهي بود! احمد كاظمي اميد سپاه بود. همه اين عزيزان اميدهاي آينده سپاه بودند. مردم به خوبي قدر اينها را ميدانند. اگر امروز استقلال، عزت و سربلندي داريم و منافع ملي و امنيت ملي ما تأمين است، همه در سايه رشادت اين عزيزان و ساير رزمندگان دلاور است.
تمام جبهه جنگ و دوران دفاع مقدس، شاهد رشادت اين عزيزان است. شلمچه، پنج ضلعي،كربلاي 5، فاو، درياچه نمك، جزيرة مجنون شمالي و جنوبي، سراسر هور، همة ارتفاعات غرب كشور و جاي جاي مرزهاي غرب و جنوب اين كشور رشادتها و ايثارگري اين عزيزان را بخوبي ثبت كردهاند.
السلام عليك يا اباعبدالله! اين دلاوري و ايثار را از تو، عاشوراي تو، و مكتب تو آموختند. به نام تو به جبهه رفتند، هميشه به ياد تو بودند و نام تو را زمزمه ميكردند. قبل از حمله، شروع حمله، حين حمله و دفاع، يا حسين گفتند. بسياري از شبها براي حراست از كشور و نظام تا صبح بيدار ماندند، اما آنچه كه آنها را دلگرم ميكرد زمزمة يا حسين بود.
يا اباعبدالله چه گذشت بر زنان و كودكانت بعد از شهادتت....