آفتابنیوز : به
باور یک استاد دانشگاه شهید بهشتی، اقدام به برگزاری جلسات و نشستهای
تخصصی با کارشناسان و پیشکسوتان حوزه گردشگری و همچنین تمرکز بر برنامههای
کوتاهمدت و میانمدت، مهمترین نکاتی است که رئیس جدید سازمان میراث
فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در شروع فعالیتش در راس این سازمان باید به
آنها توجه کند.
به گزارش دنیای اقتصاد، در عین حال یکی از کارشناسان
حوزه گردشگری، در کنار تاکید بر استفاده زهرا احمدیپور از نظرات و
پیشنهادهای کارشناسان و پیشکسوتان این حوزه، اقدام به تدوین برنامه جامع
گردشگری، توجه به بحثهای مربوط به مطالعات بازار و تبلیغات در جذب گردشگر،
ساخت هتلهای 4 و 5 ستاره، ادامه توسعه بومگردی، به سرانجام رساندن طرح
ویزای الکترونیک، امکان صدور کارت اعتباری، توجه به وضعیت مجتمعهای
پذیرایی بینراهی و نیز ایجاد شرایط لازم برای ساماندهی گردشگری داخلی را
در شمار عمده مسوولیتهای این مدیر میداند.
مراجعه به کارشناسان مورد وثوقاحمد
روستا، استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه احمدیپور، انتخابی
غیرقابل پیشبینی برای سازمان میراث فرهنگی بود میگوید: «عدم شناخت دو
سویه اهالی صنعت گردشگری و رئیس تازه منصوبشده سازمان، لزوم برقراری
ارتباطات و تماسهای تنگاتنگ را بیشتر میکند که با توجه به محدودیت زمانی
تا پایان دولت حاضر، لازم است تلاشهای جدیتری در راستای ایجاد شناخت و
ارتباطات موثر و سازنده میان طرفین انجام شود.»
وی اضافه میکند:
«ایجاد یک گروه مشاور، متشکل از صاحبنظران حوزه گردشگری به بهترین شکل
ممکن میتواند تعامل میان فعالان این صنعت و رئیس جدید سازمان متولی
گردشگری را برقرار کند و این گروه با شناسایی و جمعآوری اطلاعات لازم،
زمینه آشنایی و تسلط مدیر جدید بر سازمان تحت ریاستش را فراهم خواهد کرد.»
به
گفته روستا، بسیار بهتر است که احمدیپور، به برنامههای کلان و بلندمدت
کنونی مقید بوده و تنها در صورت لزوم، در برنامههای کوتاهمدت اعمال نظر
کند؛ با این سیاست، از زمان کوتاهی که در اختیار وی است، به بهترین شکل
ممکن بهره خواهد برد و در این مدت، آشنایی و تسلط کافی برای پیریزی
تغییرات بنیادین را به دست خواهد آورد.
در همین حال، کارشناس
برنامهریزی در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری نیز در بیان نکاتی که رئیس
جدید را با توجه به عدم سابقه کاری و تخصص لازم در حوزه تحت اختیارش در
انجام بهتر مسوولیتش یاری خواهد کرد، بر استفاده از نظرات پیشکسوتان
گردشگری کشور تاکید و اظهار میکند: «برگزاری جلسات با کارشناسان و افراد
باسابقه در این حوزه، راهنمای خوبی برای آغاز کار در سازمان میراث فرهنگی،
صنایع دستی و گردشگری خواهد بود.»
اردشیر اروجی با اشاره به تعدد
برنامههای جامعی که تاکنون و در دورههای مختلف ریاست سازمان، به نام
گردشگری نوشته شدهاند، ادامه میدهد: «تا به امروز 5 برنامه جامع گردشگری
نوشته شده و برنامه ششمی نیز در حال تدوین بود که البته با تغییر مدیریت
سازمان باید برای اتمام آن منتظر ماند.» او در اینباره تاکید میکند:
«تکمیل برنامه جامعی که قرار بود تا پایان سال جاری مدون شود، از مهمترین
اقداماتی است که میتواند در دستور کار احمدیپور قرار گیرد.»
تلاش برای مثبت شدن تراز منفی گردشگریمدیرکل
سابق دفتر برنامهریزی و آمار و اطلاعات سازمان میراث فرهنگی، پرداختن جدی
به مقوله مطالعات بازار و تبلیغات برای جذب گردشگران را از دیگر اموری
میداند که توجه به آن از سوی مدیر جدید، تراز منفی 18 درصدی کشور در
گردشگری را بهبود خواهد بخشید.
وی در اینباره تصریح میکند: «در
حالی تراز گردشگری ایران منفی است که با ایجاد تحولات منطقهای و ناامنی در
کشورهای همجوار، ایران میتوانست مقصدی جایگزین برای متقاضیان سفر به
مناطق درگیر جنگ باشد؛ ظرفیتی که با وجود امنیت مثالزدنی کشور، بهدلیل
عدم مطالعات کافی در بازارهای هدف بالقوه و نشناختن نیازها و سلایق
گردشگران این کشورها، به راحتی از دست رفت.»
حل مشکل مجتمعهای
پذیرایی بین راهی و ساختن سرویسهای بهداشتی مناسب در طول مسیرها به عنوان
یکی از مشکلات دیرپای گردشگری کشور، از دیگر مواردی است که به باور اروجی،
در نتیجه مطالعه و مشورت اصولی با کارشناسان، باید مورد توجه احمدیپور
قرار گیرد و برای حل آن باید تدابیر لازم را اتخاذ کند.
این کارشناس
گردشگری همچنین به لزوم ساخت هتلهای 4 و 5 ستاره به عنوان یک فوریت
غیرقابل اغماض در جهت توسعه گردشگری کشور هم میپردازد و در ادامه روند
توجه به ظرفیتهای بومگردی از سوی رئیس تازه وارد سازمان میراث فرهنگی را
مورد تاکید قرار میدهد.
اروجی در ادامه یادآور میشود: «طرح ویزای
الکترونیک و نیز فراهم کردن زمینه امکان صدور کارت اعتباری برای گردشگران
ورودی، از جمله کارهایی بوده که توسط مجموعه تحت هدایت رئیس پیشین به صورت
جدی دنبال میشده و با توجه به اینکه این دو طرح از مهمترین پیشنیازهای
توسعه گردشگری است، ادامه و به سرانجام رساندن آن نباید از دید مسوول جدید
دور بماند و از آن غفلت شود.»
مدیرکل سابق دفتر برنامهریزی سازمان
میراث فرهنگی، به گردشگری داخلی نیز اشاره و خاطر نشان میکند: «یکی از
مهمترین موضوعات مطرح در گردشگری داخلی، ازدحام و شلوغی در زمانهای اوج
سفر و در مسیرهای سنتی است که منجر به حوادث ناگوار و البته عدم استفاده
مطلوب از فرصت سفر میشود.» اروجی برای حل این مشکل پیشنهاد میکند که
دفاتر خدمات مسافرتی داخلی به طراحی تورهای متنوع برای شهرها و استانهای
مختلف و ارائه و پیشفروش این بستهها به مسافران تشویق شوند؛ امری که در
صورت توجه به آن، بخش زیادی از مشکل مسافرتهای داخلی کشور در ایامی همچون
عید نوروز حل خواهد شد.»
وی تصریح میکند: «در صورتیکه تبلیغ و
فروش بستههای سفر، چند ماه پیش از آغاز فصل سفر آغاز شود، علاوهبر اینکه
با جا انداختن فرهنگ برنامهریزی در کشور و بهویژه در زمینه سفر و
گردشگری، از حجم سفر با وسایل نقلیه شخصی کاسته میشود، رفتار سفر
خانوادهها نیز رفته رفته تغییر خواهد کرد.»
این کارشناس گردشگری
البته میافزاید: «این اتفاق مستلزم مهیا شدن برخی زمینههاست که اصلاح
سیستم رزرواسیون حمل و نقل در کشور و همچنین راهاندازی سیستم رزرواسیون
هتل از جمله مهمترین آنهاست.» اروجی عدم ثبات قیمتها و ضوابط قانونی در
کشور را از جمله دیگر نقاط ضعفی میداند که برنامهریزی در کشور و به صورت
خاص گردشگری و طراحی و فروش تورهای داخلی را غیرممکن میکند.
چاره فرابخشیبا
تغییر رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و روی کار آمدن
شخصی که هیچگونه پیشینه مشترکی با فعالیتهای مربوط به این سازمان در
پرونده کاریاش دیده نمیشود، خاطره تغییرات مداوم و پیوسته در مدیران ارشد
این مجموعه و همچنین سیطره نگاه درجه چندم و سیاستزده به این سازمان در
میان روسای دولتها را در ذهن فعالان سه حوزه تحت اختیار سازمان میراث
فرهنگی زنده کرد؛ آن هم در شرایطی که امیدها به تغییر وضعیت نامطلوب همیشگی
قوت گرفته و فعالان این سه حوزه و بهویژه گردشگری، با نگاه مثبتتری به
آینده مینگریستند. حال اما با تجربه مجدد این اتفاق شاید پیش از هر
نکتهای لازم است به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه میتوان از سیل این
تغییرات و بیمهریها در امان ماند؟
به باور اروجی، تغییر ساختار
کنونی سازمان از معاونت رئیسجمهوری به وزارتخانه، تنها راه جلوگیری از
اتفاقاتی از این دست است. او در اینباره خاطرنشان میکند: «سازمان میراث
فرهنگی در این سالها، تنها محلی برای مطرح شدن افراد کمتر شناختهشدهای
بوده که در حلقه نزدیکان سیاسی روسای جمهوری قرار داشتهاند و در واقع این
مجموعه بهعنوان یک سکوی پرتاب، آنها را به جلو رانده و به مقاصد سیاسیشان
رسانده است.»
این کارشناس با تاکید بر اینکه بخشهای فرهنگی
نیازمند استقرار سیستم مدیریت پایدار هستند، اضافه میکند: «سازمان میراث
فرهنگی و گردشگری، ذاتا مجموعهای پیچیده است و تنها با حضور یک مدیر قدر
سامان خواهد یافت و تا زمانیکه مقامات عالیرتبه کشور اهمیت آن را درک
نکنند، اتفاق قابل توجهی در این حوزه نخواهد افتاد.»
روستا نیز با
اشاره به اینکه حوزههای زیرمجموعه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری همواره
از تغییرات نابهنگام مدیران و همچنین استراتژیها و برنامههای کلان آن
آسیب دیدهاند، یادآور میشود: «نقش رئیس جمهوری در این خصوص غیرقابل انکار
است و در شرایطی که رئیس دولت جایگاه و سهم گردشگری در توسعه کشور را به
رسمیت نشناسد، این اتفاقات دور از ذهن نخواهد بود.»
استاد دانشگاه
بهشتی با گلایه از عدم شفافیت و ثبات در این حوزه، پیشنهاد میکند شورایی
فرابخشی تشکیل شود که برنامههای کلان و بلندمدت گردشگری را یکبار برای
همیشه و با نظر به برنامههای متعدد موجود طراحی و مدون کند؛ این موضوع از
جمله اقداماتی است که میتواند، صدمات ناشی از تغییرات مدیریتی در راس این
سازمان را به حداقل برساند و ثباتی هر چند نسبی را برای این صنعت به ارمغان
آورد.
درحالیکه کارشناسان، انتصاب جدید را تصمیمی غیرمنتظره از
سوی رئیسجمهوری عنوان میکنند، اما همه آنها، بهکارگیری و استفاده از
نظرات و راهکارهای کارشناسان و فعالان بخش خصوصی در اداره امور حوزههای
سهگانه سازمان را منطقیترین انتخاب از سوی مدیر جدید برای تسلط بیشتر بر
اداره امور تحت اختیارش دانسته و تمرکز بر برنامههای کمتر بلندپروازانه را
رمز موفقیت او در طول مدت مدیریتش عنوان میکنند.