آفتابنیوز : به گزارش خبرجنوب، چندی قبل دختر جواني به نام آرزو به اداره پليس رفت و مدعي شد خواستگارش كلاهبردار از آب درآمده است. او در توضيح ماجرا گفت: چندماه پيش از طريق تلگرام با پسري آشنا شدم. اوايل فقط با هم چت ميكرديم اما مدتي كه گذشت مرا به رستوراني دعوت كرد تا براي نخستين بار يكديگر را ملاقات كنيم. آن روز با ديدنش به او علاقهمند شدم. او ميگفت مهندس عمران است و در كار ساختوساز و برجسازي فعاليت دارد. من هم كاملا به او اعتماد كردم تا اينكه مدتي بعد از من خواستگاري كرد و من كه بيصبرانه منتظر شنيدن اين جمله بودم، به او جواب مثبت دادم.
وي گفت: يك هفته پس از آن با اصرار من، به همراه پيرزني كه ميگفت مادرش است به خواستگاريام آمد. او مدعي بود، وقتي كودك بوده پدرش فوت شده و از آن روز به بعد همراه مادرش زندگي ميكرده است.
من هم حرفهايش را باور كردم و قرار شد سال بعد مراسم عروسيمان را جشن بگيريم اما خبر نداشتم همه اينها نقشه او براي كلاهبرداري است. نقشهاش اين بود كه ميگفت در اطراف شیراز پروژهاي در دست احداث دارد.
او به بهانه پيش فروش يكي از واحدهاي آپارتماني طي چندين مرحله مبلغ 100 میلیون تومان پول از من گرفت. من هم با خيال راحت اين مبلغ را به او دادم تا اينكه مدتي بعد يكباره ناپديد شد و ديگر جواب تلفنهايم را نداد.
هرچند هيچ خبري از او نداشتم اما فكرش را نميكردم كه قصد فريبم را داشته باشد، اما وقتي چندين روز گذشت و خبري از او نشد فهميدم كه فريب يك كلاهبردار را خوردهام.
با اعلام اين شكايت، پرونده به دادسرا فرستاده و با دستور بازپرس پرونده تحقيقات براي دستگيري خواستگار شياد آغاز شد. درحاليكه بررسيها در اين خصوص ادامه داشت شكايت مشابه ديگري پيش روي تيم تحقيق قرار گرفت كه نشان ميداد دختر دمبخت ديگري با همين شگرد در دام خواستگار قلابي گرفتار شده و به بهانه خريد آپارتمان، بيش از 150ميليون تومان از سرمايهاش را در اختيار او قرار داده است.
دستگيري
با انجام چهرهنگاري مشخص شد كه متهم سابقهدار است و چندی پيش با همين شگرد چند دختر دمبخت را فريب داده است. او كه تا سيكل بيشتر درس نخوانده، خود را مهندس جا ميزد و با چربزباني اعتماد طعمههايش را جلب ميكرد. جست و جو براي شناسايي او در پاتوقهايش ادامه داشت تا اينكه مدتي قبل مأموران موفق به دستگيري او
شدند.
متهم وقتي به دادسرا منتقل شد و پيش روي بازپرس پرونده قرار گرفت به كلاهبرداري 300ميليوني در نقش خواستگار اقرار كرد و گفت: با طعمه هايم از طريق تلگرام آشنا شدم و پس از آن به بهانه اينكه مهندس هستم اعتمادشان را جلب كردم. وقتي از آنها خواستگاري كردم چشم بسته قبول كردند و حتي مجبور شدم با اصرار يكي از طعمه هايم به خواستگارياش بروم. چون خانوادهام در شهرستان هستند مجبور شدم مادربزرگ دوستم را در نقش مادرم به خواستگاري
ببرم.وي گفت: پولهاي طعمههايم هم در حسابم بود و ميخواستم به خارج از كشور فرار كنم كه گير افتادم. هماكنون متهم با قرار قانوني در اختيار مأموران قرار گرفته و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.