آفتابنیوز : محمد خاتمي رئيس جمهور ايران در فوريه سال 2003 در جمع رؤساي دانشگاه هاي ايران اعلام كرد برنامه انرژي هسته اي، ايران را به «كشور پرافتخاري» تبديل خواهد كرد و موجب جبران «عقب ماندگي هاي تاريخي» خواهد شد. او از تلاش هاي كشورش براي رسيدن به استقلال تكنيكي دفاع كرد و گفت: «ايران نمي تواند هميشه به منابع خارجي تكيه كند.»
در همان سخنراني، خاتمي، اجتناب ايران از تسليحات هسته اي را اعلام كرد وگفت: «ملت ايران هيچ گاه براي توليد تسليحات كشتار جمعي تلاش نمي كند.» با اين وجود، مقامات دولت بوش، كاملاً خلاف اين نظر را داشتند. روزنامه واشنگتن پست گزارش داد، در ماه فوريه ريچارد آرميتاژ معاون وزير دفاع آمريكا ادعا کرد: «ما شكي نداريم كه ايران براي ادامه برنامه تسليحات هسته اي خود تلاش مي كند.» طبق يك خبر ديگر در مارس 2003، برخی سياستمداران ايراني بر این باور بودند که کشورشان حق دارد براي مقابله با زرادخانه اسرائيل، تسليحات هسته اي بسازد.
رقابت هاي سياسي، مشكلات اقتصادي، جنگ دهه 1980 با عراق و چندين دهه مقابله با متحد سابق سياسي ايران، يعني آمريكا همگي منجر به كند شدن پيشرفت هاي ايران در علم و تكنولوژي شده است. اما با استفاده از روش هاي علني و مخفيانه و كمك گرفتن از خارج و با تربيت گروه هايي از ايرانيان در تكنولوژي هاي هسته اي و زمينه هاي مشابه آن، ايران گام هاي بلندي به سوي استقلال هسته اي برداشته است.
آغاز راه ايران برنامه هسته اي خود را پيش از انقلاب سال 1979 آغاز كرده بود. شاه سابق ايران اولين گام را در اين راه در سال 1975برداشت و يك معاهده همكاري هسته اي با آمريكا به امضا رساند.
از همان ابتدا، شاه ايران مي خواست برنامه اي را آغاز كند كه تمام ابعاد چرخه سوخت هسته اي را دربر بگيرد و به دانشمندان هم، قدرت و اختيار زيادي داد و هم تجهيزات لازم را تا هر آزمايش لازم را انجام دهند.
اما در همان حال كه ايران تلاش مي كرد به خودكفايي در اين زمينه برسد، آموزش تخصصي در دانشگاه هاي خارجي و مراكز آموزش هسته اي را نيز مورد توجه قرار مي داد، از اواخر دهه 1950 تا 1979، بسياري از جوانان ايراني به كشورهاي خارجي و به خصوص به آمريكا و اروپا رفتند تا درجات علمي و مهندسي لازم براي كار تجربي در تجهيزات هسته اي را به دست آورند. جورج كوئستر، تحليلگر آمريكايي در سال 1975 گزارش داد كه ايران، رهنمودهايي از آمريكا، انگليس و هند دريافت كرده و قصد دارد حدود 300 دانشجو را به آلمان غربي، فرانسه و انگليس بفرستد تا در سال آينده آموزش هسته اي ببينند.
در اوايل و اواسط دهه 1970، ايران با موج عظيمي از دانشمندان، مهندسان و تكنسين ها مواجه بود. دانشگاه هاي ايران از اين فرصت استفاده كردند و اين شرايط، منجر به گسترش آموزش داخلي و تجهيزات تحقيقاتي در زمينه هاي مختلف و مرتبط با انرژي هسته اي شد.
پس از انقلاب، برنامه هسته اي ايران متوقف شد. مهمترين علت آن، مخالفت دولت اسلامي با نفوذ غرب بود و اين مسأله شامل برنامه هسته اي شاه نيز مي شد. شايد هم او به استفاده از قدرت هسته اي تمايلي نداشت و مي خواست منابع موجود را به سمت حوزه هاي ديگري كه بيشتر با ايده آل هاي خودش منطبق بود بكشاند.
به هر صورت، انقلاب 1979 منجر به خروج عظيم استعدادهاي علمي شد. نمي توان به طور دقيق گفت كه متخصصان هسته اي كجا رفتند و چه تعداد از آنان از ايران خارج شدند اما كاهش قابل توجهي در تعداد كاركنان سازمان انرژي اتمي ايران (AEOI) حاصل شد. قبل از سال 1979، اين سازمان بيش از 4500 دانشمند در اختيار داشت اما بلافاصله پس از انقلاب، كمتر از 800 نفر آنان باقي مانده بودند و اين آماري است كه در سال 1988 منتشر شده است.
دولت انقلابي ايران فوراً با چالش هاي امنيتي خارجي و بي ثباتي داخلي مواجه شد. حمله عراق در سال 1980 و از دست رفتن قدرتمندترين متحد ايران، يعني آمريكا، آسيب پذيري ايران در حوزه هاي سياسي و نظامي را افزايش داد. طي جنگ ايران و عراق، ايران تحت حملات شيميايي به نيروهاي نظامي اش قرار گرفت و بمباران هاي متعدد سايت راكتور بوشهر و حملات متعدد موشكي به شهرهاي ايران نيز ادامه داشت. اين جنگ، اهميت برتري تكنولوژيكي هر كشور در مقابل دشمن را نمايان كرد.
روند كند
در اواسط دهه 1980، ايران شرايط اعمال شده بر امور هسته اي را كنار گذاشت و استراتژي جديدي را در پيش گرفت.
پس از پايان شراكت طولاني آمريكا با ايران و گروگان گيري كارمندان سفارت آمريكا توسط دانشجويان انقلابي ايران، مشخص بود كه ايران بايد به كشورهاي ديگري روي آورد. ايران، كمك هسته اي ارزشمندي را از دو شريك مهم خود، چين و پاكستان دريافت كرد.
هر دو اين كشورها، موافقتنامه هايي براي تربيت پرسنل و تهيه دستگاه هاي هسته اي لازم با ايران به امضا رساندند، هرچند كه تا سال ها بعد، وجود اين موافقتنامه ها را انكار مي كردند. در سه اكتبر 1985كه سناتور آلن كرانستون، چين را به ياري ايران در برنامه تسليحات هسته اي متهم كرد، چين اعلام كرد «هيچ رابطه همكاري بين چين و ايران وجود ندارد.»
چين تربيت 15 مهندس ايراني از سازمان انرژي اتمي ايران در حوزه طراحي راكتور هسته اي و تحقيقاتي را در سال 1987 آغاز كرد و از سال 1988 تا 1991، بسياري از مهندسان اين سازمان براي يادگيري تكنولوژي هسته اي به چين رفتند كه پس از آن در مركز تكنولوژي هسته اي اصفهان به خدمت گرفته شدند.
پاكستان نيز امضاي موافقتنامه همكاري با ايران را رد كرد.
ايران، يكي از امضاكنندگان معاهده عدم گسترش سلاح هاي هسته اي است اما پاكستان، اين معاهده را امضا نكرده است. ظاهرا براساس توافقنامه اي در سال 1987، حداقل شش ايراني بايد براي آموزش ديدن در انستيتو علوم و تكنولوژي هسته اي اسلام آباد و انستيتو مطالعات هسته اي نوئلور به پاكستان اعزام مي شدند.
همچنين قرار بود تعدادي از دانشجويان ايراني در مورد تكنولوژي سانتريفيوژ اورانيوم، آموزش ببينند. اين مركز، در آن زمان، آزمايشگاه تحقيقات مهندسي ناميده مي شد اما اكنون به آزمايشگاه هاي تحقيقاتي خان كه از سوي عبدالقدير خان تأسيس شده اند معروف است.
در فوريه 1986، خان از بوشهر، سايت پروژه راكتور هسته اي تجاري ايران و ساير تجهيزات مرتبط با علم هسته اي بازديد كرد. او كه به عنوان پدر بمب هسته اي پاكستان معروف است، در ژانويه 1987 نيز بازديد ديگري داشت. اين تعاملات اوليه بين خان و دانشمندان هسته اي ايران، ممكن است مستقيماً به كمك خان در تهيه طرح ها و تجهيزات لازم براي برنامه غني سازي اورانيوم ايران منجر شده باشد. اخيراً فاش شده است كه خان با دانشمندان هسته اي ايران در كراچي و مالزي نيز در رابطه با همين موضوع، ديدار كرده است.
مشخص نيست كه آيا آموزشي كه ايرانيان در چين و پاكستان دريافت كردند، به انجام برنامه تسليحات هسته اي ايران كمك كرده است يا خير. اما گزارش هاي اخير كه در واشنتگن پست و در ماه فوريه منتشر شد نشان مي دهد ليبي طرح تسليحات هسته اي خود را از شبكه خان دريافت كرده بود؛ اين طرح از ابتدا در چين آغاز شده بود. اما اكنون نگراني هايي وجود دارد كه نشان مي دهد شايد ايران هم طرح هاي بمب هاي هسته اي را از همين راه به دست آورده باشد.
مي توانيد دوباره به خانه برويد در زمان راه اندازي مجدد برنامه هسته اي ايران در اواسط دهه 1980، ايران 17000-15000 دانشجو را براي كسب آموزش هسته اي به خارج فرستاد. در همين حال، دانشگاه صنعتي شريف براي تربيت دانشمندان فيزيك و مهندسان داخلي تأسيس شده بود و قسمت زيادي از برنامه درسي آنان به قدرت هسته اي يا برنامه هاي تسليحاتي اختصاص يافته بود.
در نوامبر 1985، ايران، اطلاعيه اي در نسخه انگليسي روزنامه كيهان منتشر كرد و از دانشمندان هسته اي مقيم خارج دعوت كرد در كنفرانس تكنيكي كه قرار بود در ماه مارس 1986 برگزار شود شركت كنند. دولت، همچنين اعلام كرد هزينه سفر آنان را مي پردازد. در اكتبر 1988، علي اكبر رفسنجاني كه به رياست جمهوري رسيده بود از دانشمندان ايراني مقيم خارج دعوت كرد براي هميشه به ايران بازگردند.
تلاش براي بازگرداندن آنان، نتايجي نيز در بر داشت. در ژانويه 1987، فريدون فشاركي كه گفته مي شد سرپرست برنامه تسليحات هسته اي مخفيانه شاه بوده است. پس از يك دوران تبعيد هفت ساله به ايران بازگشت. دولت تمام هزينه هاي او را پرداخت اما او در هر صورت، وجود مباحث هسته اي و ارتباط آن با سفر خود را انكار كرد.
در اواخر دهه 1980، منابع اطلاعاتي آمريكا متوجه شدند كه برخي ديگر از كارشناسان هسته اي نيز در حال بازگشت به ايران هستند. اين دانشمندان در مورد فعاليت هاي مختلفي در حوزه چرخه سوخت از جمله غني سازي اورانيوم كار مي كردند اما موفقيت چنداني در اين رابطه حاصل نشد.
رفسنجاني كه نياز به بهبود شرايط و تجهيزات تكنيكي ايران را احساس كرده بود، در سال 1993، نيروي خاص و جديدي را وارد عمل كرد. اين پروژه «جذب استعدادها» خوانده مي شد. علت به وجود آمدن آن، ايجاد شرايط لازم براي جذب دوباره دانشمندان بود. درواقع در كنفرانس ها و سمينارها در اروپا و آمريكا، آنان در مورد موقعيت هاي كاري شان در ايران، اطلاعات لازم را به دست مي آوردند.
رفسنجاني و تيم او براي آرام كردن شرايط سياسي، تهيه مشوق هاي اقتصادي لازم و برانگيختن حس وطن پرستي دانشمندان تلاش كردند. سياست هاي رئيس جمهور وقت ايران، در كنار ركود جهان غرب در اوايل دهه 1990 ميلادي، موجب جذب بيش از صدهزار تن از ايرانيان مقيم خارج شد. در فوريه 1992، واشنگتن پست گزارش داد كه چندين تن از دانشمندان از زندان آزاد شده اند تا روي برنامه هسته اي ايران كار كنند.
تا سال گذشته، دولت همچنان تلاش مي كرد مشوق هاي لازم را براي ايرانيان مشغول به تحصيل در خارج فراهم كند تا آنان، تحصيلات خود را در ايران ادامه دهند. مثلاً وزارت علوم اعلام كرد دانشجويان دانشگاه هاي خارجي را بدون آزمون ورودي در دانشگاه هاي داخل خواهد پذيرفت و دولت نيز شهريه آنان را تأمين خواهد كرد.
تحصيل در داخل دولت خاتمي در ايران، سعي كرد راهي را كه رفسنجاني آغاز كرده بود ادامه دهد. به طوري كه موقعيت علمي و تكنولوژيكي لازم براي تحصيلات عاليه را بيشتر گسترش داد. تعداد دانشگاه هاي ايران از 22 دانشگاه در سال 1978 به 98 دانشگاه در سال 2000 رسيد. به اين ترتيب، هر استان مي توانست حداقل يك مؤسسه براي آموزش عالي داشته باشد.
طبق گزارش سيا در جولاي سال 2003، جمعيت ايران حدود 68 ميليون بود و بسيار جوان. حدود 29 درصد جمعيت، زير 15 سال سن دارند، سن متوسط آنان حدود 23 سال است و حدود 79 درصد از جمعيت هم باسواد هستند.
ماه سپتامبر گذشته و در آغاز سال تحصيلي، بيش از 1700000 دانشجو در دانشگاه هاي ايران در كلاس هاي درس حاضر شدند. خبرگزاري دانشجويان ايران در سال گذشته گزارش داد كه دانشگاه هاي ايران حدود 23000 دانشكده دارند، استادان فعال و نيمه وقت دانشگاه ها حدود 13000 نفر هستند و تدريس در 690 رشته تحصيلي را به عهده دارند و بسياري از دانشگاه ها، از جمله دانشگاه اميركبير، دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتي شريف، برنامه هايي دارند كه به تقويت فعاليت هاي هسته اي ايران كمك مي كند.
برخي معتقدند كه فعاليت دانشگاه ها مثل پوشش مناسبي روي تلاش هاي ايران براي به دست آوردن تسليحات هسته اي و تكنولوژي آن از خارج، عمل كرده است و در اوايل دهه 1990 نيز گفته مي شد عواملي از دانشگاه شريف تلاش كرده اند تجهيزات غني سازي اورانيوم را از آلمان و ساير كشورها خريداري كنند.
دانشگاه ها به طور نزديك با مراكز تحقيقات هسته اي مرتبط هستند. در سال 1959، پس از آن كه شاه ايران برنامه هسته اي را آغاز كرد، مركز تحقيقات هسته اي تهران (TNRC) به عنوان بخشي از دانشگاه تهران تأسيس شد. طبق گفته اكبر اعتماد، رئيس سابق AEOI، اجازه فعاليت در آن، محدود به فعاليت هاي تحقيقاتي و مرتبط با تحصيلات عاليه در علوم پايه هسته اي بوده است. از آن زمان، اين فعاليت ها به زمينه هاي تكنيكي مختلف از جمله فيزيك هسته اي، الكترونيك، شيمي هسته اي، راديوبيولوژي و فيزيك پزشكي نيز گسترش يافت. امروز، مراكز تحقيقات هسته اي ايران تقريباً تمام ابعاد چرخه سوخت هسته اي را مورد بررسي قرار مي دهند.
دوستان خارجي در حالي كه توانايي هاي داخلي ايران از زمان به راه اندازي مجدد برنامه هسته اي در دهه 1980 به طور قابل توجهي گسترش يافته بود، ايران همچنان به كمك دولت هاي درست به شدت تكيه مي كرد و هنوز هم بسياري از دانشجويان ايراني، به مطالعه رشته هاي تكنيكي در خارج ادامه مي دهند. برخي از روابط ايران را مي توان اين گونه دسته بندي كرد:
ارمنستان: ارمنستان و ايران با هم همكاري داشته اند. در دانشگاه مهندسي و دانشگاه هاي دولتي يروان در ارمنستان، دانشجويان ايراني كه بالغ بر 2000 نفر مي شوند، مشغول مطالعه و تحصيل و كسب مدارج در زمينه هاي شيمي، فيزيك، رياضي و ديگر موارد تكنيكي و فني هستند. دانشمندان ايراني اغلب در برنامه كنفرانس ها و تبادل نظر علمي شركت مي كنند. دانشمندان ارمني مؤسسه تحقيقات هسته اي مشترك در دابنا در روسيه نيز از مراكز تحقيقاتي مختلفي در ايران از جمله در كرج، اصفهان و تهران بازديد كرده اند.
آذربايجان: ايران همچنين به دنبال همكاري علمي گسترده تر با همسايه ارمنستان، يعني آذربايجان بوده است. يكي از اهداف كنفرانس علمي مشترك ايران- آذربايجان در سال 2002 با موضوع الكترونيك، ايجاد تسهيل در روابط دانشگاه هاي ايران و موسسات تحصيلات عالي در آذربايجان بوده است.
سوريه: ايران همچنين به همكاري تكنيكي خود با كشورهاي مسلمان در خاورميانه ادامه داده است. در 4 ژانويه 2002، وزير علوم، تحقيقات و فناوري براي بحث در مورد تلاش ها و همكاري هاي دو جانبه و تأسيس مراكز تحقيقاتي علمي و صنعتي ايران و سوريه به دمشق سفر كرد. طرفين موافقت كردند كه فعاليت هاي كنوني خود از جمله پروژه هاي تحقيقاتي مشترك و تبادل اساتيد و محققان را گسترش دهند.
اروپا: زمينه آموزشي خوبي را در دوران پيش از انقلاب براي دانشمندان و مهندسان ايراني فراهم آورده بود اما حتي پس از انقلاب، بسياري از كشورهاي اروپايي به كمك به تحصيل ايرانيان ادامه دادند. از دهه 1980، ايرانيان در مركز تحقيقات هسته اي درمل در بلژيك مشغول به تحصيل بوده اند. اين مركز، دانشجوياني از سراسر جهان را در خود جاي داده است. رضا امراللهي، رئيس سابق AEOI و مشاور مسائل هسته اي در دوران رفسنجاني در دهه 1990، پس از تحصيل در دانشگاه تگزاس در آنجا آموزش ديد.
در سال 1991، ايران مركز بين المللي فيزيك نظري در تريسته ايتاليا را از مشكلات مالي نجات داد و حدود سه ميليون دلار وام براي اين مركز اختصاص داد. در همان زمان، ايران 77 دانشمند مشغول به تحصيل در آنجا داشت. بين سال هاي 1970 تا 2000، حدود 1148 دانشمند ايراني روي پروژه هايي در مورد ابعاد انرژي و فيزيك نظري در اين مركز كار مي كردند.
آلمان: يك موافقتنامه دوجانبه به دانشجويان ايراني اجازه مي دهد در موسسات تحصيلاتي و آموزشي آلمان حضور يابند. در دسامبر سال گذشته، سفير آلمان در ايران و وزير علوم، تحقيقات و فناوري، گسترش برنامه هاي تحقيقاتي و شغلي براي دانشجويان ايراني را مورد توجه قرار دادند.
در ماه ژانويه، آلمان و ايران، يادداشت تفاهمي براي پيشبرد همكاري دوجانبه در بخش انرژي به امضا رساندند.
اگر ايران از همان زمان، فعاليت هاي گذشته خود را به آژانس بين المللي انرژي اتمي گزارش داده بود، اين موافقتنامه مي توانست به همكاري بيشتر در بخش هسته اي منجر شود. اين همكاري چيزي بود كه كشورهاي ديگر در اتحاديه اروپا نيز به آن تمايل زيادي داشتند.
روسيه: از دهه 1990 تاكنون روسيه به طور قابل توجهي در امر آموزش دانشمندان و مهندسان ايراني مشاركت كرده است. به هرحال برخي از اين موقعيت هاي آموزشي نيز با مشكلاتي مواجه شده اند. طبق موافقتنامه ايران و روسيه براي تكميل نيروگاه بوشهر كه در اوايل سال 1990 به امضا رسيد، دانشجويان ايراني قرار بود آموزش لازم براي راكتور هسته اي را دريافت كنند. انستيتو فيزيك مهندسي مسكو (MEPhI) به عنوان مؤسسه اصلي آموزش 500 دانشمند هسته اي ايران انتخاب شد. از 1992 تا 1995، MEPhI و AEOI چندين دوره مذاكره در ايران و روسيه داشته اند اما نهايتاً MEPhI، اين آموزش را ارائه نداد زيرا نگراني هايي در مورد اعمال تحريم از سوي آمريكا در اين خصوص وجود داشت. در آن زمان، روسيه در حال آغاز كار با آزمايشگاه هاي آمريكا در حيطه فعاليت هاي مواد، حفاظت، كنترل و محاسبه بود.
ساير مشكلات، به كاهش برنامه هاي آموزشي پيش بيني شده برمي گشت. در سال 1997، مؤسسه تحقيقات علمي و طراحي تكنولوژي قدرت، برنامه هاي گسترده خود براي تربيت و آموزش دانشجويان ايراني براي عمليات نيروگاه هاي قدرتي هسته اي را كاهش داده بود. اما اين مؤسسه سميناري در تهران به نام «آينده تكنولوژي و مهندسي قدرت هسته اي» برگزار كرد.
اخيرا موقعيت هاي آموزش تكنيكي براي دانشجويان ايراني در روسيه گسترش يافته است. دانشگاه دولتي مسكو و دانشگاه تكنيكي دولتي باومان مسكو، آموزش دانشجويان ايراني را آغاز كرده اند. در ژوئن 2003، 200 ايراني برنامه آموزش دو ساله خود را در انستيتو مهندسي انرژي هسته اي ابنينسك به پايان رساندند و دانشجويان ايراني ديگري نيز اكنون در ابنينسك مشغول به تحصيل هستند. اين دانشجويان به طور رسمي براي فعاليت در راكتور I بوشهر آموزش مي بينند.
گزارش هاي خبري در طول دهه 1990، نشان مي داد كه چندصد تكنسين ايراني براي دريافت آموزش مهندسي هسته اي و ديگر انواع آموزش هسته اي در موسسات روسي به سر مي برند. دولت آمريكا نيز اين اتهام را وارد مي كرد كه چنين آموزش هايي مي تواند به عنوان راهي براي انتقال علوم مرتبط با تسليحات هسته اي به ايران به كار رود.
بسياري از مقامات دولتي آمريكا معتقدند كه اين آموزش ها در ابنينسك به تكنولوژي و طراحي تسليحات هسته اي مرتبط مي شود. دانشمندان ايراني همچنين در ساير موسسات دولتي از جمله دانشگاه تكنولوژي شيميايي روسيه آموزش هايي دريافت مي كنند.
روسيه و ايران، رابطه كاري مداومي دارند. ايراني ها دائماً با همكاران روسي خود در مورد بسياري از مسائل تكنيكي مشورت مي كنند. كاركنان برنامه هاي هسته اي و موشكي ايران، تماس هايي با موسسات علمي روسيه، مراكز تحقيقاتي و دانشگاه ها از جمله دانشگاه دولتي مسكو و انستيتو تحقيقات هسته اي دابنا برقرار مي كنند.
ايران علاوه بر اعزام دانشجو به روسيه، برنامه هاي ديگري نيز در روسيه دارد. در اكتبر 1992، واشنگتن پست گزارش داد ايران در تلاش بوده است كه دانشمندان هسته اي اما بيكار روسي را به خدمت بگيرد. از سال 1991 تا 1992، 14 دانشمند روسي براي كار به ايران رفتند. شش نفر از آنها در سايت هسته اي كرج مشغول به كار شدند و بقيه به مركز هسته اي گرگان جذب شدند. در حالي كه رسانه هاي خبري گزارش مي دادند ايران حدود 20 هزار دلار حقوق ماهانه براي دانشمندان روسي و به منظور كار روي برنامه هسته اي ايران در نظر گرفته است وزير امور خارجه ايران، اين ادعا را بي اساس خواند.
ايران همچنين تلاش مي كرد دانشمنداني از ساير كشورهاي شوروي سابق را به خدمت بگيرد. طبق گزارش و مقاله چاپ شده در اخبار آمريكا و «گزارش جهان» در اكتبر 1993، رفسنجاني در اين سال از قزاقستان ديدن كرد و خواهان كمك دانشمندان هسته اي اين كشور شد. گزارش هاي جاسوسي آمريكا در آن زمان، در مورد سفر دانشمندان روسي به ايران، عراق و كره شمالي هشدار مي داد. معاون وقت وزير دفاع آمريكا لين ديويس در آن زمان گفت مشخص نيست چند دانشمند در اين كار شركت داشته و چه كاري انجام مي داده اند. دانشمندان و مهندسان هسته اي خارجي، به طور قطع در اين سال ها به ايران كمك كرده اند. در حالي كه ايران هنوز قوياً به كمك آنان تمايل نشان مي دهد، برنامه داخلي گسترده اي را نيز طرح ريزي كرده است.
برنامه هسته اي ايران، ظاهراً از يك سيستم كوچك و منطبق بر تحقيقات به يك برنامه داخلي كامل در مورد چرخه سوخت هسته اي تبديل مي شود. ايران، علي رغم مخالفت آمريكا، اسرائيل و كشورهاي ديگر، به اين درجه نزديك شده است.
ماه اكتبر گذشته، خاتمي اعلام كرد: «ايران پيشرفت هاي بزرگي در عرصه فعاليت صنعتي و علمي به دست آورده است. آن هم در زماني كه در موقعيت چالش برانگيز و تاريخي قرار داشت و شرايط بين المللي نيز فشارهايي را بر ايران تحميل مي كرد.»
ايران اين دستاوردها را نه فقط با كمك خارجي، بلكه با استفاده از منابع قابل توجه داخلي و استعدادهاي تكنيكي آنان به دست آورده است.