آفتابنیوز : در این زمینه، دکتر« سید علی اصغر غروی» از اعضای نهضت آزادی در اصفهان که اخیرا کلاس های قرآنی وی تعطیل شده، در نامه ای خطاب به مراجع و علمای دینی به این مساله اعتراض کرده است. در نامه دکتر غروی که با عنوان« چه کسی پاسخگوی اعمال خلاف شرع و قانون نهادهای امنیتی است؟
در این نامه آمده است که : هنوز یک هفته از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری و تعیین رئیس جمهور جدید، که با شعار عدالت محوری و مهرورزی آرا مردم را به خود اختصاص داد، نگذشته بود که اداره اطلاعات اصفهان، اینجانب را احضار نمود و پس از سه ساعت سخن گفتن، از من در خواست کردند که نماز واجب الهی را تعطیل نماییم. نماز جمعه ای که بنا بر اعتقاد به وجوب عینی آن، در منزل شخصی برگزار می شد. خدمت پدر( مرحوم غروی) رسیدم و شرح ماوقع کردم. ایشان با تاثر و اندوه گفتند:« من هفتاد سال پیش، در روزگاری که قاطبه روحانیون شیعه، نماز جمعه را در عصر غیبت حرام می دانستند، ایستادم و تمام توهین های آنان که مرا به سبب اقامه نماز جمعه سنی و وهابی می دانستند و نیز اعمال فشارها و محدودیت های ساواک شاه را به جان خریدم و حکم خود را تعطیل نکردم. شگفت، امروز که هفتاد سال پر فراز و نشیب، از آن روزگار می گذرد و نماز جمعه، از جایگاه قدرت، بی اعتقاد به وجوب عینی و به عنوان یک عمل سیاسی اقامه می شود. این سومین بار است که پس از انقلاب، نماز جمعه ای را که من مقدم به اقامه آن، به عنوان واجب عینی در ایران بوده ام، تعطیل می کنند و البته نخستین بار است که یورش و ضرب و شتم در کار نیست به حرف آنان گوش بده و به حداقل نفرات ممکن برای اقامه این واجب آنها کن. اما بدان که اینان نخستین کسانی در تاریخ نیستند که خواهان تعطیل شدن احکام خدا هستند. « اولم یسیر وا فی الارض فینظرو کیف کان عاقبه الذین کانواهم اشد منهم قوه و اثارافی الارض» ( غافر – 21) این کلام را که شاید آخرین اندرزهای آن حکم فقید بود، شنیدم و برای نشان دادن حسن نیت خویش، نماز جمعه را تعطیل کردم و آن مقام امنیتی تاکید کرد که جلسات تفسیر قرآن را می توانید ادامه دهید و مانعی در کار نیست. این جلسات نیز به صورت هفتگی و یا دو هفته یکبار در مناطقی از شهر اصفهان برگزار و شامل تفسیر قرآن بود. اما از اواخر آبان ماه، همان مقام امنیتی، از طریق احضار برگزار کنندگان( یعنی صاحب خانه ها) خواستار تعطیلی جلسات شد و تاکید کرد که در صورت عدم تعطیلی، روش های دیگری پیش گرفته خواهد شد. علیرغم اینکه چنین حقی نداشتند، برای جلوگیری از هر گونه بهانه جویی، طبق درخواست وی عمل نمودم و جلسات تعطیل شد. اما ظاهرا نهادهای امنیتی اصفهان به این قدر هم بسنده نکرده و در این مدت به طور مرتب، شرکت کنندگان در جلسات تفسیر قرآن را احضار کرده اند. مضافا بر اینکه تلفن های تهدید آمیزی با ایجاد مزاحمت در فواصل احضارها صورت شده است( از جمله تهدید به تبعید (در به در کردن اینجانب). حال سوال من از شما به عنوان مراجع و علمای دین این است که آیا نهادهای امنیتی یا هر مقام و قدرت دیگری در یک نظام اسلامی حق تعطیل کردن نماز جمعه و جلساتی را که جز تفسیر قرآن « هیچ » سخن دیگری در آنها نیست، دارد؟ پاسخ شما به این سوال می تواند راهگشا و موجب رفع ابهام و شگفتی اینجانب گردد.