آفتابنیوز : روزنامه تماشاگران امروز نوشت: «يك پست
ناگهاني از شادمهر عقيلي، خواننده ايراني كه يك دهه قبل به لسآنجلس مهاجرت
كرده، خبرساز شد. او كه همين سال قبل تلاشهاي زيادي کرد تا به ايران
برگردد، نوشته بود: «به وكيلم گفتم، بعد از مرگم جنازهام را بسوزانند و
خاكسترم را به اقيانوس بريزند. لطفاً ديگر درباره برگشتم سوال نكنيد.» پستي
كه باعث شد كامنتهاي انتقادي زيادي برايش نوشته شود و همانطور كه گفته
بود، بعد از ۲۴ ساعت پستش را حذف كرد.
داوود
ناقور، دوست نزديك شادمهر كه سال قبل پيشقدم شده بود تا مشكل اين خواننده
را حل كند، در گفتوگو با تماشاگران امروز ميگويد: «من مدتهاست با او
حرف نزدهام اما فكر ميكنم اين يك واكنش احساسي است از اين كه مشكلش حل
نشده. سال قبل من پيگير ماجرا شدم تا بعد از فضاي باز سياسي ايجاد شده،
بتوانم او را برگردانم. حتي در ارشاد هم با چند نفر حرف زدم. گفتند بگذاريد
خبر ميدهيم ولي اين قدر حاشيه درست كردند كه ماجرا منتفي شد.»
در ادامه توضيحات او را بخوانيد:
سال گذشته شما از احتمال بازگشت شادمهر به كشور گفته بوديد ولي ديروز شادمهر در اينستاگرامش چيز ديگري نوشته است.
من
يك دوستي دارم كه دوست دارد به كشورش برگردد. هر كسي باشي و بتواني ايران
كنسرت بگذاري، نميآيي؟ به نظرم منطقي نيست كه بگوييم چنين چيزي درست است.
آن زمان خیلی حاشيه ايجاد شد. مثلاً من گفته بودم دارم سعي ميكنم دوستم به
ايران برگردد. نوشته بودند فلاني گفته من شادمهر را ميآورم! من چه كاره
هستم كه كسي را بياورم؟
آمدن شادمهر كاسبي خيليها را كساد ميكند.
حتي
من احترام ميگذارم و ميگويم همه اين افراد زيرگروه سبكي هستند كه شادمهر
آورده. غير از رفاقت، من ميگويم سبكي كه شادمهر وارد موسيقي پاپ كرده،
الان كلي زيرگروه پيدا كرده كه خيليهايشان هم موفق شدهاند. ايرادي هم
ندارد. وقتي خود طرف نگراني ندارد، بقيه چه مشكلي دارند؟ همه بايد كار
كنند.
اگر يك نفر خوب است دليل نميشود كه بقيه
دچار مشكل شوند. اما مسئله چيز ديگري بود. يك نفر ميخواست مدير برنامه
باشد. يكي ميخواست قراردادها را او ببندد. يكي ميخواست بگويد من اين فرد
را آوردهام و... من گفتم من آخرين نفرم. فقط گفتم پيگير هستم كه اگر بشود
يك كاري بكنم. قضيه پر پرواز ۲ هم نبود. چون ما بايد از ارشاد ميپرسيديم
كه ميشود او بيايد يا نه. بايد يك كاري ارائه ميداديم تا ميتوانستيم
سوال بپرسيم. در واقع خصوصي هم رفتم پرسيدم گفتند صبر كنيد خبر ميدهيم.
به نظرتان اين واكنش شادمهر احساسي بوده؟
اصلاً
من هم نگويم شما ميدانيد كه احساسي است. من شادمهر را خوب ميشناسم و حتي
اگر الان مدام با او در تماس نباشم، سالها با او زندگي كردهام. هنرمند
جماعت مخصوصاً اگر خلاق هم باشد، خيلي حساس است. در عين حال كه ميخواهد
محكم باشد، توقعش هم زياد است. ميدانم كه آن قدر مطلب گفته شده و كامنت
برايش گذاشتهاند و پيام فرستادهاند كه يك جمله اينچنيني گفته است. از
نوع جملات مشخص است كه بيشتر از اين است كه به او برخورده.
اخيراً با او حرف نزدید؟
مدتهاست
كه با او صحبت نكردهام. آخرين بار او را ديدم و علت اين كه پيگير موضوع
برگشتنش هم شدم همين بود كه در صحبتهاي رفاقتي كه داشتيم از مشكلاتش گفت و
اين كه آنجا با همه خوبيهايش سخت است. وقتي از زبان يك رفيق اينها را
بشنوي، سعي ميكني براي او كاري كني. اين كه اين را چطور براي مردم يا
تندروها يا كساني كه منافعشان را در خطر ميبينند، توضيح بدهيم، اين مشكل
من است.
من خيلي ساده فكر ميكردم با توجه به
شرايطي كه يك مقدار عوض شده و اين همه كنسرتي كه مجوز ميدهند و... شايد
بشود شادمهر هم برگردد. فقط خواستم سؤال كنم كه آيا حالا با اين شرايط
ميشود ايشان برگردد. گفتم شايد فضا ايجاد شده باشد كه بشود اين مسئله را
حل كرد.
اين نوشته شادمهر خيلی بازتابهای منفي داشت و خيليها در اينستاگرامش به او حمله كردند.
الان
شما بخواهي بروي شمال، بشنوي كه جاده يك مقدار خطر دارد، ترجيح ميدهي
بهانهاي بياوري و بگويي نميآيم اما اگر جاده خوب باشد، هوا خوب باشد و
همه چيز هم اوكي باشد، چرا نبايد بروي؟ اين اصلاً سؤال ندارد كه ميخواهد
بيايد يا نميخواهد. مگر ميشود كسي شرايطش را داشته باشد و نخواهد بيايد.
از
نظر من اينجا از همه جاي دنيا امنتر و زندگي بهتر است. موضوع هم با کمک
مسئولان قابل حل است. پيگيري من باعث شد وزير راحت اسم شادمهر را بیاورد.
قبلا حتی اسمش را نميآوردند. من دو، سه بار برنامه داشتم. قبلش ميگفتند
اگر سؤالي شد اسمي از شادمهر نياورم. الان آن حساسيت برداشته شده. يك نفر
آمده براي من كامنت گذاشته و بد و بيراه گفته كه اگر تو نميتوانستي شادمهر
را بياوري چرا گفتي. اولا من كي گفتم؟ دوما مگر به اين راحتيهاست؟ سوما
مگر يك دكمه است كه بزني بيايد. مشكل ما آدمهايي هستند كه اين وسط دنبال
سهم هستند. من براي همين هم فاصله گرفتم. حيف است كه شادمهر نيايد. شادمهر
كاري مثل ياس را براي حضرت فاطمه در كارنامهاش دارد.
او خانواده شهيد است؟
بله.
يكي از برادرانش در بحبوحه انقلاب شهيد شده. خودش دوست دارد برگردد. هر
چقدر هم بگويد نميخواهم يا خاكسترم را هم به ايران نفرستيد، مادرش
اينجاست، پدرش اينجا دفن است. نميشود كه نخواهد بيايد. من خودم رفتم آنجا
زندگي كنم ولي نتوانستم. در نهايت اين كه ما فقط يك سؤال داشتيم كه آيا
ميشود به اين موضوع كمك كرد؟ ديدم چه جنجالهايي شد.
گفتم
خب من كنار ميروم، شما بياييد كار را ادامه بدهيد. اگر آمد همه چيز را هم
به نام خودتان بزنيد. طبيعي است كه احتمالاً با مشاورههايي كه به او
ميدهند يك مقدار بيشتر ناراحتش كردهاند. در كل اين مشكل هم قابل حل بود
منتهي الان خيلي فضا آماده نيست. فعلاً استارتش خورده تا ببينيم چه
ميشود.»