آفتابنیوز : متن کامل نامه احمدینژاد به رهبر انقلاب به شرح زیر میباشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله خامنه ای «مد ظله العالی»
رهبری معظم انقلاب اسلامی
با سلام و تحیت و آرزوی دوام سلامتی حضرتعالی
جنابعالی بیش از همه استحضار دارید که اینجانب و دوستانم با همه وجود علاقهمند و معتقد به مبانی و آرمانهای انقلاب عظیم اسلامی و نظام برآمده از مجاهدتهای پر افتخار ملت بزرگ ایران بوده و خواهیم بود. تمام عمر ما در خدمت حرکت انقلابی مردم و اعتلای کشور و جمهوری اسلامی و خدمت پاک و بی منت به مردم عزیز گذشته است.
گرچه همواره تلاش کردهایم آنچه به خیر و صلاح کشور، انقلاب، مردم و رهبری بوده است بیان نموده و در حد توان عمل نماییم و بارها و به صورت حضوری و یا مکتوب شرایط کشور، مردم، نظام و مشکلات و خطرات پیش رو را در حد مقدور به عرض جنابعالی رسانده ام. اما مردم با مراجعات متعدد و مکرر از سراسر ایران و با این باور که اینجانب به حضرتعالی دسترسی دارم، به اصرار و به طور موکد میخواهند که سخن آنان و وضع کشور را به استحضار حضرتعالی برسانم. میگویند ما انقلاب و کشور و نظاممان را دوست داریم و برای آن بالاترین فداکاریها را انجام دادهایم و مایل هستیم که وضع اصلاح شود و ایران بهترین نقطه جهان برای زندگی و بالندگی باشد. آنان همواره آرزوی خود برای سربلندی و آبادانی ایران عزیز را یادآور میشوند.
در همین راستا به عرض میرسانم که امروز شرایط کشور بسیار خطیر و طراحیهای دشمنان برای ضربه زدن به کیان ملت، بسیار پیچیده و عزم آنان برای خدشه به استقلال و عظمت کشور، بسیار جدی و توطئه های آنان یکی پس از دیگری در حال اجرا است. از مجموع گفتار و رفتار آنان چنین استنباط میشود که به تحقق اهداف پلید خود دلبسته و امیدوار شده اند.
به دلیل غفلت مسئولین و اثرگذاری برنامه های دشمنان، بحرانهای رکود بیسابقه اقتصادی، نقدینگی، بانکی، بیکاری، فقر و فاصله طبقاتی و تولید به وضعیت حادی رسیده و هر لحظه ممکن است کشور و مردم را با شرایط غیر قابل پیشبینی و مدیریت مواجه سازد.
فشار سنگین و بی سابقه اقتصادی، تبلیغی و عاطفی در کنار فشارهای سیاسی، روحی و روانی، بسیاری از مردم و خانوادهها را در معرض آسیبهای جدی و در هم شکستگی قرار داده و فضای آینده را در ذهن عموم مردم به خصوص جوانان عزیز تیره ساخته است.
علیرغم سعی وافر و مستمر حضرتعالی برای امیدبخشی به عموم مردم، متاسفانه، شرایط جاری کشور، امید به تحقق آینده بهتر را، از رهگذر ساز و کارهای موجود، به حداقل رسانده است.
اعتماد عمومی به صداقت و توانایی برخی مدیران ارشد و دستگاههای گوناگون برای مدیریت بحران و عبور دادن کشور از این شرایط، مدتهاست از خطوط قرمز عبور کرده و به صفر نزدیک شده است و رسانه ملی نیز که مسئولیت بسیار خطیری در این رابطه بر عهده دارد، خود از وضعیت مشابهی رنج می برد.
سردرگمی مسئولین و نیز عدم ارائه راهبرد و برنامه روشن برای عبور از این وضعیت و شکست طرحهای قبلی آنان در این مساله، شرایط را سخت تر کرده است.
مردم در مراجعه به دستگاههای مختلف نوعاً با درب بسته مواجه می شوند و کمتر مدیر و دستگاهی، خود را مسئول پاسخگویی و حمایت از مردم می شمارد. اغلب وقتی مسئولی سخن می گوید به دایره سوالات و اشکالات و ناامیدی از کارآمدی می افزاید.
مقامات قوه مجریه با امید و اعتناء بیش از اندازه به نتایج توافق موسوم به برجام و یا تمرکز بیش از حد بر آن تقریباً سایر امور کشور را رها کردهاند. بازی با آمار و ارائه اطلاعات غیر واقعی از وضع کشور نیز مانند پاشیدن نمک بر زخم های عمیق مردم شده است. علیرغم اینکه فروش نفت افزایش یافته و درآمد و بودجه دولت طی سالهای اخیر بیش از سه برابر شده است اما وضعیت عمومی مردم و کشور به طور آشکار عقب گرد داشته است. اطلاعات و آمار واقعی نشان از حرکت به سوی بنبست در بخشهای گوناگون دارد.
به عنوان مثال جمع قابل توجهی به نمایندگی از صدها هزار نفر از مردمی که از ناحیه مدیریت بانک مرکزی و عملکرد موسسات مالی و اعتباری دارای مجوز از مراکز رسمی کشور دچار مشکلات فراوان و کمرشکن شده و به ستوه آمده اند، مدتها به مراکز دولتی و بانک مرکزی مراجعه می کنند لیکن پاسخ روشنی دریافت نمی کنند و طرد می شوند. پس از آن و مایوس از مقامات دولتی، برای تظلم، بیش از سی روز در مقابل دستگاه قضایی تحصن می کنند لیکن حتی یکی از مقامات ارشد قضایی نیز حاضر به شنیدن سخنان آنان و آرامش دهی و دادن قول پیگیری نمی شود و دست آخر با برخورد تند ضابطین قضایی متفرق می شوند.
همین مردم ،مایوس از عدالت قضایی، در مقابل مجلس که نمایندگان،آن را خانه ملت می نامند، به تظلم می روند اما با همان رفتار قبلی بلکه تندتر، از سوی ضابطین مواجه می شوند. حتی یک نفر از مقامات مجلس نیز حاضر به گفتگو و شنیدن سخنان آنان نمی شود.
یا اینکه کارگرانی که با تحمل سختی و فقر، ماهها از دریافت همان حداقل حقوق ماهانه نیز محروم بوده و از پیگیریهای مستمر از مسئولان مایوس شده و صدا به اعتراض بلند کردهاند، مورد ضرب و شتم و دستگیری و بازداشت قرار می گیرند.
سخن، صرفاً از نامطلوب بودن این رفتارها نیست، بلکه سخن اصلی این است که در نظام جمهوری اسلامی که متعلق به مردم بوده و مردم ولینعمت مقامات هستند، آیا رفتاری بدتر از این هم قابل تصور است؟
مقامات قضایی که خود باید ضامن آزادی مردم و امنیت و عدالت باشند، در افکار عمومی به هر دلیل متهم هستند و مواضع و تکذیب های پی در پی آنان نه تنها کمکی به بهبود شرایط نکرده بلکه وضع را بدتر کرده است.
اصرار غیر عادی و غیر موجه و غیر قانونی بر مواضع شخصی و سیاسی و دخالت دادن آن مواضع در امر قضا و بهرهبرداری از قدرت قضایی در مناسبات سیاسی، شخصی و خانوادگی، فرصت رسیدگی و اصلاح وضع دستگاه قضایی و مراقبت از خطا و ظلم و تلاش برای حل مسائل اصلی کشور و احقاق حقوق مردم را از آن مقامات سلب کرده است.
وجود حدود 17 میلیون پرونده که به معنای درگیر بودن اکثریت قاطع خانواده های ایرانی در دعواهای قضایی است، آیینۀ تمام نما و شفافی از وضع کشور و عملکرد دستگاههای گوناگون و به تنهایی دلیل و نشانه روشنی از وضع نابسامان و کارنابلدی مقامات قضایی و اشکالات اساسی در آن دستگاه است. نارضایتی عمومی از وضع کشور و دستگاه قضایی بی سابقه و فریاد قاطبه مردم از بیعدالتی و روابط نادرست به آسمان است.
مدیریت و بسیاری از نمایندگان مجلس که به لطف قانون عادی مصوب مجلس درباره انتخابات، آشکارا نماینده اقلیت مردم و باز با مصوبه خودشان و بر خلاف قانون اساسی، مصون از هر رسیدگی قضایی در شکایات مردم از آنها شدهاند، حتی در صورت داشتن شجاعت و صلاحیت و اراده لازم، از پشتوانه مردمی برای دفاع از حقوق انان برخوردار نیستند. اغلب صداهایی که از مجلس به گوش می رسد نه تنها موجب دلگرمی مردم نیست بلکه بر دامنه نگاه منفی به ساختارهای نظام میافزاید.
عزیز گرامی؛
قشر های مختلف مردم به شدت نگران وضع کشور و آینده انقلاب و جمهوری اسلامی و خود و فرزندانشان هستند.
شایسته نیست که با تشریح وضع کارمندان، معلمان و فرهنگیان، هنرمندان، کارگران روزمزد و ساختمانی، کسبه و کشاورزان و یا انبوه جوانان تحصیلکرده و جویای کار و رانندگان و کولهبران و دیگر اقشار مردم، خاطر حضرتعالی و مردم بیش از این مکدر گردد.
بسیاری از مردم هر روز در مراجعات خود و در تماسهای گوناگون از سراسر کشور و در اجتماعات مختلف از این امور شکایت می کنند و درخواست دارند که حرف و خواست آنان به مقامات بالا و به ویژه حضرتعالی برسد. خداوند شاهد است که بنده در حد توان و امکان در این مسیر تلاش کرده و میکنم.
امروز متاسفانه عده ای اقلیت محض ، به هر ترتیب ممکن ، خود را حق مطلق، مالک و صاحب انحصاری کشور و انقلاب و ارباب مردم و دارای حق قطعی حاکمیت دانسته و توده های مردم را رعیت می پندارند و اصرار دارند که اراده، فهم و نظر آنان ولو علیه نظر عمومی و منافع ملی به هر شکل ممکن و حتی با اعمال زور و فشار به اجرا در آید.
به بهانه های مختلف و با برخوردهای خشن، راه بر هر نوع نقد و اعتراض و آزادی بیان بسته شده و گروهی اندک و چند خانواده مشخص تلاش دارند تا قدرت و مناصب اصلی برآمده از انقلابِ ملت را به طور انحصاری در خدمت خود و تثبیت حاکمیت جناحها و باندهای ثروت و قدرت به کار گیرند.
دوام این وضعیت دشمنان را به برآورده شدن آرزوی تاریخی خود برای تسلط بر ملت ایران، نفی استقلال کشور، تضعیف و به تسلیم واداشتن مردم، تخریب و تضییع دستاوردهای عظیم انقلاب، اخذ امتیازات بزرگ و دربند کردن مجدد ایران برای سالهای طولانی، امیدوار نموده و به اجرای توطئه های طراحی شده مصممتر و جری کرده است.
گرچه اطمینان دارم که ملت بزرگ و تاریخ ساز ایران با عنایات الهی و با وحدت، ایستادگی، عزت، اقتدار و پیروزی قاطع از این شرایط عبور خواهد کرد و مانند همیشه امید دشمنان را به یاس تبدیل خواهد نمود، لیکن انجام وظیفه انقلابی و اصلاح وضع بخشهای گوناگون و همراهی کردن با اراده و خواست مردم، این راه را کوتاهتر و هزینه ها را کمتر خواهد کرد.
اینجانب بنا به خواست مردم و بر اساس مسئولیت شرعی، ملی، انسانی و انقلابی وظیفه دارم یک بار دیگر شرایط کشور را از نگاه و زبان آنان به عرض برسانم.
از خداوند منان عزت و سرافرازی ملت بزرگ ایران و حضرتعالی و عبور عزتمندانه از عقبههای پیش رو را تحت عنایات خاصه حضرت ولی عصر(عج) مسئلت دارم.
محمود احمدی نژاد
۹۶/۸/۲۲
فعلا که دولت پرتلاش دکتر روحانی درحال جمع کردن گندکاریهای جنابعالی است .