آفتابنیوز : آبان که در تقویم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده نخست تبعید امام خمینی(ره) توسط رژیم ستم شاهی به ترکیه در سال ۴۳، پس از آن کشتار دانش آموزان در سال ۵۷ و در نهایت تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ توسط دانشجویان پیرو خط امام که در حقیقت نقطه عطف تاریخ انقلاب اسلامی ایران به شمار می رود.
در جریان اقدام انقلابی دانشجویان در ورود به سفارت آمریکا، امام خمینی (ره) این اقدام دانشجویان را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ دانستند. دانشجویان پیرو خط امام با هدف تعیین خط و مرز انقلاب با نظام امپریالسم جهانی ۴۴۴ روز سفارت آمریکا را به تسخیر درآوردند و با این اقدام هیمنه آمریکای را در هم شکستند.
عبدالحسین روح الامینی هم يكي از دانشجویان تسخیر کننده لانه جاسوسی و از فعالان سیاسی بود.
اهم اظهارات روح الاميني را در ادامه بخوانيد:
*من در آن زمان نماینده دانشکده داروسازی دانشگاه تهران بودم و بعنوان مثال آقای حبیب الله بیطرف نماینده دانشکده فنی بود و همه عضو شورای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بودیم. درواقع کسانی که در حماسه ۱۳ آبان ۵۸ از دانشگاه تهران حضور داشتند همان اداره کنندگان انجمن اسلامی دانشجویان بودند. در آن زمان آقایان ابراهیم اصغرزاده و سیف اللهی نماینده دانشگاه صنعتی شریف بودند و آقای محسن میردامادی هم نماینده شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک بود. آقای باطنی و دوستانشان هم از طرف دانشگاه ملی(دانشگاه شهید بهشتی) در حماسه ۱۳ آبان حضور داشتند. بنابراین دست اندرکاران تسخیر لانه جاسوسی شامل نمایندگان انجمن های اسلامی داتنشجویان و بدنه دانشجویی می شدند.
*طبق برنامه ریزی قبلی قرار بود دوستانی که می خواهند برای تسخیر لانه جاسوسی وارد سفارت آمریکا شوند، بدون هیچگونه جلب توجهی در جمع راهپیمایان حضور پیدا کنند و برای اینکه قابل تشخیص باشند عکس امام را بر سینه هایشان بزنند. بنابراین عکس امام وجه ممیزه افرادی بود که قصد داشتند در تسخیر لانه جاسوسی شرکت کنند. برای اینکه کارها فراگیری خود را داشته باشد، هیچکدام از دوستان دفتر تحکیم وحدت و جهاد سازندگی نام تشکل خود را بر روی سینه هایشان نداشتند و همه یکپارچه دانشجویان پیر خط امام بودند.
*(در پاسخ به اين سئوال كه گویا پیش از سال 58 هم اقدامي برای تسخیر سفارت آمريكا شده بود.) یک بار مارکسیست های چریک های فدایی خلق دست به این اقدام زدند ولی به سرعت با آنها برخورد شد و ماجرا خاتمه پیدا کرد اما در ۱۳ آبان ۵۸هم زمان متفاوت بود و هم ترکیب تسخیرکنندگان سفارت متشکل از دانشجویان انقلاب و شناخته شده بود؛ درواقع مسئولان کشور و قوای امنیتی و سپاه سردمداران این حرکت را میشناختند. یعنی مقامات کشور با همه افراد شورای ۵ نفره که در راس تسخیر سفارت بودند، آشنایی داشتند.
*موضع گیری امام بلافاصله پس از این حماسه هم بسیار ارزشمند بود که فرمودند «در ایران انقلابی بزرگتر از انقلاب اول انجام شده است» یا اینکه در پیام دیگری فرمودند «خوب جایی را گرفتید و حفظش کنید.»
*ببینید در آبان ۵۸، زمزمههای سازماندهی ارتشیان حامی رژیم گذشته در عراق و ترکیه مطرح بود و شاه به عنوان پشتیبان و هماهنگ کننده اینها بصورت رسمی به آمریکا رفت و از سوی ایالات متحده مورد حمایت قرار گرفت. در گوشه و کنار کشور از جمله کردستان، سیستان و بلوچستان و گرگان زمزمههای تجزیه طلبی بلند میشد و از طرفی دولت موقت مرحوم بازرگان در اداره امور کشور، تعاملات خارجی، حفظ امنیت ملی و وحدت ملی اقوام کشور ناتوان بود.
*بنابراین کشور در آن برهه آشفته بود. در این میان چند روز قبل از تسخیر سفارت، ابراهیم یزدی در الجزایر با برژینسکی ملاقات کرد؛ این مساله علاوه بر همه دخالت های امریکا و بروز آشفتگی ها در نقاط مختلف کشور، یک احساس خطری را برای انقلاب ایجاد کرد تا دانشجویان با تسخیر لانه جاسوسی به آمریکا این این هشدار را بدهند که ما از انقلابمان دفاع میکنیم، تابع امام هستیم و به سادگی هم انقلابمان را بدست نیاوردیم که بخواهیم به سادگی آن را از دست بدهیم؛ بنابراین نه تنها ایستادگی خواهیم کرد بلکه خواهان استرداد و محاکمه محمدرضا شاه هم هستیم.
*(در پاسخ به اين سئوال كه ابراهیم یزدی میگوید وقتی ما از الجزایر بازگشتیم و رفتیم خدمت امام تا گزارشی از مذاکرات الجزایر بدهیم، امام فرمودند «چه کسانی وارد سفارت شدند؟ بروید بیرونشان کنید.» آیا برای این اقدام از قبل با امام هماهنگ شده بود)قرار بود از امام برای تسخیر سفارت آمریکا استمزاج شود اما نشده بود. البته این مهم نیست، مهم آنست که افراد اقدام کننده برای تسخیر لانه جاسوسی ناشناس نبودند و معتمد ارکان نظام و انقلاب محسوب می شدند. همین دوستان در تابستان سال ۵۸ با آیت الله خامنهای و هاشمی رفسنجانی به عنوان اعضای شورای انقلاب و همچنین آقای موسوی خوئینیها به عنوان یکی از روحانیون متنفذ و برخی دیگر از زعمای آن زمان دیدار و جلسه داشتند.
*اصلا در کتاب خاطرات آقای محسن رضایی که در آن زمان مسئول اطلاعات سپاه بودند، آمده که اطلاعات سپاه از این مساله آگاه بوده است؛ البته نه اینکه سپاه در برنامه ریزی تسخیر سفارت نقش داشته اما از این موضوع و برنامه ریزی با خبر بوده است. نکته مهم این حماسه حمایت مردم و امام خمینی(ره) از تسخیر لانه جاسوسی بود؛ اگر این حمایت وجود نداشت، ماجرا در همان دو روز اول تمام میشد. من در آن زمان مسئولیت بخشی از تدارکات را داشتم. ما فقط برای نهایت دو روز تدارک دیده بودیم و اصلا تدارکات ما برای ۴۴۴ روز نبود بلکه تدارک یک حرکت اعتراضی، قرائت بیانیه و سپس آزاد سازی گروگان ها بود.
*در آن مقطع دولت موقت به دلیل ناتوانی در اداره کشور و به بهانه اقدام دانشجویان استعفا داد و درواقع از زیر بار مسئولیت کشور فرار کرد. شما مصاحبه هایی که مرحوم بازرگان ماه ها قبل از تسخیر سفارت آمریکا داشت نگاه کنید؛ می گفت «من فولکس واگن هستم.»یعنی حرکت خود را به فولکس واگن تشبیه میکرد و میخواست بگوید من نمیتوانم خیلی تند و تیز و قوی حرکت کنم. بنابراین اهالی دولت موقت دنبال فرار از مسئولیت بودند و از مدت ها قبل در اداره کشور وامانده بودند. بارها استعفا دادند. خوب است آقای یزدی این را هم بگویند که دولت موقت بارها قبل از تسخیر لانه جاسوسی استعفا داده بود، اما استعفای آخر آنها ناباورانه بعد از تسخیر سفارت از سوی امام(ره) پذیرفته شد. آنها هردفعه که خدمت امام میرسیدند و اظهار عجز میکردند و میگفتند نمیتوانند بار مسئولیت اداره کشور را بر دوش بکشند، امام رضایت نمیداد.
*دانشجویان از قبل با آقای موسوی خوئینی ها در ارتباط بودند و وی هم با دفتر امام در ارتباط بود. اما تکلیفی وجود نداشت که بخواهد از سوی مقامات به دانشجویان تفویض شود بلکه تمام تصمیم گیری ها برعهده دانشجویان بود. مرحوم سیداحمد آقای خمینی به عنوان فرد امین امام در روزهای ابتدایی وارد لانه جاسوسی شدند و گزارش اقدامات دانشجویان را به امام دادند. برخی اعضای شورای انقلاب مانند آیت الله خامنه ای وارد لانه شدند و از نزدیک وضعیت گروگانها را بررسی کردند.
*دانشجویان در مرحله اول اشغال سفارت آمریکا، برای اینکه حسن نیت خود را ثابت کنند زنان و سیاه پوستان را آزاد کردند. در واقع پیام حرکت اعتراضی دانشجویان به دخالت های آمریکا در اداره کشورمان، بیش از این نبود.
*(شما نیروهای آمریکایی را گروگان گرفته بودید و این برای آنها هزینه ساز شده بود.)نه اینها گروگان نبودند امانت بودند. ما نه قصد گروگان گیری داشتیم و نه گروگان گرفته بودیم.
*کشور در آن مقطع ساختارهای رسمی نداشت، شورای انقلاب وجود داشت و دولت موقت استعفا داده بود. باید مجلس خبرگان، قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی تشکیل میشد تا تکلیف گروگانها روشن شود. در آن شرایط انقلابی، دانشجویان به نمایندگی از مردم انقلابی یک حرکت انقلابی کردند. ساز و کار قانونی که در اولین فرصت شکل گرفت، تشکیل مجلس اول بود که با امر امام (ره) اختیار این مسئله به مجلس واگذار شد.مجلس وارد مذاکرات شد و قرارداد الجزایر و موضوعات این چنینی باعث طولانی شدن مذاکرات شد و در نهایت به ۴۴۴ روز رسید.
*تمام ۴۴۴ روز کار دست دانشجویان بود، اما اراده اینکه با اینها چه کنیم، با دانشجویان نبود. این اراده در اختیار شورای انقلاب بود که آنها آزادی آمریکاییها را نخواستند. کشور در یک حالت انتقالی بود و باید یک مجلس رسمی تشکیل میشد. بعد از آنکه مجلس تشکیل شد، امام فرمودند: «هر چه مجلس در این باره تصمیم بگیرد، همان انجام میشود.»
*البته طولانی شدن این ماجرا با چند حادثه دیگر گره خورد؛ از جمله حمله نظامی به طبس، شکستن شاخ آمریکا در این طولانی شدن گروگانگیری خود را نشان داد. آمریکا از روز اول تسخیر لانه جاسوسی به جای اینکه به اراده ملت ایران احترام بگذارد، در صحرایی در مصر، لانه جاسوسی را شبیهسازی کرده بود که چگونه بتواند عملیات آزادسازی گروگانها را از طریق صحرای طبس انجام داده و به ایران حمله کند.
*حادثه دومی که باعث طولانی شدن گروگانگیری نیروهای آمریکایی شد، مصادف بود با پایان ریاست جمهوری کارتر در آمریکا و آمدن ریگان. این ماجرا در اواخر دولت کارتر اثرات خود را گذاشت و بعد از آنکه کارتر شکست خورد و نیروهای آمریکایی استفاده دیگری نداشتند، آنها را آزاد کردیم؛ یعنی در حقیقت ما به دستاوردی که میخواستیم و آن دریدن چهره آمریکا بود، رسیدیم.
*(در حقیقت شما، آمریکاییها را گروگان نگرفته بودید)کدام گروگان از آزادی عمل برخوردار است؟ آمریکاییها در داخل سفارت فروشگاهی داشتند که به اندازه چندین ماه و حتی ذخیره سالیانه خوراک و غذا در آن وجود داشت که تمام این مواد غذایی از آمریکا آمده بود. حتی آشپزی که در این ۴۴۴ روز برای آمریکاییها غذا میپخت، همان آشپزی بود که قبل از تسخیر لانه، برایشان غذا تهیه میکرد.شرایط زندگی آمریکاییها و تغذیه آنها در دوران ۴۴۴ روز از دانشجویان بهتر بود. خانمها و سیاهپوستان هم به عنوان سیگنال حسن نیت دانشجویان در همان ابتدای تسخیر لانه آزاد شدند. برگزاری مراسم کریسمس برای آمریکاییها آزاد بود و حتی بالاترین مقامات شورای انقلاب به دیدن آنها آمدند.
*(در مورد اينكه برخی از کسانی که در کابینه دولت موقت بودند از جمله آقای یزدی عنوان میکنند که علت استعفای دولت موقت این بود که برخی دانشجویان مقابل وزارتخانهها تجمع کرده بودند و قصد داشتند جلوی ورود وزیران به وزارتخانهها را بگیرند تا کار از دست ما خارج شود. البته درباره طولانی شدن این ۴۴۴ روز نیز میگویند این مسئله طراحی عاملان جاسوسی آمریکا بود که باعث شد این ۴۴۴ روز به طول بیانجامد.)این حرکت یک حرکت طبیعی و جوشیده شده از درون افراد نخبه انقلابی دانشجو بود، حرکت چهار یا پنج نفر نبود بلکه بیش از ۲۰۰ نفر با هم در این باره اجماع کردند و یک حرکت عظیمی انجام دادند. ممکن است ایده اولیه از سوی چند نفر بوده باشد اما حرکت انقلابی از سوی طیف عظیمی از دانشجویان و به طور طبیعی و غافلگیرانه بود.
* استعفا دادن دولت موقت بلافاصله بعد از تسخیر لانه اتفاق افتاد. اصلاً انگار دولت موقت به دنبال بهانهای بود که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. دولت موقت بارها نشان داده بود که میخواهد از زیر بار مسئولیت فرار ک
*من در هیچ کدام از دانشجویانی که در تسخیر لانه جاسوسی نقش داشتند، هیچگونه ابراز پشیمانی از حرکت خود در آن مقطع زمانی که در این افتخار سهیم بودهاند، ندیدم.ممکن است این روزها افراد بعد از گذشت سی و چند سال مواضع متفاوتی داشته باشند و یا عقایدشان تغییر کرده باشد و در اثر آن، بحثهای دیگری را مطرح کنند که البته این امر نیز نادر است.
*در آرشیو روزنامه کیهان میتوان دید که از نهضت آزادی تا مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق و حزب توده همگی از تسخیر لانه جاسوسی حمایت کردهاند، حتی کسانی که به روی این ملت اسلحه کشیدند، در آن مقطع از این حرکت دانشجویان حمایت کردند.
*دانشجویان غسل شهادت کرده بودند چون نمیدانستیم قرار است چه برخوردی صورت گیرد. حتی احتمال داده میشد که بعضی کشته شوند و برنامه این بود که کشتهها را سر دست گرفته و در مسیر راهپیمایی حرکت کنیم که البته خوشبختانه این مسئله کنترل شد و آمریکاییها تسلیم شدند. تنها چند ساعت مقاومت کردند تا اسناد موجود را از بین ببرند.
یک جای کارایراددارد.