آفتابنیوز : دگرديسيهاي فراواني در ايران صورت گرفتهاست؛ اصولگرايان اصلاحطلب شدهاند، تحولطلبان محافظهكار شدهاند، مسئولان پاسخ ناكارآمديهاي خود را از مردم ميخواهند و در تازهترين نوع اين استحالهها فردي كه بسياري مدعي هستند او برآمده از مهندسي انتخابات است با ارسال نامه به رهبرمعظم انقلاب درخواست برگزاري انتخاباتي آزاد، زودهنگام و به دور از مهندسي كردهاست!
به گزارش آفتابنیوز؛ محموداحمدينژاد همان پديده خانمان براندازي كه براي جريانهاي سياسي حامي او جز پريشاني و پشيماني ارثي به جا نگذاشته است روز گذشته بعد از سه روز تبليغ نامهاي را خطاب به حضرتآيتا...خامنهاي ارسال كردهاست كه به قد و قواره او به هيچ وجه نميخورد.
بياناتي خاص
به نوشته روزنامه قانون، او در نامه خود با تحكمي خاص نسبت به مسائل مختلف كشور سخن ميگويد و مينويسد: «حضرتعالی در سخنرانی 29 بهمن 96 از نظرات انتقادی مردم نسبت به عملکرد و رفتار بخش های گوناگون حکومت به ویژه از اعتراض و نارضایتی عمومی به عدم اجرای عدالت استقبال كرده و فرمودید که مردم از قوای سهگانه و حتی خود حضرتعالی و دیگر مراکز حکومتی نارضایتی دارند لیکن هوشمندانه آن را از اصل انقلاب و نظام تفکیک می كنند. علیالقاعده برداشت این نیست که این اظهارات صریح از جانب رهبری که دارای قدرت و اختیارات بسیار گسترده و بیبدیل هستند، فقط با هدف همراهی با مردم و کاهش آلام آنان یا به عنوان توصیههایی اخلاقی بیان شده باشد، بلکه نیازمند اقدامات عملی و فوری برای اصلاح وضع کشور در جهت خواست و رضایت مردم است. اینجانب این واقعه را به فال نیک میگیرم و از این رو با تاکید مجدد بر اینکه انقلاب و نظام، برآمده از فداکاریهای بینظیر و مبارزات تاریخی و اراده آحاد ملت و متعلق به آنان بوده و به فضل الهی ، ملت ایران خود حافظ آن خواهد بود، پیشنهاداتی را جهت اصلاح امور و به عنوان اقدامات فوری ارائه می كنم که امیدوارم موثر واقع شود. به پیوست پیشنهادهای تفصیلی در راستای انجام اصلاحات اساسی در قوای سهگانه و نهادها و ارگانهای گوناگون و به ویژه دفتر حضرتعالی و در سیاستهای راهبردی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، به منظور انطباق نحوه اداره کشور به خواست مردم و فلسفه وجودی انقلاب و نظام اسلامی که مستلزم تغییراتی در قانون اساسی نیز هست و درگذشته تدوین شده را ارسال میدارم.آزادی و اعمال حق تعیین سرنوشت ، از حقوق اساسی مردم و از اهداف انقلاب است که به صراحت و به کرات در قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته و نظام اسلامی برای تامین همین حقوق برپا شده است. برگزاری فوری و آزاد انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، البته بدون مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی و آزاد گذاردن مردم برای انتخاب، یک ضرورت فوری است. نقش دستگاه قضایی در برپایی عدالت و تامین آزادی و دیگر حقوق اساسی مردم، بسیار مهم و یگانه است و جنابعالی نیز بر اجرای عدالت به طور ویژه تاکید کرده اید. امروز نیز از عوامل اصلی نارضایتی عمومی، عملکرد مقامات ارشد قضایی و ظلم هایی است که با مدیریت آنان در این دستگاه روا داشته میشود. تغییر فوری رییس دستگاه قضا که منصوب مستقیم جنابعالی است و انتصاب فردی با ویژگیهای مندرج در قانون اساسی و همچنین تعیین و معرفی مرجع مستقل و مورد قبول مردم برای رسیدگی به شکایات مردم از این دستگاه و احقاق حقوق و اعاده حیثیت از مظلومان، میتواند موجب تسکین مردم و همراهی آنان با اصلاحات باشد. صدور دستور آزادی و منع تعقیب برای تمام کسانی که تحت عناوین مختلف و از جمله اعتراض به شرایط و نحوه اداره کشور، تضعیف و تبلیغ علیه نظام یا انتقاد از حضرتعالی و دیگر مراکز و مقامات حکومتی از سالیان گذشته تا کنون بازداشت یا محکوم شدهاند و ختم رسیدگی به تمام ادعاهای مطرح شده در این زمینه، یک مطالبه حق و انسانی بوده و میتواند به باور و همراهی مردم و فعالان سیاسی در انجام اصلاحات کمک كند. امیدوارم که روند مطالبه و انجام اصلاحات اساسی در کشور که با سخنان حضرتعالی شتاب گرفته است، تا تحقق نهایی همه آرمانها و مطالبات مردم و جلب رضایت آنان، یعنی صاحبان اصلی انقلاب و کشور ادامه پیدا کند و عناصر شناخته شده که در ساختار رسمی و غیررسمی حکومت جا گرفته اند، نتوانند مانع تحقق این امر مهم شوند. همچنین امیدوارم اجرای صحیح و سریع این پیشنهادها بتواند در بازیابی اعتماد عمومی موثر واقع شود. از خداوند منان برای حضرتعالی، موفقیت در اتخاذ تصمیمات اساسی و به موقع، در جهت خواست مردم و راهگشایی برای اصلاح امور و برای ملت بزرگ ایران، عزت و سلامتی روزافزون تحت عنایات حضرت ولی عصر(ع) مسالت دارم».
مصلحت نظام در خطر
اظهاراتي را كه احمدينژاد در نامه خود آورده شايد مطالباتي باشد كه سالهاست جريانهاي مختلف در ايران بيان ميكنند ولي ياوران همين فرد آنها را به براندازي و خيانت به نظام و ملت متهم كرده و با عناويني مانند تشويشگر اذهان عمومي و اقدامكننده عليه امنيت ملي با آنان برخورد ميكنند ولي امروز فردي كه به عنوان عضو مجمعتشخيص مصلحت نظام است فرمان را به دست گرفته و بياناتي را مطرح ميكند كه اگر هر كدام از اهالي ديگر سياست به زبان ميآوردند با انگهاي فتنهگر و ... به حاشيه رانده ميشدند.
حقيقتهاي نچسب
نكته ديگراينكه حاميان و سينهچاكان احمدينژاد در سالهاي نه چندان دور بايد امروز پاسخ دهند اين است كه چرا كفن پوش به خيابان نميآيند و مقابل او نميايستند؟! هرچند كه بيشتر سخنان او به حق است ولي شنيدن اين بيانات از دهان فردي كه خود متهم رديف اول زيرپا گذاشتن بسياري از اين مسائل و قوانين است به دل هيچكس نمينشيند.
سكوت ننگين
اين سكوتي كه جماعت مذكور در دستور كار خود قراردادهاند چند دليل بيشتر ندارد؛ يا آنها با احمدينژاد همفكر هستند كه بايد با صداي بلند اعلام كنند و از لاك خود بيرون بيايند؛ يا آنكه جرات ايستادن و اعتراض به سخنان احمدينژاد را ندارند و ميترسند اين فرد با راهكارهايي كه دارد اين جماعت را نابود كند. فرضيه سوم نيز اين است كه نان افراد مذكور در سكوت است و ميشود آنها را ساكتين اصلي فتنه ناب احمدينژاد خواند. امروز آنهايي كه چندي پيش جوانان و دلسوزان اين مرز و بوم را به خاطر اين فرد نابود كردند و چشم بستند تا اين سرزمين را آب بيمسئوليتي ببرد بايد پاسخگو باشند كه چرا آن زمان مصلحت اين ملت را به دست فردي دادند كه امروز نيز مصلحت نظام را نميداند.
خفتگان بيدار شوند
جاي تعجب است آنهايي كه ادعاي اعتقاد به عقوبت گناه داشتند چگونه امروز صم و بكم خود را به بي حسي زدهاند. آنهايي كه تهديد به استفاده از مولفههاي ديني براي كنترل جريانهاي سياسي ميكردند چرا امروز در برابر هياهوي اين فرد سكوت كردهاند؟! زماني كه ثروت بيمايه شده بود و صحت بيمار، همه از تدين اين فرد سخن ميگفتند و به گفته آيتا... فاضل لنكراني از اين شهر به آن شهر ميرفتند كه براي او راي جمع كنند و دل به دست بياورند، چرا امروز خفته اند؟!
عقوبتي دردناك
چه خوش گفت آن بزرگ كه بخشي از قيامت در اين دنيا ست و آنهايي كه بدون هيچ حد و حصري در دهه 80 تازيدند به گمان آنكه ديگر دنيا به پايان رسيده و آنها بر دنيا سوار شدهاند امروز با حضور فردي مواجه هستند كه به راحتي از بخشي از ياران سابق خود عبور كرده و دل به سوداي تازهاي دارد كه هدفش نامعلوم است.
پوپولیست دیروز، آزادی خواه امروز!
روزنامه آرمان نیز درباره نامه احمدینژاد به رهبر انقلاب نوشته است: کلیدواژه این است؛ مطرح شدن! او یک روز برای رئیسقوه قضائیه نامه مینویسد و در آن زمین و زمان را بههم میبافد تا جایی که سخنگوی قوه قضائیه واکنشی سخت نشان میدهد. روزی معاونش با زنبیل قرمز به دادگاه میرود. در یک روز دیگر اما فرمان تحصن میدهد و حالا هم به مقام معظم رهبری نامه نوشته است. محمود احمدینژاد این همه را برای مطرح شدن خود بهکار آورده است. اگر چنین نکند، چه کسی دوست دارد به دورانی نظر کند که همه میدانند و در خاطر دارند؟ دورانی که حتی حامیان دیروز هم چشم بر آن بستهاند. در آذرماه هم چنین کرد اما سایتهای همسو با او در گذشته به انتقاد از این رفتار پرداختند چنانکه جهان نیوز در آن زمان نوشت: «۸ سال رئیسجمهور این کشور باشد و از اشراف اطلاعاتی و مدیریتی حضرتآیتا... خامنهای نسبت به تحولات ملت و دولت و مسائل مردم و دغدغه و اهتمام شبانهروزی ایشان برای حل مشکلات خبر نداشته باشد؟ کانالهای گوناگون رهبری برای خبر یافتن از مسائل گوناگون آنقدر گسترده و موثر است که نیاز به «اطلاعرسانی» احمدینژاد آن هم به این شکل تبلیغاتی و سیاسیکارانه ندارند.»
اکنون نه از باب اطلاع رسانی بلکه گام بزرگتری برداشته و خواهان برگزاری انتخابات فوری ریاستجمهوری و مجلس، تغییر رئیس قوه قضائیه و آزادی زندانیان شده است! ژست آزادیخواهی احمدینژاد و آنچه در نامه نوشته با عملکرد او سازگاری ندارد. محمود احمدینژاد نامه نوشت؛ نامه او برای مقام معظم رهبری بود اما تصمیم برای علنی کردن این نامه نشان داد که شاید در پی اهداف دیگری هم باشد. او دراین نامه درخواستهایی مطرح کرده که مشخص نیست چنین درخواستهایی از مقام معظم رهبری با کدام مسئولیت او همخوانی دارد. مثلا برگزار انتخابات ریاستجمهوری یا مجلس موضوعی نیست که رئیسجمهور سابق خواهان توجه مقامات ارشد کشور به آن شود. یا او درباره آزادی زندانیان نوشته است و این در حالی است که وقتی خودش بر کرسی ریاستجمهوری نشسته بود، کمتر به این موضوعات بها میداد. اما اکنون که رحیمی معاون اول دولت نهم در زندان است و دادگاه بقایی مشاور او در حال برگزاری است، به یاد سخن گفتن از آزادی زندانیان افتاده است. به اعتقاد برخی نگارش این نامه و رسانهای کردن آن فاز دیگر پروژه خودنمایی احمدینژادیهاست.
روزنامه اعتماد نیز نوشت: محمود احمدینژاد، چهره پر سر و صدای ماههای اخیر سپهر سیاسی ایران باز هم خطاب به رهبر معظم انقلاب نامه نوشت. نامهاي كه شب گذشته كانال دولت بهار منتشر كرد نامه سوم احمدي نژاد است. او در اين نامه خواستار موضوعاتي شده است كه از عصبانيت او نشات ميگيرد. نطق محمود احمدينژاد در روز جلسه چهارم دادگاه تجديد نظر حميد بقايي نشان ميداد رييس دولتهاي نهم و دهم اين روزها از ورود دستگاه قضا به پرونده تخلفات افرادي كه خط قرمز او هستند بسيار عصباني است و اين مهم در نامه سوم نمود عيني پيدا كرده است.
نامه سوم ابعاد تازهتري نيز دارد. او در اين نامه از دستگاه قضايي عبور و قوه مقننه و مجريه را نيز هدف قرار داده است. مردم ايران در انتخاباتي دموكراتيك در سالهاي ٩٤ و ٩٦ افراد منتخب خود را از طريق صندوق راي انتخاب كردهاند؛ انتخابي كه به مذاق احمدينژاد و ياران او خوش نيامده و اين جريان از انتخاب مردم خشمگين است.
شما اولین کسی هستی که بعد از انقلاب این حرفهای دل مردم رو میزنی..
زنده و پاینده باشی.
دلت رو براى دوباره رييس جمهور شدن صابون نزن ايندفعه ديگه بايد تو خواب ببينى كه تو ايران كاره اى شدى مردم هم تو رو خوب ميشناسن هم اون پشتوانه ى محكمتو كه بهش تكيه كردى وبا خيال راحت دارى عاشقهاى گذشته ى خودتو عذاب ميدى