آفتابنیوز : ـ مساله اول از آنجا که یک موضوع تکراری است و در پی هر بازی که یک پای آن استقلال یا پرسپولیس باشند روی می دهد چندان تعجب برانگیز نیست ولی مساله آن است که چه مکانیزمی باید به کار گرفته شود تا از بروز این حوادث ناگوار که ناقض حقوق کلیه شهروندان تهرانی است که از اتوبوس های شرکت واحد استفاده می کنند جلوگیری شود.
ـ مساله دوم که قبلا در جریان دربی پایتخت در زمین چمن روی می داد ولی این بار به یک حاشیه خطرناک تبدیل شد و محل آن به هتل المپیک انتقال یافت فحاشی و درگیری فیزیکی بازیکنان دو تیم بود که می توانست ابعاد وسیعی به خود بگیرد.
وقوع چنین حادثه ای در حضور سرمربی و مدیر عامل باشگاه گویای این واقعیت است که آنها چندان از این واقعه ناگوار ناراحت و عصبانی نبوده و برایشان اهمیت نداشته است. درصوتی که اگر آنها دخالت می کردند می توانستند مانع از تشدید درگیری و اقدامات حاشیه ای نظیر چاقو کشی و امثالهم شوند.
برخورد با چنین مسائلی ممکن است در حیطه فدراسیون فوتبال نباشد و آنها به توجیه قضیه بپردازند اما به نظر می رسد هر مساله ای که در ارتباط با فوتبال باشد به نوعی به فدراسیون ارتباط پیدا می کند و این فدراسیون باید به ریشه یابی و برخورد با آن بپردازد.
ولی نقش و مسئولیت اصلی بر عهده باشگاه هاست که متاسفانه عنوان فرهنگی را نیز یدک می کشند. اما آنچه در رفتار و کردار بسیاری از دست اندرکاران باشگاه ها، وزرشکاران و تماشاچیان دیده نمی شود فرهنگ و مسائل فرهنگی است.
موضوع صرفا به دعوا و اختلاف اکبرپور و مامانی مربوط نیست زیرا در مسابقه راه آهن ـ پاس هم شاهد توهین و بی احترامی به خداداد عزیزی بودیم و یا در مشهد به عنایتی توهین و جسارت شد.
اگر قرار باشد این موارد شمرده و بر روی آنها تاکید شود مثنوی هزار من می شود زیرا هیچ مسابقه ای در لیگ برتر و یا لیگ های دیگر فوتبال برگزار نمی شود که در آن با توهین و فحاشی به داور، بازیکن و مربی و دیگر عوامل مواجه نشویم.
این واقعیت غیر قابل انکار گویای این است که برخلاف شعارهایی که در ورزشگاه ها داده می شود و یا برخی از مربیان و مسئولین تیم ها و بازیکنان در مقابل دوربین های تلویزیونی و خبری عنوان می کنند در باشگاه ها خبری و اثری از فرهنگ سازی نیست و آنها در عوض انسان سازی به تولید گلادیاتور می پردازند که دستاورد شوم آن را در ورزشگاه ها مشاهده می کنیم.
برای یک جوان شهرستانی و یا روستایی که در تیم های بزرگ عضویت یافته و عکس و مصاحبه هایش در روزنامه های ورزشی به چاپ رسیده، خود باوری و رعایت ادب و نزاکت زمانی امکان پذیر است که مربی و مسئولین باشگاهش افرادی مودب و با فرهنگ باشند ولی زمانی که او با عده ای آشوب طلب و فحاش در قالب مربی و مدیر باشگاه مواجه است که فقط در فکر کسب نتیجه هستند این جوان روستایی و شهرستانی هم از آنها الگو گرفته و در عوض این که یک تختی شود به یک عنصر فحاش و بی ادب تبدیل می شود که یاسر از مجالس عیاشی در می آورد و یا این که سعی می کند کمبودهایش را آن گونه جبران کند که در هتل المپیک مشاهده کردیم.
اگر چه نقش اصلی را در دامن زدن به این مسائل رضا عنایتی بر عهده داشت ولی نمی توان سکوت و نظاره قلعه نوعی و قریب را نادیده گرفت. اینجاست که به دلایل پشت خط ماندن عنایتی در تیم ملی پی می بریم و به برانکو و فدراسیون فوتبال احسنت می گوییم.
البته گفته می شود که قرار است سیاوش اکبر پور نیز به دلیل این اقدامات از لیست تیم ملی خط بخورد که اگر چنین شود بزرگترین لطف در حق او شده است.
این وضعیت را چند سال قبل درباره علی کریمی هم شاهد بودیم که محرومیت یک ساله او را در پی داشت و یا آنچه بر سر ناصر محمد خانی آمد باید چشم های ما را به روی حقایق بگشاید. برخورد شعاری و سطحی به پیدایش و تشدید این وضعیت منجر می شود که در ورزشگاه ها و باشگاه هایی شاهدیم که به دروغ عناوین ورزشی ـ فرهنگی را یدک می کشند. آنچه روی داد مسئولیت فدراسیون فوتبال را حادتر می کند و دست اندر کاران این فدراسیون باید به گونه ای رفتار کنند که هیچ فوتبالیست و یا تماشاگر و باشگاهی قدم در وادی بی قانونی نگذارد و برای باشگاه ها و فوتبالیست ها صرفا بازی خوب و نتیجه گرفتن در زمین مسابقه اهمیت نداشته باشد.