آفتابنیوز : مدتی قبل رسانههای سعودی، گزارش دادند که کمیته مبارزه با فساد این کشور که بهدستور «سلمان بنعبدالعزیز» تأسیس شد، دستور بازداشت ۱۱ شاهزاده را صادر کرده است و با فاصله اندکی «اخبار السعودیه» (نزدیک به حکومت ریاض) اعلام کرد که شاهزاده «متعب بنعبدالله» وزیر برکنارشده گارد ملی، شاهزاده «ولید بن طلال»، شاهزاده «ترکی بنعبدالله بن عبدالعزیز» حاکم سابق ریاض جزو افرادیاند که دستور بازداشتشان صادر شده است.
به گزارش فرارو ، در ادامه این ماجرا کمیته مبارزه با فساد حکم بازداشت ۴ وزیر کنونی و دهها وزیر سابق و برخی مسئولان سابق دولتی را صادر کرد. منابع رسانهای همچنین از بازداشت «خالد التویجری» مدیر سابق دربار پادشاهی و «صالح کامل» و پسرش از تجار معروف و نیز «ولید الابراهیم» رئیس گروه «امبیسی» و «بکر بنلادن» خبر دادهاند.
همچنین گزارش شده است، خالد التویجری، مدیر سابق دفتر سلطنتی، عادل فقیه، وزیر سابق کار و تجار برجسته از جمله صالح کامل و پسرش و ولید ابراهیم رئیس گروه "ام بی سی" و بکر بن لادن هم جزو بازداشتیها هستند. ضمن اینکه ملک سلمان بن عبدالعزیز، طی حکمی سلطنتی شاهزاده متعب بن عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود، وزیر گار ملی را از پستش برکنار کرد. متقابلا در حکمی شاهزاده خالد بن عبدالعزیز بن محمد بن عیاف آل مقرن را به جای شاهزاده متعب در پست وزیر گارد ملی تعیین کرد. پادشاه عربستان همچنین محمد بن مزید التویجری وزیر اقتصاد و برنامهریزی را به جای عادل بن محمد فقیه وزیر اقتصاد و برنامهریز تعیین کرد. عادل بن فقیه از این سمت کنار گذاشته شد.
نکته قابل توجه در این موضوع این بود که تمامی این اتفاقات با فاصله تنها چند ساعت از تشکیل کمیته مبارزه با فساد بهریاست «محمد بنسلمان» ولیعهد رخ داد. همین مسئله هم موجب شد که تحلیلگران مسایل عربستان، این اقدامات شاهزاده جوان را در راستای تحکیم پایههای قدرت خودش ارزیابی کنند.
هرچند دیدگاه دیگری هم در این میان وجود دارد که نگاه نرمتری به وقایع اخیر در عربستان دارد. صاحبان این نظر بر این باورند که مجموعه این اتفاقات صرفا نوعی اصلاحات در این کشور است و هیچ ارتباطی با کودتا ندارد. اما آنچه ماجرای رویدادهای اخیر عربستان را بیش از پیش مشکوک و پیچیده کرد، سقوط یک بالگرد بود که سرنشینان آن چند شاهزاده سعودی بودند و هیچ کدام از این سقوط جان سالم به در نبردند.
وقوع این حادثه حالا این فرضیه را مطرح کرده که ممکن است جریانی در عربستان به دنبال حذف فیزیکی برخی شاهزادهها باشند و شاید پشت تمام این مسائل، محمد بن سلمان قرار داشته باشد. اما آیا این شاهزاده جوان به دنبال کودتا است یا صرفا سعی دارد با اصلاحاتی شرایط عربستان را متحول کند؟
در همین خصوص مهدی مطهرنیا تحلیل گر مسائل بین الملل طی گفتوگو با فرارو عنوان کرد: «اتفاقات اخیر گامی برای مدیریت آینده عربستان و ایجاد سازوکاری نو برای جابه جایی قدرت از نسل سنتی حاکم بر عربستان به نسل مدرن است. محمد بن سلمان در حال تبدیل شدن به نمادی برای "تئوری حکمران مطلوب" است.»
او تصریح کرد: «محمد بن سلمان از یک سو در چارچوب "حکمرانی مطلوب" به فساد خاندان آل سعود توجه دارد و از طرف دیگر بر آن است که با استفاده از این اقدامات، افکار عمومی را برای پادشاهی خود مهیا کند و همچنین مقاومتهای احتمالی سیاسی، در این راه را نیز در هم شکند.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «لذا آنچه این روزها در عربستان در حال وقوع است، یک روند ترکیبی است که دارای هدف گذاریهای متفاوت است. باید از دریچههای متفاوت به آن نگریست. ولی ستون فقرات این روند را باید تلاش برای مطرح کردن "حکمرانی مطلوب" بر اساس باز تعریف حکمرانان سنتی و جایگزنی حکمرانان جوانی قرار داد که در عصر مدرن به این ادراک رسیده اند که ماندگاری آنها در نظام حکومتی آینده در گرو پذیرفتن حاکمیت آنها از طرف مردم است بنابراین اصلاحات یا رفرمهایی که این روزها محمد بن سلمان انجام میدهند، در قالبهای این تئوری و پروژه در حال اجرا است.»
وی در خصوص احتمال ارتباط میان سقوط هلیکوپتر شاهزادههای سعودی با اتفاقات اخیر، گفت: «حذف فیزیکی در اصطکاک موجود میان وضع کهن به وضع مطلوب حتی در مسالمتآمیزترین وضع دگرگونی در حوزه سیاسی با خون و خونریزیهای محدود یا بعضا گسترده همراه خواهد بود. انقلابها به دلیل اینکه تغییر و تحول از پایین به بالا را عملی میکنند و سازماندهی شدهتر هستند، خون و خون ریزی بیشتری را با خود به همراه میآورند که در کف خیابانهای کشورهایی که انقلاب را تجربه کرده اند، دیدهایم.»
او تصریح کرد: «در اصلاحات و رفرمهایی که به هر تقدیر موجب دگرگونیها در ساختارهای حکومتی میشود، خون و خونریزی تا حدود زیادی گریزناپذیر است. اما میزان آن بسیار کمتر از انقلاب است. زیرا اساسا رفرم یا کودتا، هردو در یک جغرافیا ریشه دارند. رفرم، انقلاب کاخی است و کودتا خشونت کاخی. یعنی هردو در کاخ صورت میگیرند و از بالا به پایین اعمال میشوند.»
مطهرنیا در پایان تاکید کرد: «لذا آنچه میان کودتا و اصلاحات تمایز ایجاد میکند، حداقل بودن خون و خونریزی است. به این معنی که هر چقدر اصلاحات با خون و خونریزی همراه باشد، تمایل خود را برای بازتعریف در قالب کودتا، به نمایش میگذارد. از این رو سقوط هلی کوپتر یا ادامه قتل شاهزاده های سعودی میتواند به جای اصلاحات در خاندان آل سعود، آرام آرام میل به کودتا بدل شود و این میتواند برای محمد بن سلمان هزینه آور باشد. بنابراین سقوط هلیکوپتر جای تامل دارد که آیا محمد بن سلمان تمایل به کودتا دارد یا شخص سومی در میان است که سعی دارد شرایط را برای بن سلمان سخت کند.»
اما حسن هانیزاده دیگر تحلیلگر مسائل خاور میانه در گفتوگو با فرارو عنوان کرد: «آنچه اخیرا و در طول دو ماه گذشته در عربستان مشاهده کردیم، یک کودتای خزنده از سوی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان با پشتیبانی آمریکا علیه حاکمیت سنتی این کشور است. با توجه به اینکه آمریکا به دنبال زمینهسازی به قدرت رسیدن محمد بن سلمان است، لذا این اتفاقات اخیر در ظاهر اصلاحات به نظر میرسد اما این واقعیت ماجرا نیست.»
وی تاکید کرد: «اجازه رانندگی به خانمها، اجازه ورود آنها به استادیوم و... یک سری اقدامات ظاهری است اما در اصل کودتایی در این کشور صورت گرفته تا شخصیتهای استخواندار مخالف فرهنگ غربی برکنار و حذف شوند. به همین دلیل هم طی دوماه اخیر ۳۵تن از علمای وهابی تاثیرگذار به دستور محمد بن سلمان بازداشت کردند. این به نظر من یک کودتای نرم و خزنده است تا زمینه اصلاحات ۲۰۳۰ محمد بن سلمان فراهم شود.»
او افزود: «این طرح در واقع به دستور آمریکا در حال اجرایی شدن در جامعه سنتی عربستان است. بنابراین با توجه به این که عربستان به دلیل بافت سنتی و بسته ای که دارد، امکان اجرایی شدن چنین طرحهایی را ندارد، لذا این می تواند مقدمهای برای فروپاشی این کشور باشد. واقعیت این است که اگر نگاهی به تاریخ داشته باشیم متوجه میشویم که مشابه چنین اقدامات را زمان پهلوی، محمدرضا شاه انجام داده بود. او هم برای اینکه انقلاب اسلامی پیروز نشود دست به برکناری و بازداشت سران کشور زد. محمد بن سلمان هم الان در حال انجام همین اشتباه است.»
هانی زاده تصریح کرد: «البته من قصد ندارم بگویم که اصلاحاتی مانند حق رانندگی به خانمها یا ورود آنها به استادیومهای ورزشی، اتفاق منفی است. بلکه معتقدم که این یک تصمیم و اصلاحات مناسب است. اما باور من بر این است که چنین تصمیماتی صرفا ظاهر ماجرا است و در پشت پرده یک کودتا در حال رخ دادن است. زیرا نگاه محمد بن سلمان کاملا تهاجمی است.»
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفت: «تصمیماتی که او طی دو سال اخیر اتخاذ کرده است، عربستان را به سمت فروپاشی هدایت میکند. حمله به یمن، دخالت تخریبی در سوریه، لبنان و عراق نشان میدهد که محمد بن سلمان تلاش میکند، فراتر از جایگاه سیاسی عربستان عمل کند. عربستان آن ظرفیت لازم را برای تاثیرگذاری منطقهای ندارد. آنها جز دلارهای نفتی، چیزی برای ارائه به جهان و منطقه ندارند. این اقدامات که فراتر از پتانسیل عربستان است، آنها را به سمت فروپاشی خواهد برد. آنها صدها میلیارد دلار طی این سالها هزینه کردند تا جایگاه خود را ارتقا دهند اما هر بار نتیجه معکوس داشته است.»
هانیزاده در پایان افزود: «الان جامعه عربستان دوقطبی شده است و بخشی از جوانان تحصیل کرده در غرب موافق این اصلاحات هستند. اما ۸۰درصد عربها همچنان سنتی هستند و چنین تغییرات پرشتابی را بر نمیتابند. این تغییرات باید در یک پروسه زمانی طولانی مدت انجام میشد. اما حالا این تغییرات باعث صف آرایی دو قبیله مهم الشمری و السدیری شده است. اگر هم دقت کنید بازداشت های اخیر همه از قبیله الشمری بودند و این نشان میدهد "محمد بن سلمان" که از قبیله السدیری است سعی دارد قبیله مقابل را محدود کند.»