کد خبر: ۴۴۳۳۴
تاریخ انتشار : ۰۳ فروردين ۱۳۸۵ - ۱۳:۳۳

گستره فرهنگی و مرزهای تاریخی ایران زمین

آفتاب‌‌نیوز :  درآمد
در آغاز یکی از کتاب های گوردن چایلد باستان شناس و مورخ مشهور استرالیایی – انگلیسی، پژوهشگران حساس با واقعیتی روبه رو می شوند که با همه روشنی، تکان دهنده است:‌
«تاریخ مدون، ‌حداکثر، یک صدم و آخرین قسمت آن را به رشته تحریر درآورده است. این قسمت هم که تاریخ پنج هزار سال زندگی بشر می باشد، دورنمای مبهم و پرده بریده و پاره ای است که نظر واحد و راهنمای قاطعی به دست نمی دهد.» پژوهشگران یاد شده پیدایش انسان را بر روی کره خاکی سه میلیون سال تخمین زده اند. اما از روزی که انسان، زندگی انسانی (= اجتماعی و فرهنگی) خود را آغاز کرد، اگر فرض شود یک صدم این زندگی انسانی کمابیش به صورت «مبهم و پرده بریده و پاره» به تحریر درآمده است، نود و نه درصد آن در «ابهام کامل» قرار دارد و پژوهش های باستان شناختی است که بس اندک راه شناخت گذشته های بسیار دور را آشکار می کند. به قول چایلد:
«باستان شناسی که درصدد تحقیق دوره ای صدبار طولانی تر از این است می کوشد تمایلات کلی و تغییرات متعددی را روشن سازد که در جهت واحدی سیر کرده و نتایج مشخصی از آنها حاصل شده است».
زمان مدون نشده زندگی انسان، از یکصد و چند دهه پیش به این سو،‌ به دوره پیش از تاریخ نامگذاری شده است و بسیاری از مؤلفان تاریخ تمدن بر پایه یافته های باستان شناسی به شرح و توصیف آن پرداخته اند.
ساکنان «ایران زمین» هم، سرگذشتی همسان دیگر مردم جهان دارند. در این سرزمین از یکصد هزار سال پیش آثار حیات انسان های اولیه و ابزار زندگی آنها، یافت شده است و اگر پیدایش خط نیز در هزاره سوم پیش از میلاد دانسته شود، آن گاه عنایت باید کرد که در نود و پنج هزار سال، مردمان این سرزمین گسترده،‌ چگونه زندگی را بر خود هموار کردند.
به تحقیق، اوضاع و احوال طبیعی و جغرافیایی در شکل گیری نخستین حرکت های اجتماعی زندگی انسان نقش مهمی داشته است. با اینکه به قول پروفسور ریچارد فرای:
«همچنان که ندیده گرفتن اهمیت محیط در زندگی آدمیان کار درستی نیست، اهمیت بسیار قائل شدن برای عامل جغرافیایی و اثر آن در تاریخ هم،‌ موجب می شود که به نتایج نادرستی رهبری گردیم».
بدین سان،‌ بررسی و شناخت زندگی انسان و همگنان او، بی آنکه جغرافیا یا اقتصاد و تولید، یا هر امر دیگری، ‌عامل انحصاری و مسلط به شمار آید، از طبیعت آغاز شده و به فرهنگ رسیده است. به زبان دیگر از قدیمی ترین روزگاران، ممیزات جغرافیایی و اقلیمی در منطقه های کوچک و بزرگ جهان و ویژگی های حیات اجتماعی و فرهنگی مردمی که در آن سرزمین ها زندگی می کردند، موجب پیدا شدن حدود و مرزهایی میان گروه های گوناگون انسانی شده است. دراین امر گاه عامل های اقتصادی (کشتزارها، باغ ها و مراتع) و گاه سلطه طلبی های سیاسی (توسعه قلمروهای حکومتی و مالکیت ها) اثر چشمگیر مستمری داشته اند.
زندگی های بر دوام تاریخی و سیطره عمومی طبیعت و جغرافیا بر انسان و جماعت های انسانی، ‌استحکام خلق و خو و خصلت های انسانی در پیوند با محیط و همنوعان و همزادگان و ایجاد ارتباط های ارزشی میان آنان و برقراری همبستگی و الفت، به افراد انسان در جغرافیای زیست مشخص و حیات مادی و پدیدارهای فرهنگی آنان نوعی هم سویی و هماهنگی داده است که مفهوم «میهن» یا «وطن» را برتر از «زادگاه» صرفا اقلیمی قرار داده و «تقدس اجتماعی» یا عشق و دوست داشتن طبیعی را در آنان پدید آورده است. از این رو جغرافیای مرز و بوم میهن، انواع افسانه ها و اسطوره های باستانی و تاریخ ساخته ای را عرضه کرده که نزد ملت های جهان متفاوت است.
در جامعه هایی که زندگی سیاسی و اجتماعی آنها کمابیش از معرکه های جنگی به دور بوده، حد و رسم مفهوم «میهن» آن سان که باید چشمگیر نیست. در حالی که میان ملت های در حال نبرد و ستیز به هر علت جغرافیایی و فرهنگی،‌ واژه «میهن» و حتی مردمی که بر روی آن زندگی می کنند (= ملت) روشنی و بار اجتماعی فزون تری را به دست آورده است.
در جماعت های شکل یافته در بیابان های گسترده و خشک به علت ساخت زندگی عشیره ای بر بنیاد «عصبیت» و نرسیدن به یک زندگی پایدار و سراسری، مفهوم «وطن» در حد «موطن» یا «مولد» یا سرزمین قبیله باقی مانده، در حالی که همین واژه در کشورهای پیشرفته و با تمدن،‌هم زمان از توسعه و بار اجتماعی و فرهنگی پیشرفته تر از قبیله و قوم، برخورداری یافته است.
برای ایرانیان، «ایران زمین» به مفهوم «میهن» از آغاز، تجلی تمدن های بزرگ جهانی شناخته شده بود و بی آنکه ساکنان آن جنبه های نژادگرایانه داشته باشند یا بی حرمتی به سرزمین های دیگران را ارزش بدانند از سرزمین خود، مفهومی انسانی و حد و رسم یافته «نیاخاکی» داشته، و از آن پاسداری کرده اند و پیش از آن که سلطه های اروپایی مفهوم جدید مرزبندی های دیپلماتیک را رایج کنند، همواره احترام و شکوهمندی خود را به رغم دست اندازی های سیاسی و حکومتی نگاه دار بوده اند.
شکل گیری قوم ها و تیره ها (واحدهای اجتماعی) و سیطره آنان بر زمین های زراعتی و غیر زراعتی و پدید آمدن راه ها و گذرگاه های مبادلاتی و جنگی (= سوق الجیشی)، مسأله قلمروها و ابتدایی ترین مرزهای پاره فرهنگی و قراردادی را به وجود آورد و حق مالکیت سرزمینی و دفاع از آن را مطرح ساخت که در زمان هایی، جنگ ها و درگیری هایی را در پی داشته است.
در قلمروهای داخلی، ‌مشکلات و معضلات اندک بودند و به زودی حل و فصل می شدند. اما در قلمرو حکومت به معنای سراسری (= مرزهای ایران زمین) با آنکه خط ها و سرحدها رسمی و مشخص نبودند، اما همواره مرزبانان کشور بر روی هم حافظ مصالح کلی جامعه بودند و گاه به دلیل منافع شخصی و منطقه ای خود به این مشکلات افزوده اند.
از همان روزگاران مرزها گاه طبیعی بودند. یعنی رودها و کوه ها، حدفاصل میان جماعت ها و جامعه ها به شمار می رفتند و این امر که به ظاهر طبیعی به نظر می رسد، نوعی قرارداد میان جماعت ها و جامعه ها بود و انعقاد نامریی آن هم نوعی حرمت و حراست به وجود می آورد. قدرت های حکومتی در تسلط بر آن ستیزه ها و خونریزی ها برپا داشته اند، اما ماهیت این امر طبیعی – فرهنگی تغییر نیافته است.
ساکنان کهن ایران زمین از نژاد هند و اروپایی شرقی به شمار آمده اند که با نام «هند و ایرانی» شهرت یافته و خود به دو شعبه هندی و ایرانی تقسیم شده اند. نظریه های مربوط به خاستگاه این جماعت های باستانی متفاوت است. بعضی محققان، نخستین سکونتگاه آنان را جبال پامیر و گروهی مبتنی بر پژوهش های زبان شناختی و کالبد شناختی (جمجمه شناسی)،‌آن را بخش های شرقی دانوب دانسته اند. به هر حال بیان چگونگی این امر،‌در این پژوهش طی فصل های زیر انجام یافته است:
در فصل یکم با عنوان از طبیعت و جغرافیا تا فرهنگ و هویت، موقعیت جغرافیایی و اقلیمی، نام و نشان باستانی، ‌برداشت های ایرانیان و مسلمانان از جهان شناسی طبیعی و مقایسه آن با برداشت های یونانیان و چگونگی پیدایش منطقه های چهارگانه جغرافیایی و تمایزات هر یک (= جدایی ها) و ضرورت اجتماعی ادغام و همبستگی (= وحدت) مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل دوم با عنوان «شکل گیری و پویایی جامعه»، دوران بندی های عمومی،‌انسان در فراگرد زیست طبیعی – اجتماعی،‌نخستین جماعت ها در «ایران زمین»، تحولات زیستی – فرهنگی و برخوردها و تماس های فرهنگی، ‌شناسایی شده است.
در فصل سوم با عنوان «از شکل گیری تا مهاجرت و همجوشی»، مشخصه های کهن اجتماعی (خانواده، شهر و شهرنشینی، زبان و نقش های اولیه آن، زمان شناسی و جهت یابی، نهاد حکومت، باورها و عقاید)، کوچ تاریخی «آریایی ها» و ادغام فرهنگی – اجتماعی مورد پژوهش قرار گرفته است.
در فصل چهارم با عنوان تمرکز حکومتی و وحدت آرمانی،‌ادغام های اجتماعی – سیاسی، تحولات آرمانی و عقیدتی، خاستگاه های بر دوام تاریخی بررسی شده است.
در فصل پنجم با عنوان چگونگی مرزهای تاریخی ایران زمین در عصر باستان، از سازمان یابی مرزهای ایرانی، و تغییرات آن در دوره های ماد و هخامنشی تا هجوم مقدونیان و برقراری سلطه سلوکیان و نیز دگرگونی های مرزی در دوره های اشکانی و ساسانی تا آغاز عصر اسلامی مطالعه شده است.
در فصل ششم با عنوان مرزهای ایران در اعصار اسلامی، از ایران زمین در مسیر فتوحات، مرزبندی های منطقه ای و سراسری، یورش مغولان و مرزبندی های جدید (دوره ایلخانان و تیموریان)، و سرانجام شکل گیری مرزهای ایران در عصر صفویه و مرزهای ایران عصر نادری و زندیه سخن به میان آمده است.
در پایان سخن، استنتاج بررسی های تاریخی درباره ایران زمین و مرزهای تاریخی آن، ارائه شده و پس از اشاره به اقدامات جدید سلطه و سلطه گران در جهان، مقدمات کشورسازی های استعماری مورد توجه قرار گرفته است.

چند نکته بر چاپ دوم
1-‌ در این کتاب، عینیت تاریخی جامعه یاران بر اصل «فرهنگ – ملت» تبیین گردیده است و آنچه تحلیل کنونی جامعه بر پایه تأثیر شناخت علمی و سیاسی برخاسته از مغرب زمین، یعنی، اصل «کشور – ملت» بیان می دارد، در کتاب دیگری با عنوان مرزهای ایران در دوره معاصر، مورد بررسی قرار گرفته است.
2- در گذشته های تاریخی، مفهوم سنتی «سرحد» وجود داشته که با مفهوم جدید «مرز» متفاوت بوده است. اما در این کتاب هر دو واژه یکسان به کار رفته اند و در کتاب مرزهای ایران در دوره معاصر به چگونگی آن پرداخته شده است.
3- در عصر باستان، موقعیت فرهنگی ایران به گونه ای بود که با جامعه ها و جماعت های همجوار، ‌همواره در تماس و داد و ستد قرار داشت و این امر تاریخی با توسعه اقتصادی و بازرگانی و پدید آمدن راه های گوناگون در سراسر کشور، (= جاده های ابریشم و ادویه) رونق بیشتری یافت و در پیوند با ادیان و مذاهب و فرقه های اعتقادی و برقراری تبلیغ و تبشیر وضعی را پیش آورد که قوم ها و جماعت های یاد شده در پیوندهای کارساز و خلاق قرار گیرند و این حالت تاریخ ساخته با همه تغییرات جدید، هنوز هم نیازهای اجتماعی و کارایی خود را نشان می دهد. به این امر در کتاب دیگری با عنوان جاده ابریشم بیشتر توجه خواهد شد. 

فهرست مطالب
درآمد
فصل یکم: از طبیعت و جغرافیا تا فرهنگ و هویت
1-‌ موقعیت جغرافیایی
2- نام و نشان باستانی
3- برداشت های ایرانیان و مسلمانان
4- باورهای یونانیان
5- منطقه های چهارگانه
6- تمایزها و ادغام ها
فصل دوم: شکل گیری و پویایی جامعه
1-‌ دوران بندی های عمومی
2- انسان در فراگرد زیست طبیعی – اجتماعی
3- نخستین جماعت ها در «ایران زمین»
4- تحولات زیستی – فرهنگی
5- برخوردها و تماس های فرهنگی
فصل سوم: از شکل گیری تا مهاجرت و همجوشی
1-‌ مشخصه های اجتماعی کهن
2- کوچ تاریخی «آریایی ها»
3- ادغام فرهنگی – اجتماعی
فصل چهارم: تمرکز حکومتی و وحدت آرمانی
1-‌ ادغام های اجتماعی – سیاسی
2- تحولات آرمانی – عقیدتی
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین