آفتابنیوز : «خیابان «بهار» یکی از مناطق تهران این روزها مورد توجه است؛ بیشتر از همه محل رفت و آمد حمید بقایی، مرد شماره سه حلقه احمدینژادیها. بقایی ۴۷ ساله در غیاب محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیممشایی مصمم است در انتخابات شرکت کند تا گفتمان بهاریها در انتخابات سال آینده بیصدا نباشد.
هفته پیش در حالی که یک هفته از اطلاعیه «قطعی» و «اجتنابناپذیر» محمود احمدینژاد سپری شد که در آن گفته بود در انتخابات سال آینده از کسی حمایت نمیکند، بقایی اعلام کاندیداتوری کرد. با «اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر» اولین بیانیه انتخاباتیاش را آغاز کرد اما تأکید کرد که «کاملاً مستقل از اشخاص، گروهها، احزاب و جناحهای سیاسی» وارد گود رقابتها شده است.
به گزارش هفتهنامه صدا، در ارتباطی که با او داشتیم، از مصاحبه استقبال کرد و برای دو روز بعد قرار مصاحبه تنظیم شد؛ در کوچهای بنبست در خیابان بهار؛ همان جا که اغلب جلسات مرکزی «شورای تبیین آرمانهای انقلاب و بازخوانی خط نورانی امام (ره)» به ریاست محمود احمدینژاد در آن برگزار میشود. وارد ساختمان که شدیم عبدالرضا داوری در طبقه دوم منتظر بود اما بدون اعلام قبلی گفت به «مهندس» توصیه شده است مصاحبه حضوری نکند.
به گفته داوری این توصیه از جانب محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیممشایی به یار بهاریشان بوده است. «مهندس» که میرسد، به آپارتمان مجاور آپارتمان محل کار داوری میرویم. نه زیر بار مصاحبه حضوری میروند و نه از خیر مصاحبه میگذرند. مصاحبه کتبی پیشنهاد بقایی و داوری است. با این شرط که بعد از پاسخ کتبی سوالهای جزئیتر پاسخ داده شود. به سرعت موافقت میکنند؛ توافقی که به آن پایبند نمیمانند. به همه سوالها هم پاسخ نمیدهد. «الان مشغول چه کاری هستید؟» «در شورای بازخوانی خط امام خمینی هم فعالیت دارید؟» «چطور وارد کابینه آقای احمدینژاد شدید؟»، «آقای مشایی الان مشغول چه کاری هستند؟»، «ایده تشکیل شورای بازخوانی خط امام از طرف چه کسی بود؟»، «روند برگزاری جلسات این شورا چگونه است؟ چند وقت یکبار؟»، «شما هم در شورای بازخوانی خط امام حضور دارید؟»، «آخرین دیدارتان با آقای احمدینژاد کی بود؟»، «واکنش ایشان به کاندیداتوری شما چه بود؟»، «در دورهای شما همراه آقای مشایی در وزارت اطلاعات حضور داشتید. چرا از این نهاد امنیتی بیرون آمدید؟» و «زمانی که از وزارت اطلاعات بیرون آمدید، کجا رفتید؟» سوالهایی است که به آنها پاسخ نداد.
با این حال از ایشان بابت همراهی در این گفتوگو ممنون هستیم.
وقتی اعلام کاندیداتوری کردید، اولین تحلیلی که شد، این بود که شما وارد عرصه رقابت شدید تا بازی اصولگرایان و به اجتماع رساندن آنها را بر هم بزنید. این تحلیل را قبول دارید؟
خیر. به هیچ وجه. ورود بنده در این عرصه هیچ ملاحظه جناحی و خطی ندارد. بنده از همه افرادی که فکر میکنند ورود آنها به نفع کشور و انقلاب و مردم است، دعوت میکنم اگر مصلحت میدانند در این عرصه شرکت کنند.
افرادی مانند آقای بذرپاش یا سعید جلیلی میتوانند نماد احمدینژاد در انتخابات باشند؟
تشخیص این مسئله با مردم است.
شما چطور؟ آیا شما میتوانید نماد آقای احمدینژاد در انتخابات باشید؟
تشخیص این مسئله هم با مردم است.
کی و چرا به فکر این افتادید که میتوانید نامزد انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم شوید؟
مطالباتی که در جامعه نسبت به ادامه شیوه مدیریت احمدینژادی دیدم، مرا به این نتیجه رساند.
با چه کسانی مشورت کردید؟
روی مطالبات مردم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم.
مشخصاً با آقای احمدینژاد و مشایی مشورت کردید؟
با آقای احمدینژاد، خیر.
آقای احمدینژاد گفته بودند که اگر حتی نزدیکترین کسان من هم بخواهند وارد انتخابات شوند، من به آنها توصیه میکنم که وارد این عرصه نشوند؛ آیا این توصیه را به شما هم کردند؟
مستقیماً خیر.
چرا از قبل اعلام نکرده بودید یا هیچ زمزمهای از سوی شما و دوستان شما مطرح نشده بود که قرار است یک نفر از طیف آقای احمدینژاد در انتخابات شرکت کند؟
چنین تصمیمی وجود نداشته است.
با توجه به اینکه برخی از اصولگرایان با آقای احمدینژاد و اطرافیان ایشان زاویه دارند و تحت عنوان جریان انحرافی از آن یاد میکنند، فکر میکنید شما راه همواری تا رسیدن به انتخابات ریاستجمهوری در پیش دارید؟
این موضوع اهمیتی ندارد. برای هر کار مهمی باید هزینه داد و مقاومت کرد. برای خدمت به مردم باید از همه چیز گذشت.
قبل از تصمیمگیری برای اعلام کاندیداتوری آیا به دنبال این نبودید که از رأی شورای نگهبان نسبت به خودتان آگاه شوید؟
هر انسان عاقلی برای تصمیمگیری جوانب را خوب میسنجد. من هم بیگدار به آب نمیزنم.
اساساً آیا لفظ جریان انحرافی را قبول دارید؟
خیر.
اساساً فکر میکنید در جریان اصولگرایی اشخاص و افراد ذینفوذ به شما توجه ویژه میکنند و حمایت ویژه از شما خواهند داشت؟
در انتخابات، حمایت مردم شرط است. امیدوارم آقایان مورد نظر شما هم با جهتگیری مردم همسو باشند.
نکتهای که برخی از آن یاد میکنند، سبد رأی آقای احمدینژاد است. آیا شما میتوانید از این سبد برداشتی داشته باشید؟
به امید خدا تلاش میکنم.
برخی از کاندیداهای اصولگرایان چشم به سبد رأی آقای احمدینژاد دارند. به نظرتان آیا آرای آقای احمدینژاد قابل انتقال است؟
این را باید از مردم پرسید.
چرا اصولگرایان نسبت به ورود شما واکنش نشان دادند؟
بنده اطلاع چندانی در این زمینه ندارم.
شما خودتان را رقیب جدی و اصلی آقای روحانی نام بردید. با توجه به رأیی که مردم در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم و انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی به اصلاحطلبان دادند، چرا فکر میکنید مردم به شما اقبال خواهند داشت؟
صاحبان اندیشه احمدینژاد در دو انتخابات ریاستجمهوری یازدهم و مجلس دهم غایب بودند.
با اصولگرایان وارد رایزنی میشوید؟ اگر جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب که به نظر میرسد محور وحدت اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده است) با شما وارد رایزنی شود، قبول میکنید؟ جبهه پایداری چطور؟ اعضای جبهه یکتا همه از دولتمردان آقای احمدینژاد بودند؛ درباره این جبهه چطور؟ یا مثلاً نظر آیتالله مصباح را پرسیدهاید؟ یکی از پشتوانههای نامزدهای انتخابات شهر قم و میزان حمایت علمای این شهر از آنان است. شما با کدام یک از مراجع و علمای قم ارتباط دارید؟ و فکر میکنید کدامیک از آنان حاضرند شما را تأیید کنند؟
من نسبت به همه شخصیتها و گروهها و جریانهای سیاسی کمال احترام را قائلم اما همان طور که قبلاً به محضر مردم شریف ایران عرض کردم، در این عرصه مستقل وارد شدهام و همچنان که در پاسخ به سوال اول گفتهام، این جانب از همه کسانی که در این عرصه میتوانند به ایران و مردم خدمت کنند، دعوت میکنم در این انتخابات به عنوان نامزد حضور داشته باشند.
تیم رسانهای شما چه کسانی هستند؟
نظام رسانهای جهان تغییر کرده. امروز هر شهروند در جامعه، خود یک رسانه است.
اگر قرار باشد ستاد انتخاباتی تشکیل دهید، اعضای ستاد شما چه کسانی خواهند بود؟ آیا آقای مشایی از اثرگذاران ستاد شما خواهد بود؟
با توجه به تغییر سیستم رسانهای و تبلیغی به نظر میرسد ستادهای انتخاباتی، کارکرد متداول خود را از دست دادهاند. در عین حال تلاش این جانب آن است که در عین استفاده از تجارب دوستان مجرب خود، عمدتاً از کمک جوانان و زنان بهرهمند باشم.
در روز ثبتنام برای انتخابات با چه کسی به وزارت کشور میروید؟
به این موضوع هنوز فکر نکردهام.
آیا با حضور شما در انتخابات، دو قطبیای که نسبت به آن هشدار داده میشود، به وجود نمیآید؟
به نظر شما چطور؟
برخی با قطعی دانستن رد صلاحیت شما معتقدند شما کاندیدای پوششی جریان احمدینژاد هستید؛ یعنی شما وارد عرصه شدهاید تا فضا را آماده کنید و بعد کاندیدای اصلی این جریان وارد شود. نظرتان؟
همیشه برخی وجود دارند که به گونه خاصی فکر کرده و تحلیل میکنند.
برخی هم شما را جادهصافکن آقای احمدینژاد برای انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ میدانند و معتقدند شما وارد شدید تا اولاً جریان احمدینژاد زنده بماند و دوماً فضا برای ریاستجمهوری سیزدهم و میزان رأی آقای احمدینژاد برای آن دوره سنجیده شود.
پیشنهاد من به شما این است که همین انتخابات پیش رو را کاملاً جدی بگیرید.
معتقدید آقای احمدینژاد هنوز در میان مردم رأی دارند؟
بیش از همیشه.
اگر بتوانید رای مردم را کسب کنید، نام دولت شما چه خواهد بود؟ و چه راهی خواهد رفت؟
در آینده راجع به این موارد صحبت خواهم کرد.
آیا شما راهی را میروید که آقای احمدینژاد رفت؟ یا راه دیگری برای دولت خودتان در نظر گرفتهاید؟
با ملاحظه شرایط مالی و بینالمللی جدید، راه آقای حمدینژاد را دنبال خواهم کرد.
در کابینه احتمالی خودتان، آیا از دولت سابق آقای احمدینژاد کسی را انتخاب خواهید کرد؟
بنا دارم در آینده راجع به این موارد صحبت کنم.
تفاوت دولت شما با دولت آقای احمدینژاد در چه خواهد بود؟
همهچیز در برنامهها معلوم خواهد شد.
مشخصاً مواضع شما درباره آزادی مطبوعات چیست؟
من به آزادی مطبوعات کاملاً معتقد و پایبندم.
درباره زندانیان سیاسی چه نظری دارید؟
مطابق قانون اساسی از حقوق همه آحاد جامعه و شهروندان ایرانی باید صیانت شود.
درباره وضعیت زنان و آزادیهای اجتماعی برای آنان چه نظری دارید؟
من بعداً در این زمینه به طور تفصیلی سخن خواهم گفت اما معتقدم، زنان ایرانی اکنون از صلاحیتهای بسیار بالایی برای حضور در صحنههای مختلف جامعه برخوردارند.
موضع شما درباره برجام چیست؟ آیا آن را قبول دارید یا معتقدید سر ایران کلاه رفته است؟
در این زمینه بعداً سخن خواهم گفت.
نظرتان درباره فضای مجازی چیست؟ آیا موافق فیلترینگ شبکههای مجازی مانند تلگرام، فیسبوک و توئیتر هستید یا موافق آزادی آنهایید؟
بنده خودم هماکنون در توئیتر حضور دارم.
اول با آقای مشایی آشنا شدید یا آقای احمدینژاد؟ کجا؟ چطور؟
سال ۱۳۷۲ اولینبار با آقای مشایی در وزارت کشور آشنا شدم.
زمان جنگ ایران و عراق چند سال داشتید؟ به جبهه رفتید؟
پدر بنده ارتشی و جمعی لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه بود و از سال ۱۳۵۸ در کردستان و مناطق عملیاتی حضور داشت و به همین دلیل من عملاً در غیاب پدر مرد خانواده بودم و در شهر کرمانشاه و در دل بمبارانها و موشکپرانیهای صدام بزرگ شدم. در عملیات بزرگ مرصاد و شکست منافقین هم شرکت داشتم.