مرگ مریم میرزاخانی، هشدار برای مسئولان
این دیار، از این مریمها بسیار از دست داده
مرگ مریم میرزاخانی زنگ بیدارباش دیگری بود تا به خود آییم که این دیار، از این مریمها بسیار از دست داده است؛ دست‌کم بازمانده‌ها را دریابیم.
آفتاب‌‌نیوز :
احمد خسروی*: از قدیم گفته‌اند ایرانیان مرده‌پرستند. این همیشه برایم سوال بود که آیا براستی مردم ما اینگونه‌اند؟! آیا فقط مردم ما مرده‌پرستی را آیین دیرینه خود قرار داده‌اند یا سایر ملل نیز بر همین آیین استوارند؟
در مورد دیگران اما شاید وضعییت متفاوت باشد. شاید، آنها هرچند مردگان خود را ارج می‌نهند اما زندگان را می‌پرستند. همین سبب می‌شود که انسانهایی که به حقیقت زنده شده‌اند به سمتی جذب شوند که اگر نه پرستیده شوند، دست‌کم دیده شوند.
انسانهایی که به حقیقت زنده شدند، بی‌تردید نبوغ پیدا می‌کنند و میل به دیده شدن و شنیده شدن دارند و ناخودآگاه یا آگاهانه به سوی آنها می‌روند و آنگاه ما به وجود آنان آگاه می‌شویم که دیگر کار از کار گذشته و یا اجل آنها را درک کرده یا بیگانه. نوشداروی بعد از مرگ سهراب هم از آیین‌های کهن ماست.
مرگ مریم میرزاخانی زنگ بیدارباش دیگری بود تا به خود آییم که این دیار، از این مریمها بسیار از دست داده است؛ دست‌کم بازمانده‌ها را دریابیم.
*وکیل دادگستری
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
انتشار یافته: ۱۱
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید
اگر اینگونه زندگیها رو الگو نمی کردید جامعه مون مریمهای زیادی بخود میدید
دختران جامعه ما یا لابلای کتابها زنده بگور شده اند یا پشت میز آرایش و کار
اگر هر کدام از این مریمها فرزندان بیشتری همچون خود به جامعه تحویل میدادند روند طبیعی زندگی ایرانیها نرمال تر میشد
بسیاری از سرطانها بخصوص سرطان سینه نتیجه سرکوب نیازهای طبیعی و عادات غلط زندگی هست
متاسفانه تشویقهای اینچنینی جامعه نخبه ایران رو , ناکام به زوال و پیری کشانده و کمتر کسی عمق فاجعه را درک میکند
بدانید که ژستهای روشنفکرانه جای فطرت طبیعی و نرمال خدادادی که خیر جامعه در آن است را نمیگیرد
که گفته اند : خیر الامور اوسطها
نرمال و متوسط زندگی کردن در هر امری , روش بزرگان حقیقی است
یک پزشک
اينجا ايران است و ياران سفر كرده بسيار
دستان هم را به هم گره زنيم و انديشه رااز
ته چاه جهل بيرون بكشيم اينبار يك نابغه رياضى
را از دست نداديم /بلكه يك برندوبلد ايران را از دست
داديم البته تو خاك غريب چرا نبايد بسترى مهيا كنيم
كه مريمها درهمين مرز و بوم بتوانند فعاليت كنند.....
ما نه حال داریم و نه حال میکنیم منظورم آن است که نمی توانیم اکنون را درک کنیم و بدیهی است که وقتی اکنون را درک نکردیم؛انسانهایی که در این زمان نبوغ دارند را نبینیم و هنوز به افسانه بوعلی سینا و رستم و سهراب و ابوریحان بیرونی و.... رابیاندیشیم
البته ناگفته نماند که اخیرا پیشرفت کرده ایم و نگاهمان نه به چند هزار سال قبل بلکه به چند قرن نزدیک تر رسیدیم و ملاصدرا و شیخ اشراق را هم قابل دانستیم.اکنون اما به قرون حاضر رسیده ایم و امیر کبیر و پروفسور حسابی را هم به بازی تکریم خود گرفتیم.واین جای بسی خرسندیست که مریم میرزاخانی را حتی چندی قبل از مرگش اگر ندیدیم ،شنیدیم که دولتمردان جمهوری اسلامی از ریاست محترم جمهور وقت مرحوم آیت الله هاشمی تا جناب خاتمی و جناب وکیل دکتر حسن روحانی و دکتر ظریف ستودند و مورد تشویق وعنایت قرار دادند.اورا شنیدیم و شناختیم داتستیم که او بی شک یکی از نوابغ روزگارمان است و قطعا باتوجه به پیشرفت علوم بسیار داناتر و عالم تر از پیشینیان خود یعنی ابوریحان بیرونی و بوعلی میباشدولی بسیارراحت وبی تفاوت از کنار این موضوع گذشتیم و مساله به یک تکریم و تشویق و پخش اخبار و تبلیغات گذشت و دیگر نه از مریم خبری بود ونه کسی سراغش را میگرفت.تا اینکه خبردار شدیم که سر از آیالات متحده درآورد واز آنجا برعالم ریاضی تابیدن گرفت و این اواخر غروبش فرارسید.
پس بیایید خود را حال کنیم وحالمان را دریابیم و خلق کنیم آنچه را که حضرت حق دراختیارمان گذاشت و بشناسیم گوهر وجود خویش را وپیدا کنیم نبوغ خودمان را که هریک از ما جهانیست به تنهایی و با حال کردن میتوان جهان را به تسخیر درآورد.
احمد خسروی
مقالات شماروکه بنده دربسیاری ازروزنامه هاوسایت های بین المللی دنبال میکنم .که نشان ازواقع گویی وشجاعت شمادارد.چه بساکه این مقاله جدیدشما درموردمرده پرستی درایران
کاملا درست میباشد.
همیشه دوست داشتم به شمابزرگوارنظرم رابیان کنم که این امکان نبودکه به الحمدالله دراین سایت به این دوست داشتن دست یافتم.
شایان ذکراست.باحظور وکلایی همچون شماکه نه تنهاهم درصحنه دفاع از حق چه دراین مرزوبوم وچه درصحنه بین المللی.مطمعنم که حقی ضایع نخواهدشدوازاین روکه میبینم به غیرازرشته وکالت. شمادرزمینه نگارش متنهای فهیم وزیبافعالیت دارین.به حظورشمادرکشورم که مایه افتخارعلم وکالت ونگارش هستین وبه ایرانی بودنم میبالم.
درپناه حق .
به هیچ عنوان
مقالات شماروکه بنده دربسیاری ازروزنامه هاوسایت های بین المللی دنبال میکنم .که نشان ازواقع گویی وشجاعت شمادارد.چه بساکه این مقاله جدیدشما درموردمرده پرستی درایران
کاملا درست میباشد.
همیشه دوست داشتم به شمابزرگوارنظرم رابیان کنم که این امکان نبودکه به الحمدالله دراین سایت به این دوست داشتن دست یافتم.
شایان ذکراست.باحظور وکلایی همچون شماکه نه تنهاهم درصحنه دفاع از حق چه دراین مرزوبوم وچه درصحنه بین المللی.مطمعنم که حقی ضایع نخواهدشدوازاین روکه میبینم به غیرازرشته وکالت. شمادرزمینه نگارش متنهای فهیم وزیبافعالیت دارین.به حظورشمادرکشورم که مایه افتخارعلم وکالت ونگارش هستین وبه ایرانی بودنم میبالم.
درپناه حق .
به هیچ عنوان
مقاله هرچند کوتاه شما سخن دل اکثر ایرانیان فهیم است متاسفانه این طور عادت داده شدیم که در گذشته سیر بکنیم و حال و آینده را فراموش کنیم و اگر هم ذره ای به فکر حال باشیم در حد همین اخبار و تاسف چند روزه است و دوباره همان آش است و همان کاسه
کشور ما مریم های زیادی دارد ولی کو صاحب این نوابغ؟
حقيقتي است عدم درك حضور زندگان و پرستش افسوس وار مردگان. ممنون از حرف دلي كه به قلم بياراستيد
تشكر