برخلاف ترامپ، پوتین ترجیح میدهد مردمان کرهشمالی چمن بخورند اما از برنامه هستهای خود عقبنشینی نکنند
آفتابنیوز : سرویس بین الملل- روزنامه «گاردین» با انتشار گزارشی با دیده تردید نسبت به ابراز تمایل «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی برای مذاکره با ترامپ رییسجمهوری آمریکا پرداخته است.
به گزارش آفتابنیوز؛ این روزنامه مینویسد: «کره شمالی پیش از این نیز بر سر پیمان دیگری توافق کرده بود. مذاکرات پیشرو تنها میتواند دور تازهای از پیشرفت را آن هم ظرف مدت چند ماه به دنبال داشته باشد و سپس بار دیگر به اتمام رسد».
این روزنامه بریتانیایی در ادامه میافزاید: «زمانی که اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید دو آلمان شرقی و غربی متحد شدند، مردمان کمی احتمال موفقیت کره شمالی در حفظ موجودیت خود به عنوان یک دولت مستقل را در نظر گرفته بودند. کرهشمالی در زمان پس از جنگ سرد دوستی نداشت و کارتی برای بازی نداشت. با این حال، اکنون به دلیل دارا بودن توانایی هستهای برای مذاکره با رییس جمهوری امریکا ابراز تمایل کرده است. کاخ سفید گفته است که ترامپ آماده است تا دیدار با «کیم» رهبر کره شمالی در مکانی مشخص و تعیین شده صورت گیرد. فارغ از نتیجهبخشبودن یا نبودن این مذاکرات، واقعیت آن است که این نشست نقض تمام قواعد دیپلماسی است. این مذاکره سبب میشود تا کره شمالی از نظر وجهه بینالمللی اعتبار و مشروعیت کسب کند. واشنگتن موجودیت جمهوری خلق کره شمالی را برسمیت نمیشناسد. هیچ توافق صلحی میان امریکا با کره شمالی وجود ندارد و تنها توافقنامه ترانزیتی ۱۹۵۳ است که به جنگ دو کره پایان داد. علاوه بر آن، پیونگ یانگ متهم به نقض بسیاری از معاهدات بین المللی، کنوانسیونها موافقتنامهها، قراردادها، تفاهمنامهها و پیمانها شده است. نام دولت آن کشور به عنوان رژیمی «سرکش» مطرح شده است. در نتیجه، ترامپ با مذاکره با کیم در مخاطره عظیمی قرار میگیرد؛ مخاطره مشروعیت بخشیدن به یکی از بدترین رژیمهای سیاسی در جهان که تاکنون مسئول مرگ بیش از ۷ میلیون نفر بوده است.
واقعیت آن است که کرهشمالی میداند بدون تغییرات گسترده در نظام اقتصادیاش و تامین منابع مالی برای ارتش و سایر ارگانهای دولتی زنده نخواهد ماند. «کیم» نیز همچون پدر و پدربزرگاش میداند باید چه راهی را دنبال کند: رژیم کره شمالی هر زمان که در شرایط بسیار دشوار برای بقایش قرار گرفت راه اصلاح را در پیش گرفت. این بدان خاطر نیست که سلسله کیم احمق هستند بلکه به خوبی می دانند که چرا باید مذاکره را از سر گیرند با این حال، اگر آنان اصلاحات را ادامه دهند پرسشهای دیگری مطرح میشوند؛ از جمله آن که آیا کره شمالی به اقتصاد باز خواهد پیوست؟ در نتیجه، آن باید راه کره جنوبی را در پیش گیرد و اگر از سیاست اولویتبخش «نظامی» چشمپوشی کند آن گاه نشان میدهد که از ماموریت «مقدس» متحد کردن دو کره تحت جمهوری سوسیالیستی و شعار آزادسازی کرهجنوبی عقبنشینی کرده است».
«گاردین» اما می نویسد که تجربه دهههای گذشته نشان داده که کره شمالی از مذاکره برای فریب جهان و خرید زمان استفاده میکند. این کره شمالی در خانه و در خارج از خانه با نگاهی بدبینانه به مسائل نگاه میکند. درست مثل ترامپ. با این حال، به توافق رسیدن آمریکا و کره شمالی تقریبا ناممکن است. ترامپ قطعا باید از کره شمالی بخواهد که به خلع سلاح هستهای تن دهد و کره شمالی نیز احتمالا این موضوع را نخواهد پذیرفت. به طور خلاصه، کره شمالی ممکن است بتواند همان کاری را با ترامپ کند که با «بیل کلینتون» در آخرین روزهای پایانی ریاست جمهوریاش برای توافق در یک نشست در واشنگتن انجام داد. این قمار کمخطرتری برای کره شمالی است. مشکل آن است که هرگونه توافقی با کره شمالی به سرعت به سیستم اخاذی و باج گیری تبدیل می شود. نتیجه توافق کلینتون با کره شمالی آن بود که پیونگ غذا و پول دریافت کرد اما مخفیانه مسیر هستهایشدن بیشتر را طی کرد و آمریکا را فریب داد. در سوی دیگر میدان بازیگران دیگری حضور دارند؛ پوتین رییس جمهوری روسیه ترجیح میدهد مردمان کره شمالی چمن بخورند اما از برنامه تسلیحاتی هستهای خود عقبنشینی نکنند. در نتیجه، ما میتوانیم دور تازهای از رقص کره شمالی را ببینیم و توقف در میانه آن برای رشوهگیری و کسب سود و مزایا».
«گاردین» می نویسد: «امریکاییها همه استراتژیها را امتحان کردهاند: مذاکرات دوجانبه، مذاکرات چند جانبه، تحریم بیشتر، سیاست تغییر رژیم و مذاکرات نیابتی از طریق چین، در نتیجه، جای تعجب ندارد که ترامپ مایل به انجام کاری هوشمندانه و جسورانهتر است. با این حال، اگر گذشته چراغ راه آینده باشد ترامپ باید بداند که دیپلماسی مجبور سازنده تنها به طور موقت اهرمی برای وادار کردن کره شمالی به پذیرش خواستهها است. او در این مسیر مجبور است مشوقهای مالی ارائه دهد؛ آن هم به یکی از ترسناکترین رژیمهای جهان. رژیم تحت رهبری «کیم»، رهبری ۲۰ میلیون کرهای را برعهده دارد و مسئول مرگ ۷ میلیون نفر بوده است. معامله با کیم میتواند به معنای کنار گذاشته شدن پتانسیل استفاده از مخالفتهای داخلی و یا هرگونه رهبری جایگزین «کیم» باشد. در نتیجه، اگر این توافق به بقای رژیم سیاسی کره شمالی کمک کند جه میشود؟ مطمئنا مردم کره شمالی از وضعیت غمانگیز کنونی نجات نخواهند یافت».
چرا ایجاد کرهشمالی عاری از تسلیحات هستهای کاری دشوار است؟
روزنامه آمریکایی نیز «نیویورک تایمز» در گزارشی به دشواری راه پیشروی ترامپ برای خلع سلاح هستهای کره شمالی پرداخته و معتقد است که این مسیر از ابتدا به احتمال زیاد شکست خورده است. این روزنامه با نگاهی تاریخی مینویسد: «در تاریخ خلع سلاح هستهای تنها یک کشور وجود دارد که داوطلبانه تسلیحات و برنامه مرتبط با آن را رها کرد: آفریقای جنوبی. این موضوع به ما نشان میدهد که تا چه اندازه دشوار است که بخواهیم کره شمالی را متقاعد سازیم که برنامه تسلیحات هستهای بزرگ و پیچیده خود را از بین ببرد. برنامه هستهای آفریقای جنوبی غیرمعمول بود. آن کشور از روشی در غنیسازی اورانیوم استفاده کرد که پیش از آن هرگز در مقیاس صنعتی آزمایش نشده بود. تزریق گاز هگزافلوراید با سرعت بالا درون لولهای که ایزوتوپ سازنده بمب را جدا میکرد: اورانیوم ۲۳۵. نکته دیگر آن که تنها ساکنین سفیدپوست آفریقای جنوبی و نه سیاهپوستان یا آفریقاییهای جنوب آسیا حق داشتند به این برنامه هستهای دسترسی داشته باشند. آفریقای جنوبی موفق به ساخت شش بمب شد. در سال ۱۹۸۹ میلادی نیز در حال ساخت بمبهای بیشتری بود که به طور داوطلبانه و به دلایل مختلف از ادامه آن برنامه خودداری ورزید و به انزوای بینالمللی خود پایان داد.
سه جمهوری استقلال یافته از شوروی سابق یعنی بلاروس، قزاقستان و اوکراین نیز در دهه ۹۰ میلادی از ادامه برنامه تسلیحات هستهای خودداری ورزیدند. با این حال، این کشورها تا پیش از آن تسلیحات هستهای تولید نکرده بودند. این تسلیحات توسط اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده بودند و در آن جمهوریها نگهداری و انبار شده بودند. در نتیجه، آنان به طور واقعی از یک برنامه گسترده تسلیحات هستهای عقبنشینی نکردند.
لیبی، نیز اغلب به عنوان کشوری مورد اشاره قرار میگیرد که از برنامه هستهایاش عقبنشینی کرد. اما آن موضوعی کاملا متفاوت بود. در اواخر دهه ۹۰ میلادی، قذافی رهبر لیبی به دنبال بازار سیاه برای کسب فناوری ساخت تسلیحات هستهای بود. برخلاف آفریقای جنوبی، لیبی دارای زیرساختهای فناوری بسیار محدودی بود. سرهنگ قذافی بسته بسیار گرانقیمتی از مواد هستهای و اطلاعات مرتبط با آن را از عبدالقدیرخان فیزیکدان هستهای پاکستانی خریداری کرد؛ فردی که شبکه غیرقانونی هستهای را گسترش داده بود.
لیبیاییها همچنین طرحهای لازم برای طراحی موشک مجهز به کلاهک هستهای که چینیها آزمایش کرده بودند را خریداری کردند. لیبی هرگز در عمل برنامه واقعی ساخت تسلیحات را نداشت. در سال ۲۰۰۴ میلادی، طبق گزارش سیا لیبی به دانش دستیابی به بمب هستهای دست یافته بود اما در عمل بمب واقعی در اختیار نداشت. برخی معقدند بدان خاطر که قذافی برنامه هستهای کشورش را علنی اعلام کرد سبب تضعیف خود و کشورش شد. با این حال، این استدلالی پوچ است.
اکنون به کره شمالی میرسیم که احتمالا دهها سلاح هستهای تولید کرده که برخی از آن با موفقیت آزمایش شدهاند. آخرین آزمایش در ماه سپتامبر بود که احتمالا بمبی بوده که عملگردی دستکم ده برابر بدتر و بیشتر از بمب هیروشیما را داشته است. بنابراین، زمانی که امریکا از کرهشمالی میخواهد تسلیجات هستهای خود را از بین ببرد و دستگاههای ساخت آن را کنار بگذارد باید بدانیم که آمریکا با یک شرکت صنعتی بسیر بزرگتر از لیبی و حتی آفریقای جنوبی مواجه خواهد بود».
«نیویورکتایمز» در ادامه مینوسد: «کرهشمالی دارای راکتورهای تولید پلوتونیوم و یک برنامه سانتریفیوژ بسیار پیچیده است. آنان در حال تولید لیتیوم ۶ هستند که در دستگاههای فیوژنی مورد استفاده قرار میگیرد. حتی تعهد کره شمالی به دست کشیدن از دستگاههای هستهای نیز اقدامی پیچیده خواهد بود و نیازمند حضور بازرسان زیادی است؛ آن هم در مقایسه با آفریقای جنوبی که تعداد به غایت کمتری دستگاه و تجهیزات هستهای در اختیار داشت. این مسائل بدینخاطر مطرح نمیشوند که گفته شود آمریکا نباید تلاش کند تا کره شمالی دست از برنامه هستهای خود بردارد. با این حال و با توحه به ابعاد پیچیده برنامه کره شمالی به نظر میرسد که نمیتوانیم راحتی بگوییم که غرب میخواهد کرهشمالی عاری از تسلیحات هستهای شود. باید پرسید این به چه معناست؟ آیا راکتورها و سانتریفیوژها باید غیرقابل استفاده شوند؟ برنامه نظارت بر اجرای این خواست چگونه خواهد بود؟ مهمتر از همه، آیا دانشمندان کره شمالی درباره نحوه ساخت تسلیحات هستهای درباره امحای آن دانش و آمادگی کافی را دارند؟ فرایند امحای تسلیحات چگونه خواهد بود»؟
نیویورکتایمز مینویسد: «در نتیجه، ساده است که صرفا بگوییم کره شمالی باید تسلیحات خود را کنار بگذارد اما باید گفت که در اصل موضوع بسیار پیچیدهتر از صرف بیان است».
تهران میزبان ترامپ