آفتابنیوز : موسیقی، یکی از هنرهایی است که از دیرباز همواره با زندگی مردم عجین بوده است و جدا کردن این هنر از زندگی روزمره جوامع، به هیچ وجه امکانپذیر نیست. برگزاری کنسرت موسیقی در کشور علاوهبر بازده مالی آن و گرداندن چرخه اقتصادی این هنر، یکی از تفریحات سالم و به واقع نیاز هر جامعه ای است و موازین جمهوری اسلامی ایران، هرگز با آن مخالفتی نداشته است و اگر نيز اختلاف نظری وجود دارد، در خصوص نحوه اجرا و برگزاری کنسرت هاست.
به گزارش آفتابنیوز؛ اما در سالهای اخیر، مخالفت ائمه جمعه شهرستانها و دلواپسان با برگزاری کنسرتها، به یک بحث جدی در حوزه هنر تبدیل شده است که بسیاری از نهادها از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد، کمیسیون فرهنگی مجلس، نیروی انتظامی و دیگر نهادهای وابسته را درگیر خودکرده است. ائمه جمعه شهرستان ها، یکی بعد از دیگری به مخالفت با برگزای کنسرتها پرداختند و به شکلهای مختلف برای لغو کنسرتها تلاش کردند. مخالفت با اجرای کنسرت از سوی عده کثیری از دلواپسان، عملا سمتوسوی مشخصی ندارد و فقط بهانهتراشیهای سیاسی است که هیچ حکم شرعی برای این مساله وجود ندارد. تنها نگاهی به صحیفه امام (س) و سخنان مقام معظم رهبری نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران، مخالفتی با موسیقی ندارد و جلوگیری از برگزاری کنسرت، در هیچیک از قوانین جمهوری اسلامی لحاظ نشده است؛ در این بین، دلواپسان به شکلی افراطی بر مخالفت خود با اجرای کنسرتهایی که مجوز قانونی خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد دریافت کردهاند، اصرار می ورزند و به نظر می رسد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هنوز نتوانسته است به یک تعامل با این افراد برسد.
امام جمعه اصفهان به تازگی در سخنانی بر عدم علاقهمندی مردم اصفهان به موسیقی تاکید کرده و در خطبه نماز جمعه خود بیان کرده است:« بیش از 75 درصد مردم اصفهان دغدغه دین دارند و نیازی به کنسرت ندارند. ما نباید همه را فدای چند درصد باقیمانده کنیم». در اینجا سوالی مطرح می شود که آیت ا... سید یوسف طباطبایی امام جمعه اصفهان بر مبنای کدام تحقیق و پژوهش، چنین قاطعانه از بی نیاز بودن 75درصد مردم اصفهان به موسیقی سخن میگویند؟ما در جامعه ای زندگی میکنیم که هیچ آمار رسمی از سرانه مطالعه، اعتیاد، تصادفات رانندگی، طلاق و بسیاری از موضوعات دیگر نداریم اما امام جمعه اصفهان، بهطورمشخص آماری رسمی از کسانی ارائه می دهند که علاقهمند نیستند در شهر آن ها کنسرت موسیقی برگزار شود!
موسیقی از نظر مقام معظم رهبری حلال است
خطافکنی فقهی در حوزه موسیقی وجود دارد. آنچه در فقه حرام اعلام شده، غناست که تعریف مشخص دارد. اگر رسالههای مقام معظم رهبری را مطالعه کنید، حدود 37-38 فتوای دقیق در این زمینه دارند که این تعداد فتوا در فقه شیعه و در میان علما منحصربه فرد است. ایشان حتی به جزعیترین مسائل موسیقی نیز پرداختهاند. از نظر مقام معظم رهبری، حکم اولیه موسیقی، حلیت یعنی ذاتا حلال است. دقت کنید بعضی چیزها ذاتا حرام هستند مانند شراب. ایشان در مساله 1128 رسالهشان میفرمایند: اگر موسیقی اینگونه نباشد، مشکلی ندارد یا درجایی دیگر میفرمایند: صدای مشکوک، مشمول حلیت هستند یعنیحلال هستند. ایشان ضابطه تشخیص حلیت و حرمت موسیقی را ملاک تشخیص خود فرد میدانند و همچنین چند جای دیگر نيز، عرف را ملاک میدانند. مقام معظمرهبری در مساله 1128 میفرمایند: هر موسیقی که به نظر عرف، موسیقی مجالس لهو ولعب باشد، حرام است.
در بحث امر به معروف ونهی از منکر نیز، در موسیقی از ایشان سوال کردند که فرمودهاند اگر کسی خواست در زمینه موسیقی نهی از منکر کند، بايد از این مطمئن شود که شنونده میداند و تشخیص میدهد موسیقی مورد نظر، موسیقی لهو ولعب است؛ وگرنه اجازه این کار را ندارد. درمورد صدای زنان نیز اشاره شده که اگر صدای زن به صورت غنا نباشد، حرام نیست و اگر صدای مرد غنا باشد، حرام است.
لغو کنسرتها، یک کش و قوس سیاسی است
گذشته از تلاش برای حذف برخی از سبکهای موسیقی مانند راک و رپ که از طرفداران زیادی نيز برخوردار هستند، جلوگیری از برگزاری کنسرتها و لغو کنسرتهای مجوزدار، آن هم توسط افرادی که بر مبنای هیچ قانونی، اجازه چنین برخوردهایی را ندارند و عملا خودسرانه عمل می کنند، مسالهای است که به سادگی نمی توان از کنار آن گذشت.
در سالی که گذشت، کنسرتهایی به طور غیرقانونی لغو شدند که همه سبکهای پاپ، راک، کلاسیک و نواحی را شامل می شود و به سبک خاصی محدود نیست. بررسی این موضوع نشان می دهد که مخالفت اصلی، با موسیقی است نه نوازنده، آهنگساز یا یک خواننده خاص.
در این بین به نظر می رسد قدرت وزارت ارشاد برای حمایت از مجوزهایی که صادر می کند، روبه افول است؛ این وزارتخانه همواره صحبت از پیگیری وضعیت لغو کنسرتها توسط نهادهای خودسر کرده است اما با توجه به موج لغو کنسرتها در سالهای اخیر، هنوز یک برخورد قاطعانه و جدی از سوی این وزارتخانه دیده نشده است.
پیروز ارجمند (مدیر کل سابق دفتر موسیقی) در این خصوص به «قانون» می گوید: بحث لغو کنسرتها در سال های اخیر به طور جدی مطرح بوده است و از ریاست جمهوری تا ائمه جمعه و مردم عادی را درگیر کرده و به یک مشکل و معضل ملی تبدیل شده است. در یک دوره ای، مشکل اصلی لغو و مخالفت با کنسرتها به مخاطبان و ناهنجاریهای احتمالی برمی گشت و هیچ کس نیز در این باره مسئولیتی قبول نمی کرد تا اینکه در وزارت فرهنگو ارشاد اسلامی، یک شیوهنامه تعریف شد که براساس آن، وظایف نهادهای مختلف مشخص شد. با تعریف این شیوه نامه، بخشی از مشکلات ما حل شد اما کسانی که به دنبال بهانهجویی بودند و تا پیش از آن، ناهنجاریهای موجود در کنسرت را بهانه می کردند، شروع به زیر سوال بردن ماهیت کنسرت ها کردند.
ارجمند معتقد است لغو کنسرتها در یک کشوقوس سیاسی قرار گرفته است و بهانههای سیاسی برای آن تراشیده می شود که به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و تا زمانی که افراد دغدغه موسیقی نداشته باشند و فقط به دنبال بهانهتراشیهای سیاسی باشند، مشکل حل نخواهد شد.
نیامند یک زیست چندگفتمانی هستیم
مدیر کل سابق دفتر موسیقی با اشاره به اینکه جلوگیری از برگزاری کنسرت، اساسا با اهداف جمهوری اسلامی مغایر است، بیان میکند: تامین نیازهای فرهنگی مردم، بخشی از قوانین نظام است. در یک دورهای، دلواپسان، موضوع ناهنجاریهای کنسرت ها را مطرح می کردند که خوشبختانه این مساله حل شده است اما سخنانی از این دست که مردم نیاز به موسیقی ندارند، نشان از بهانهجویی دارد.
اینگونه نیست که یک شخص بنابر سلیقه خود مصلحت بداند که مردم نیازی به موسیقی ندارند. تا زمانی که این بهانه جویی ها وجود دارد، ما هیچ راهی جز صبر کردن نداریم تا این افراد به دل مردم برگردند. کسانی که با کنسرتها مخالفت می کنند، تنها چیزی که برایشان مهم نیست، مردم هستند. مگر می شود مصرف موسیقی در کشور را به صفر رساند؟ حتی کسانی که اعتقادات مذهبی خاصی دارند نيز، به گونه ای از موسیقی استفاده می کنند و فرزندان این افراد نيز، مصرف کننده موسیقی هستند. موسیقی، راهی است برای نشاط و سلامت جامعه و اگر بخواهیم از آن جلوگیری کنیم، در واقع سیاستهای جمهوری اسلامی را زیر سوال برده ایم.
برخی از کسانی که دغدغه موسیقی و ایجاد ناهنجاریهای ناشی از آن را دارند، می توان با گفتمان سالم و تعامل حل کرد؛ چرا که آنها دغدغهمند هستند و چه بهتر است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان متولی هنر در جامعه، با این افراد به گفتوگو بنشیند و دغدغه آن ها را بشنود و تا حدی در جهت رفع آن ها برآید، همانگونه که مساله ناهنجاری در کنسرت های موسیقی حل شداما عده کثیری از دلواپسان، موسیقی و کنسرتها را بهانهای کرده اند تا بتوانند از آن استفاده سیاسی کرده و به وسیله آن، اهداف خود را دنبال کنند.
ارجمند با اشاره به تعامل با مخالفان موسیقی میگوید: دلواپسانی بودند که با تحصن در سالنهای کنسرت، مانع برگزاری آن می شدند؛ ما توانستیم این افراد را متقاعد کنیم. در واقع با این گفتمان شرایط فرهنگی سالم ایجاد می شود و نکته جالب این بود که همان افراد، امروز در برگزاری کنسرتها کمک میکنند؛ در حالی که می توانستیم در وزارت ارشاد با یک برخورد سلبی، صورت مساله را پاک کنیم اما این کار مشکلی از ما حل نخواهد کرد بلکه در این نقطه نیازمند رفتارهاي ایجابی هستیم.
او اضافه می کند: زمانی بود که تصمیمگیرندههای فرهنگی، موسیقی راک را موسیقی شیطان پرستی می دانستند اما باید متوجه باشیم که بخش کوچکی از این موسیقی به شیطانپرستی مرتبط می شود و نمی توانيم با این بهانه، یک جریان را زیر سوال ببریم. امروزه موسیقی رپ نيز همینگونه است. در حال حاضر دهها میلیون نوجوان و جوان ما به موسیقی رپ علاقهمند هستند. در واقع ما با مخالفت با برخی از سبکهای موسیقی، راه را برای موسیقی زیرزمینی هموار کرده ایم. در واقع ما نیازمند یک زیست چندگفتمانی هستیم و باید بیاموزیم که همه سبک های موسیقی را بپذیریم.
پیروز ارجمند در پاسخ به این سوال که ائمهجمعه تا چه اندازه می توانند در بحث برگزاری کنسرتها دخالت کنند، میگوید: بالاترین مرجع در هر استان برای تصمیم گیری در مسائل فرهنگی فارغ از آنچه قانون وظایف را به نهادهای رسمی داده است، بر عهده شوراهای فرهنگ عمومی استانها گذاشته شدهاست. قانون، حقی به ائمه جمعه نداده است که کنسرتها را لغو کنند ولی می توانند نظراتی داشته باشند. تریبون جمعه برای ممنوعیت نیست بلکه برای توصیه است.
من فکر می کنم باید از مسئولین وزارت ارشاد سوال کنیم که حد تعامل خود را با ائمه جمعه به چه شکل دیده اند. در گفتوگوهایی که با ائمه جمعه بسیاری از شهرها داشته ام، متوجه شدم که آنها دغدغه هایی واقعی دارند و به دنبال بهانه جویی نیستند و با ارتباط مستمر توانستم دغدغه های آنان را رفع کنم؛ چرا که آنان نگاه حذفی نداشتند بلکه به دنبال اصلاح بودند که این اصلاحات با تعامل قابل رفع است. با واکنش های سلبی نمی توانیم مسیر فرهنگی کشور را پیش ببریم.
منبع: قانون