آفتابنیوز : هواداران سیاستهای کنونی کرهشمالی معتقدند که این کشور با برداشتن یک گام جسورانه ضمن به مبارزه طلبیدن آمریکا، جامعه جهانی را در برابر عملی «انجام شده» قرار داده است. به اعتقاد آنان از این پس، سوای محکومیتهای دیپلماتیک و لفظی، جامعه جهانی گزینه چندانی برای رویارویی با مبارزهطلبیهای پیونگیانگ نخواهد داشت. چرا که تهدید به تشدید تحریمها علیه کشوری که سالها است به صورت جزیرهای جدا افتاده از بقیه جهان در انزوا و فقر روزگار میگذراند، تیغی است که دیگر بیش از این نمیبرد. اقدام نظامی نیز علیه کره شمالی که با آزمایش اخیر نشان داده چیزی برای از دست دادن ندارد و رهبرش انگشت بر دکمه انفجار بمب هستهای گذاشته است، بیشتر به یک شوخی سیاسی میماند.
از این دیدگاه به احتمال زیاد، جامعه جهانی پس از پشت سر گذاشتن یک دوره محکومیتهای دیپلماتیک ناچار خواهد شد گام به گام و با اکراه، به خواستهای پیونگ یانگ که بیشتر طالب مشوقهای اقتصادی و امنیتی است تن داده و به امید روزی بنشیند که امپراطوری «کیم جونگ ایل» در اثر انزوا و تصلب درونی، به راه شوروی سابق رفته و از درون فرو پاشد.
برخی از گمانهزنیهای تحلیلگران هوادار «مسیر کره شمالی» نیز حاکی از آن است که آزمایش بمب اتمی، پیونگ یانگ را یک گام بلند به خواسته دیرینه خود یعنی مذاکره مستقیم با واشینگتن و امضای پیمان عدم تجاوز به عنوان جایگزین قرارداد آتشبس پایان جنگ در شبه جزیره کره، نزدیک کرده است.
با این همه انفجار بمب اتمی کره شمالی دو احتمال کاملا متناقض را پیش روی سرنوشت مناقشه هستهای ایران و غرب قرار میدهد.
احتمال نخست آن است که بلوک غرب سراسیمه از انفجار اتمی در خاور دور، هراس از تولد یک قدرت هستهای دیگر در خاورمیانه را موقتاً به دست فراموشی بسپارد و تمام توان خود را معطوف به چارهجویی برای حل معضل کره شمالی کند. این احتمالی است که در روزهای اخیر برخی رسانههای غربی نیز به آن پرداخته و برخی محافل داخلی به آن دامن میزنند. براساس این پیشبینی، تحریم ایران دست کم در آینده نزدیک به بایگانی شورای امنیت سپرده شده، فرانسه با فاصله گرفتن از محور لندن-واشینگتن به محور چین و روسیه نزدیک میشود و «استراتژی مذاکره» بار دیگر در دستور کار گروه 1+5 قرار خواهد گرفت. بدین ترتیب احتمالاً دست کم در میانمدت خانههای صفحه شطرنج هستهای با رفت و آمدها و گپ و گفتهای لاریجانی و سولانا پر خواهد شد.
این احتمال دقیقاً همان دلیلی است که برخی ناظران غربی را به تامل واداشته که نکند تهران و پیونگیانگ دست به یکی کرده باشند! حداقل سه مرکز مطالعاتی استراتژیک در روسیه و غرب طی چند روز گذشته بر این نکته تاکید کردهاند که ایران میتواند یکی از مهمترین برندگان قمار پیونگیانگ باشد. جامعترین این تحلیلها متنی است که توسط «جوزف برمودر» تحلیلگر مجله دفاعی «جینز دیفنس» منتشر شد. او با اشاره به اینکه «ایران ممکن است از آزمایش هستهای کرهشمالی سود ببرد» تا آن جا پیش رفت که حتی ادعا کند تهران ممکن است بدون آن که یک کشور دارای تسلیحات هستهای محسوب شود طرحی از یک سلاح کوچک اتمی را آزمایش کند! ادعا و پیشبینیای که البته فرسنگها با دکترین امنیت ملی نظام ایران تفاوت دارد.
احتمال دوم اما تصویری یکسره متناقض از صحن بازی قدرت در عرصه جهانی به دست میدهد. بر اساس این پیشبینی بدبینانه، انفجار بمب اتمی کره شمالی قدرت نفوذ دکترین «حمله پیشگیرانه» آمریکا و انگلیس که به زبان ساده «علاج واقعه پیش از وقوع» است را تقویت میکند. به این ترتیب این استدلال که در صورت غفلت و مماشات با برنامه هستهای ایران، تهران لاجرم به راه پیونگ یانگ خواهد رفت گوشهای شنوای بیشتری خواهد یافت. از این دیدگاه، بسته به نوع و سطح چالش، زنجیرهای از اقدامات تنبیهی از تحریمهای تجاری و دیپلماتیک گرفته تا اقدامات نظامی پیشگیرانه در دستور کار دشمنان جمهوری اسلامی قرار خواهد گرفت و غرب به رهبری آمریکا [حتی در غیاب چین و روسیه] به اتخاذ مواضعی سختتر در برابر ایران متمایل خواهد شد.
این احتمال هنگامی تقویت میشود که به یاد بیاوریم ژاپن که یکی از شرکای عمده تجاری ایران محسوب میشود، اکنون در تیر رس بمب اتمی «کیم جونگ ایل» قرار دارد و ناچار است برای حضور در چتر حمایتی آمریکا، نسبت به این کشور در مناقشه با ایران همدلی بیشتری نشان دهد.
«احتمال دوم» دقیقاً همان خطی است که این روزها با شدت و حدّت بیشتری از سوی رسانههای نزدیک به نئومحافظهکاران آمریکا، تریبونهای وابسته به یهودیان اولترا افراطی و برخی رسانههای نزدیک به گرایش آمریکایی در قلب اروپا دنبال میشود.
با این وصف به نظر میرسد که تهران؛ هم میتواند بزرگترین برنده قمار «کیم جونگ ایل» باشد و هم بزرگترین بازنده آن. تحلیل واقعبینانه از دلایل آزمایش اتمی کره، پیشبینی درست واکنش شورای امنیت مخصوصاً ایالات متحده، درک مشکلات کنونی آمریکا در منطقه، ارزیابی درست و غیر شعاری از پیوندها و شکافهای موجود در گروه 1+5 و در نهایت، بهرهبرداری یا تعلل در استفاده از فرصت چانهزنی به وجود آمده تنها عاملی است که «تهدید» کره را به «فرصتی» بزرگ برای ایران تبدیل خواهد کرد.