کد خبر: ۴۲۵۰۲۲
تاریخ انتشار : ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۸

ناگفته‌های انصار حزب‌الله

«ناگفته‌های انصار حزب‌الله»، «گزارش سوخته»، «ذهنیاتم را نقاشی می‌کنم»، «در جست‌وجوی فضای خالی» و «نمی‌توان نقش شهرداری را در حادثه پلاسکو نادیده گرفت» از مهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه شرق در شماره دوشنبه 18 بهمن است.
آفتاب‌‌نیوز :
**ناگفته‌های انصار حزب‌الله
کافی است در گوگل کلیدواژه «انصار حزب‌الله» را جست‌وجو کنید؛ در همه صفحات، نام حجت‌الاسلام محمد پروازی هم به چشم می‌خورد. از تأسیس هیئت رزمندگان اسلام تا آنچه به او نسبت می‌دهند؛ یعنی عضویت در انصار حزب‌الله و بعد هم ماجرای آن سخنرانی معروف که البته در گفت‌وگو با ما، روایت ناگفته‌ای از آن بیان می‌کند و می گوید: من تقریبا تا پایان جنگ در جبهه ماندم؛ اما لزوما نه در لشکر ٢٧. بعد از شهادت همت، اختلافاتی در لشکر ٢٧ وجود داشت. بعد از آن بلافاصله شهید حسین خرازی، قبل از شهادت به منزل ما در تهران آمد. گفت تا ذهنیت شما درست شود، به لشکر امام حسین اصفهان بیا. من هم رفتم. در لشکرها به‌طور پس‌و‌پیش چرخیدم. از‌جمله عملیات‌هایی که حاضر بودم، خیبر، والفجر چهار، بدر، کربلای یک و بیت‌المقدس بود. درواقع در عملیات‌هایی که تهران انجام می‌داد، من حاضر بودم.

** گزارش سوخته
شهردار تهران روز گذشته برای ارائه گزارش حادثه پلاسکو، بنا به درخواست شورای شهر تهران در شورا حاضر شد و گزارشی مفصل را از تشریح قوانین و آیین‌نامه‌ها و شرایط قبل و بعد از دوره مدیریت خود و بعد هم گزارشی از روز حادثه و پس از آن ارائه داد. محمدباقر قالیباف، در ابتدای صحبت‌های خود درباره اینکه چرا ابتدا به مجلس پاسخ داده است یا چرا زودتر به برخی مسائل پاسخ نداده‌ است، توضیحی داد و گفت: مقام معظم رهبری در پیام اول تأکید داشتند تا زمانی که حادثه را جمع نکرده‌اید، به موضوعات دیگری نپردازید و ما هم تا روز چهارشنبه درگیر مراسم ختم شهدای آتش‌نشان بودیم، اما به محض پایان مراسم، من استقبال کردم در اولین جلسه به این موضوع بپردازیم. 

قالیباف در ادامه، سابقه‌ای از موارد قانونی و وظایف مربوط به ادارات کار و کمیسیون‌های تخصصی مربوطه و مسئولیت هر ارگان را در رفع خطر ساختمان‌ها و... تشریح کرد و گفت: بعضا دوستان می‌گویند چطور شهرداری در ماده ١٠٠ اقدام می‌کند؟ موضوع ماده ١٠٠ تخلف ساختمانی است و ایمنی نیست؛ آن را هم شهرداری تصمیم نمی‌گیرد، بلکه حکم قضائی دارد. کمیسیون ماده ١٠٠ براساس قانون، یک قاضی، عضو شورای شهر و نماینده وزارت کشور است که حکم صادر می‌کنند. اگر شهرداری مغازه‌ای را به‌خاطر ماده ١٠٠ پلمب ‌کند، تخلف ساختمانی است، اما در افکار عمومی مطرح می‌شود شهرداری جایی که می‌خواهد پول بگیرد می‌بندد و جایی که در آن پول ندارد و برای ایمنی است نمی‌بندد که این کم‌لطفی است.

**ذهنیاتم را نقاشی می‌کنم
«برای هنرمندبودن می‌باید عاشق بود»؛ این گفته ایران درودی است، او که عاشقانه در تمام کارهایی که شروع می‌کند، پایدار است. پایدار است که توانست بعد از گذشت این‌همه سال به آرزوی دیرین خود یعنی کلنگ‌زنی موزه‌اش دست یابد، او برای نام خود ارزش بسیاری قائل می‌شود؛ وقتی با او حرف می‌زنی یا پای صحبت‌هایش می‌نشینی، بیشتر دو موضوع را گوشزد می‌کند و آن دو موضوع عشق به ایران و همچنین اعتبار و اعتمادبه‌نفس زن ایرانی است؛ او حالا در ٨٠سالگی همچنان عاشقانه و استوار به فعالیت‌های هنری خود ادامه می‌دهد و دست‌هایش ذهن و تفکر رهایش را به تصویر می‌کشند و بلورهای پرصلابت آزادی را بر گل‌ها، افق‌ها، آسمان و زمین رؤیای خود می‌پاشد و این رؤیای دیرین را رنگ واقعیت می‌بخشد.

وی در گفت‌وگو با روزنامه شرق می گوید: این عناصری که به آن اشاره می‌کنید، نتیجه تداعی فرم‌ها و تصاویر در ذهن من نیستند. شاید نقاشی من برای بیننده تعابیر یا مفهومی را تداعی کند؛ اما خلاقیت، زیر سلطه حس‌ها، فرهنگ و نوع نگاه هنرمند به جهان هستی پدید می‌آیند. من با نقاشی دنیای ذهنیاتم را می‌آفرینم. ٥٠ سال پیش که سبک خاص خودم را شروع کردم، چون ابتدای کارم در ایران بود، آن را سوررئالیست خواندند؛ اما منتقدان معتبری مانند «آنتنیو رودریگز» مکزیکی و «فرانک الگار» یا «جواد مجابی» پس از تجزیه و تحلیل، آن ‌را سبک شخصی خودم خواندند، بی‌آنکه اشاره‌ای به سبک سوررئالیست بکنند.

**در جست‌وجوی فضای خالی
برای نوشتن و گفتن از «لطف بخشش» با عنوان فرعی «اندیشه‌هایی درباره‌ی شکسپیر» می‌توان از چندی پیش‌تر، از کتابِ دیگری آغاز کرد که یان کات نوشته بود و در آن از «شکسپیر معاصر ما» سخن گفته بود و تأثیر آن بر بسیاری از اهالی تآتر خاصه پیشروان هنر تآتر، یکی‌شان پیتر بروک را می‌توان در کتابی ردیابی کرد که دست‌کم در ایده ناپیدای خود وامدارِ تعبیر کات، «شکسپیر معاصر ما» است: کتاب «لطف بخشش». 

بی‌آنکه بخواهیم این دو کتاب را در بوته تطبیق یا قیاس بگذاریم، شاید بتوان از یک منظر هر دوِ این کتاب‌ها را ازجمله مهم‌ترین آثار مدرن و معاصر درباره شکسپیر خواند که از بختِ خوش ما این هر دو به زبان فارسی برگردانده شده است. «لطف بخشش» را حمید احیاء ترجمه کرده و نشر نیلا آن را به‌چاپ رسانده است. احیاء به‌خاطر دوری از وطن، نزد مخاطبان فارسی بیشتر با ترجمه‌هایش شناخته شده است، اما خود نیز دستی در تئاتر دارد.

**نمی‌توان نقش شهرداری را در حادثه پلاسکو نادیده گرفت
جلسه روز گذشته شورای شهر که با حضور شهردار تهران به حادثه پلاسکو می‌پرداخت، ابعاد گسترده‌ای از نظر حقوقی دارد که به نظر می‌رسد مردم با اطلاع‌یافتن درباره آن می‌توانند درباره میزان قصورها اظهارنظر کنند. در وهله اول آنچه از اخبار بیرون‌آمده از این جلسه روشن است درباره نقش شورای شهر به عنوان یک نهاد نظارتی در قبال فعالیت‌های شهرداری تهران است. نباید این نقش مؤثر را کمتر از نقش شهرداری تهران در نظر گرفت؛ چراکه وقتی شورای شهر بودجه‌ای را برای آماده‌سازی ناوگان آتش‌نشانی شهر تهران تخصیص می‌دهد، می‌تواند بر نحوه اجرای مصوبه خود و تخصیص این اعتبار به نهاد مذکور نظارت کند. 

به عبارت دیگر، همچنان که بر اساس قوانین، دیوان محاسبات کشور حکم ناظر را در بحث بودجه‌ای کشور دارد، شورای شهر هم می‌توانست در این زمینه وارد عمل شود و لااقل در گزارش تفریغ بودجه‌ای از شهرداری تهران بپرسد که چرا این بودجه در اختیار آتش‌نشانان قرار نگرفته است. فارغ از مجادلات سیاسی به‌پاشده در شورای شهر، نمی‌توان نقش شهرداری تهران را نیز در حادثه پلاسکو نادیده گرفت. 
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین