حق این بود که حجاج محترم این سفر معنوی را لغو می کردند. چون مالک بیت اله الحرام در آنجا خون ریخته . خصوصا خون حجاج ایرانی را. عذرخواهی هم نکرده ، غرامت نپرداخته ، ایرانی ها را سرافکنده کرده ، ابهت و غرورشان را جریحه دار کرده . از لحاظ سیاسی هم به کشوردیگری حمله کرده ، زیرساخت های آن کشور مدارس و بیمارستانهای آن کشور را بمباران کرده و خون کودکان زیادی را ریخته . بنابراین این همه دلایل کافی است که یک حاجی صره را از ناصره تشخیص دهد و سفر حج را تحریم کند. مگر آنکه آن چنان بی عقل باشی و تفکر نکنی و در خدمت شیخ منطقه باشی . با سفرت با این جلاد همنوا باشی . در رکابش باشی . سفر دراین شرایط ظلم است به خود و به ملت خود. کسی که شرایط را تحلیل نکند صدبار هم که به سفر برود همچنان ناقص خواهد بود. آنکه امسال به سفر رفته از اهداف سیاسی و معنوی سفرش بی خیر بوده و صرفا برای لمس پوسته تخم مرغ عازم شده و گرنه کدام عاقل خون ریخته شده امثال خود را ببیند و غرور حاکم کعبه را ببیند باز عنان از کف داده و عازم سفر شود. نوجوانان و جوانان که مسائل را بیشتر از میان سالان تحلیل می کنند ، به جهالت بزرگان خود می خندند. حال تفسیر کنند که ما با حاکم کاری نداریم . ما عاشق خشت و سفال بیت اله الحرام هستیم. این که نشد . خدا که درون آن خانه پنهان نشده که به ملاقاتش بروی. تو در حقیقت به دست بوسی حاکم رفته ای! حیف و صد حیف ! حجاج با تحریم خود به ظالم می فهماندند که تو لیاقت پرده داری خانه کعبه را نداری. خانه مقدسی که کلیدش در دست ظالم باشد ورودش به آن خانه مشکل دار است. چرا بزرگان شیعه برای عمل سکوت کردند؟