آفتابنیوز : دکتر محمد السعید ادریس کارشناس مصری امور ایران در یادداشتی که در شماره امروز سه شنبه روزنامه اماراتی الخلیج به چاپ رسیده بر این باور است پرونده اتمی ایران وجنجالی که آمریکا برای آن ایجاد کرده بهانه ای بیش نیست ودر واقع در پس این بحران کینه های گذشته آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران نهفته است.
کینه هایی که از فوریه 1979 (بهمن 1357) با سرنگونی شاه هم پیمان آمریکا در منطقه آغاز شد وبا اشغال سفارت آمریکا در تهران به اوج خود رسید.
نویسنده در بخش دیگری از مقاله ی خود بر این باور است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آمریکا دیگر تنها مایل به تبدیل شدن به ابرقدرت اول جهان نیست بلکه بر اساس طرح قرن آمریکا امپراطوری خود را که عنوان ژئو استراتژیک آن خاور میانه بزرگ است ، بنا نهد.
آمریکا در این راستا به دنبال ترسیم ساختار جدیدی در هرم قدرت سیاسی در منطقه است.
این جمله به آن معنی است که برخی از کشورها در هم ادغام خواهند شد وبرخی دیگر نیز بر اساس میل ونیاز سیاست های آمریکا تقسیم خواهند گردید.
این طرح دقیقا همسو با طرح صهیونیستی در جهان عرب اعمال می گردد ، ودر محور اصلی توجه خود نیز مهار وتغییر نظام های سرکش در برابر سیاست های آمریکا قرار دهد.
از دیدگاه طرح آمریکایی ـ صهیونیستی کشورهای عراق ، ایران ، سوریه ، لیبی وسودان کشورهای سرکش بودند که با خروج سه کشور از این گردونه تنها ایران وسوریه در آن باقی ماندند.
نحوه بر خورد آمریکا با این دو کشور هم ابتدا با مهار آنها آغاز شد به نحوی که این دو کشور از دستیابی به توانمندی های نظامی واقتصادی منع شدند تا بدین شکل به سوی مهار شدن کامل سوق داده شوند.
به اعتقاد این نویسنده مصری موضوع برنامه های اتمی ایران نیز در این چارچوب قرار می گیرد بخصوص که آمریکا به رای وتوی اسرائیل نسبت به دستیابی کشورهای عربی واسلامی غیر دوست با رژیم صهیونیستی به توانمندی های اتمی خواه نظامی وخواه غیر نظامی اذعان کامل دارد.
البته رویکرد تبلیغات ضد اسرائیلی ایران نیز بر حساسیت وجدیت آمریکا در این رابطه افزود.
این نویسنده سپس به جنجال برخی از مطبوعات عربی در مورد منافع عربی در دستیابی ایران به توانمندی تسلیحات اتمی اشاره کرده وضمن یاوه خواندن آنها می افزاید :
مسئله اصولا خلاف اینگونه ادعاهاست ، ایران توافقنامه منع انتشار تسلیحات هسته ای را به امضا رسانده است ، مراکز اتمی این کشور کاملا تحت نظر بازرسان بی المللی است. ایران حتی حاضر به امضای پروتکل اضافی هم شده بود مسئله ای که نشان می دهد برنامه های ایران کاملا مسالمت آمیز وصلح جویانه است.
در مقابل ماده چهارم از معاهده منع انتشار تسلیحات هسته ای به کشورهای امضا کننده آن این مزیت را داده است که بتواند به برنامه های هسته ای وفن آوری صلح آمیز آن دست یابند ، مزیت وویژگی که برای تشویق بقیه کشورها جهت پیوستن به این معاهده قرار داده شده است.
در این ماده حتی کشورهای بزرگ اتمی ملزم شده اند تا کشورهای امضا کننده این معاهده را در دستیابی به برنامه های هسته ای مسالمت آمیز کمک کنند.
پس با توجه به این داده ها ایران قانون حق دستیابی به برنامه های صلح آمیز هسته ای را دارد با این شرط که آژانس بین المللی حق کاملی برای بازرسی اعلام نشده وناگهانی مراکز هسته ای را داشته باشد.
این کارشناس عربی براین باور است که کشورهای عربی می توانند با اتخاذ مواضع مثبت ویاری رساندن ایران برای دستیابی به حقوق حقه ومشروعش در دستیابی به فن آوری صلح آمیز هسته ای به سه منفعت بزرگ دست یابند.
1- جلوگیری از کشانده شدن این بحران به رویارویی نظامی بخصوص که این درگیری می تواند آن مناطق ومراکزی را که طی جنگ های گذشته ویران نشده اند را ویران سازد بخصوص که پاسخ ایران به احتمال زیاد اسرائیل وپایگاه های آمریکا در کشورهای عربی منطقه را شامل خواهد شد. این البته سوای خطر قطع صدور نفت از منطقه خلیج فارس است که می تواند بازتاب آن بر اقتصاد عربی وجهانی باشد.
2- کشورهای عربی از حل وفصل صلح آمیز پرونده اتمی ایران وکمک به تهران جهت تثبت حقوق مشروع خود در دستیابی به برنامه های صلح آمیز هسته ای می توانند راه را برای دیگر کشورهای جهان سوم از جمله کشورهای عربی جهت استفاده از این حق مشروع هر زمان که بخواهند واراده کنند ، باز کند.
3- کشورهای عربی می توانند از این بحران برای تبدیل خاور میانه به منطقه ای عاری از تسلیحات اتمی استفاده کنند ، مسئله ای که تنها با باز شدن پرونده تسلیحات هسته ای اسرائیل قابل انجام است.
نویسنده در پایان تاکید می کند که کشورهای عربی باید نقشی مثبت را در این مسئله بازی کنند یا حداقل نقش آنها منفی نباشد وبا اتخاذ مواضع قدرتمندانه مسئله برنامه های هسته ای اسرائیل را هم پیش بکشند.