کرملین چنانکه انتظار میرفت به این پیروزی لبخند زد. ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه در زمره نخستین رهبرانی بود که پیروزی را به ترامپ تبریک گفت. رئیسجمهوری جدید آمریکا در رقابتهای انتخاباتی مواضعی نزدیک به رئیسجمهوری روسیه اتخاذ کرد؛ مواضعی که انتقادات زیادی را هم در اردوگاه رقیب برانگیخت. وزیر امور خارجه آلمان با لحنی تأثربار گفت «پیروزی ترامپ را باید پذیرفت» و آنگلا مرکل صدراعظم این کشور نیز اعلام کرد «همکاری ما با آمریکا بخشی اساسی از سیاست خارجه ماست و با آمریکا همکاری خواهیم کرد».
رجب طیب اردوغان رئیسجمهوری ترکیه در سخنانی که آشکارا لحنی آشتیجویانه داشت، گفت: دوره جدیدی در آمریکا آغاز شده است. امیدوارم این انتخاب چه در منطقه و چه در جهان بر پایه قانون، آزادی و دموکراسی خیر باشد. در این میان اما حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران یکی از سردترین واکنشها را به پیروزی نامزد جنجالی انتخابات آمریکا نشان داد. روحانی در جلسه هیأت دولت که صبح اعلام نتایج برگزار شد، تلویحاً اعلام کرد: نتایج انتخابات آمریکا تأثیری در سیاستهای جمهوری اسلامی ندارد.
در سوی دیگر میدان سیاست منتقدان حسن روحانی بهعنوان یک رخداد تأثیرگذار در عرصه داخلی ایران در کار پروردن و پُختن این ایده هستند که با روی کارآمدن دونالد ترامپ در ایران نیز رئیسجمهوری با همان مختصات و همان میزان از خصوصیات تهاجمی باید روی کار بیاید. در چنین شرایطی است که چهار کارشناس حوزه سیاست و بینالملل در گفتوگو با «شهروند» به بیان تحلیلهای خود از راز سکوت ایران درباره انتخابات آمریکا پرداختهاند؛ سکوتی که میتوان آن را استراتژی خردمندانهای در برابر آشوب سیاسی در آمریکا دانست؛ خصوصاً زمانی که علی لاریجانی نیز به بخشی از نیروهای سیاسی کشور توصیه کرد از اظهارنظرهای شتابزده درباره این پیروزی بپرهیزند.
امیر محبیان (مدیرعامل خبرگزاری آریا، فعال سیاسی اصولگرا):
ممکن است رئیسجمهور غافلگیر شده باشد
سکوت آقای روحانی دو معنا میتواند داشته باشد؛ نخست آنکه رئیسجمهور میخواسته نشان بدهد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و نتیجه آن اهمیت ویژهای برای ایران ندارد که البته از یک دیدگاه درست هم هست، به این دلیل که هم کلینتون و هم ترامپ مشی ضدایرانی شدیدی داشتند و تنها در راهکارهایشان با یکدیگر تفاوت میکردند. احتمال دیگر این است که رئیسجمهور و تیم تحلیلگران استراتژی دولت پیشبینی نمیکردند ترامپ بتواند در انتخابات پیروز بشود که در این صورت باید بگوییم؛ دلیل سکوت رئیسجمهور میتواند غافلگیری او باشد. البته این موضوع تا حدی دور از انتظار است، به این دلیل که به هرحال تحلیلگران سیاسی و بینالملل دولت تمامی احتمالات و گزینههای ممکن را بررسی کرده و باید برای آنها راهکاری مناسب طراحی کنند. در صورتی که هرکدام از این گزینهها صحیح باشد، باید بدانیم مواضع رئیسجمهور جدید آمریکا در حوزههایی که مستقیما منافع جمهوری اسلامی ایران در آن نهفته، یعنی شکاف با اتحادیه اروپا بر سر تعهدات برجام و نیز همکاری با روسیه درمورد موضوع سوریه اقتضا میکند، رئیسجمهوری سکوت خود را بشکند و جمهوری اسلامی موضع رسمی خود را در برابر این تغییر اعلام کند. البته دولت جدید ایالات متحده باید بداند که دولت ایران با شناختی که از سابقه آنها دارد، روی هیچکدام از دو نامزد ریاستجمهوری حساب ویژهای باز نکرده و تنها از منظر منافع ملی خود به موضوع نگاه میکند.
حمیدرضا آصفی (سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه):
در حوزه رابطه نداشته بهترین واکنش همین بود
به اعتقاد من عکسالعمل دولت و رفتاری که رئیسجمهور تاکنون در زمینه پیروزی ترامپ نشان داده کاملاً منطقی بوده یعنی اگر کلینتون هم به ریاست جمهوری آمریکا رسیده بود باید همین واکنش را نشان میدادیم. درواقع این تصور که با تغییر رئیسجمهور در آمریکا قرار است تغییرات اساسی در ساختار سیاست خارجی این کشور انجام شود تصوری خام و سادهانگارانه است. از نظر من تغییر رئیسجمهور حداکثر تا ١٥ درصد میتواند اوضاع را دگرگون کند و فکر میکنم با توجه به همین تحلیل بهترین حالتی که میتوانست از سوی ایران در نظر گرفته شود تاکنون اعمال شده است. درواقع واکنشهای هیجانی و شتابزده همان رویکردی است که اگر رخ میداد باید نگران آن بودیم این موضوع در خصوص ارتباط میان ایران و آمریکا با دیگر کشورها کاملا متفاوت است. کشورهایی که روابط گرمی با ایالات متحده دارند در صدد هستند که در دوره ترامپ هم گرمی روابط را حفظ کنند و کشورهایی چون روسیه که روابط سردی با آمریکا در زمان اوباما داشتهاند هم میخواهند این روابط را به حد گرمی برسانند اما باید توجه داشته باشیم ایران رابطهای با آمریکا نداشت و ما در حوزه رابطه نداشته نمیتوانستیم عکسالعملی بیش از این به انتخابات آمریکا نشان بدهیم.
علی خرم (دیپلمات سابق):
دوران بلاتکلیفی جهان آغاز شده است
یکی از دلایل سکوت آقای روحانی در برابر پیروزی غیرمنتظره ترامپ میتواند این موضوع باشد که آقای ترامپ یک سیاستمدار باسابقه نبود که ما بدانیم او پس از این چه خواهد کرد و چه موضعی را در پیش میگیرد. آنچه او تاکنون گفته، صرفاً یکسری شعار بوده و باید منتظر ماند و دید درعمل چه تصمیماتی خواهد گرفت. برای روشنتر شدن این موضوع میتوان به شعارهای او درباره اخراج لاتین تبارها اشاره کرد که اول قرار بود همه آنها یعنی ٢٥ میلیون نفر را اخراج کند، نزدیکیهای انتخابات این رقم را به ١١ میلیون رساند و دیروز هم گفت که ٣ میلیون مهاجر غیرقانونی را اخراج میکند و البته باید دید زمانی که دولت را تشکیل داد و قرار شد عمل کند، در عمل چند نفر را اخراج میکند. تمام این موارد به ما میگوید، درباره کسی که تجربه سیاسی ندارد، نمیتوان به این راحتیها نظر داد؛ مثلا اگر هیلاری کلینتون رئیسجمهور آمریکا شده بود، با توجه به سابقهای که از او میشناختیم، خیلی راحتتر میتوانستیم دربارهاش نظر بدهیم و احتمالاً موضوع رئیسجمهور هم شفافتر بود اما ترامپ همانطور که فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه چندی پیش گفت، یک بلاتکلیفی بزرگ است. درواقع جهان وارد دوران بلاتکلیفی خود شده است. ترامپ نمیداند ناتو چیست؟ چطور کار میکند و به چه دردی میخورد؟ هیچکس نمیتواند پیشبینی کند که وضع با چنین موجودی به چه سمتی خواهد رفت.
فریدون مجلسی (دیپلمات سابق):
روحانی نگران آینده است
به نظر میرسد رئیسجمهور برخلاف منتقدان داخلیاش نگران است حرفی بزند که در نتیجه آن روابط میان دو کشور را که همینطوری هم وضع مناسبی ندارد، به سمت بدترشدن پیش ببرد؛ البته منتقدان داخلی آقای روحانی از این بابت نگرانی چندانی ندارند. آنها روی این موضوع حساب کردهاند که با ورود ترامپ به کاخ سفید برجام به هم میخورد و البته از این نظر خوشحال هم هستند، درحالی که فکر میکنم این خوشحالی بیش از آنکه براساس عقلانیت باشد، از روی ناآگاهی است. گروههایی که از برهم خوردن توافق هستهای احساس شعف و شادمانی میکنند، اگر اندکی سواد داشتند، متوجه میشدند آمریکا نمیتواند برجام را برهم بزند، زیرا این توافقنامه به جز ایران شش طرف دیگر دارد که هرکدام منافع خود را در این موضوع محاسبه کردهاند و تنها یکی از این طرفها، آمریکاست. آقای روحانی بهعنوان رئیسجمهوری که تجربه دیپلماتیک و سیاسی قابل توجهی هم دارد، میداند شعارهای انتخاباتی ترامپ چیزی جز برنامههای دولت او خواهد بود، زیرا در برنامههای دولتی دهها نهاد و سازمان اقتصادی و سیاسی تأثیر میگذارند و رئیسجمهور باید منافع همه آنها را لحاظ کند. از سوی دیگر من امکان غافلگیرشدن رئیسجمهوری از نتیجه انتخابات را هم منتفی میدانم، زیرا به هرحال همه ما میدانیم که حتی اگر کلینتون هم انتخاب شده بود، سیاستهای سختگیرانهای را در قبال ایران درپیش میگرفت و اوضاع قطعاً از زمان اوباما سختتر و حساستر میشد؛ بنابراین فکر میکنم دولت و حلقه مشاوران نزدیک رئیسجمهور خود را برای چنین شرایطی آماده کردهاند.