کد خبر: ۵۳۴۵۲۳
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۲

ریشه‌های مخالفت و ادعاهای عجیب درباره مهندسی ژنتیک در ایران

مهدی معلی پژوهشگر فقه و حقوق مهندسی ژنتیک و عضو پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از ریشه‌های مخالفت و ادعاهای عجیب درباره مهندسی ژنتیک در ایران می‌گوید.
آفتاب‌‌نیوز :
 برخی معتقدند مهندسی ژنتیک در ایران مظلوم واقع شده است تا جایی که بر خلاف سیاست‌های نظام و مقام معظم رهبری و فتاوای کلیه مراجع تقلید عظام، برخی مدعیان خودشیفته آن را "حرام" اعلام کرده‌اند. فشارهای رسانه‌ای در ایران علیه این فناوری مهم در دنیای امروز، باعث شده متخصصان در این حوزه گلایه‌های متعددی از نگاه غیرتخصصی در مواجهه با این فناوری داشته باشند.

در همین زمینه دکتر مهدی معلی پژوهشگر فقه و حقوق مهندسی ژنتیک و عضو پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی معتقد است، دشمنی با پیشرفت کشور در مهندسی ژنتیک، شباهت زیادی با دشمنی در حوزه انرژی هسته‌ای در دهه‌های قبل داشته است و امنیت غذایی و روانی کشور را تهدید می‌کند.

مشروح گفت و گو با دکتر مهدی معلی را در ادامه بخوانید.


مدتی است بحث‌های جنجال‌برانگیزی درباره محصولات اصلاح شده یا تراریخته مطرح می‌شود و به مخالفت‌های عجیبی با آن از سوی برخی رسانه‌ها صورت گرفت. به نظر شما ریشه این بحث‌ها از کجا است؟
برخی فناوری‌های نو مانند مهندسی ژنتیک و شبیه‌سازی مخالفان سنتی خود را در جهان دارد که به دلایل مختلف با برخی فناوری‌های نو مشکل دارند و بعضا در رسانه‌های سلطه به عللی که خواهم گفت به آنها بها داده می‌شود. این جریان در ایران هم نفوذ دارد و برخی رسانه‌های خاص آن را ترویج می‌کنند. 
در موضوع تراریخته هم، در اینکه تحت تأثیر همین جریان، دروغ‌های زیادی گفته شده مثل انتقال ژن از طریق غذا به بدن، ایجاد بیماری، دم در آوردن انسان و... اتفاق نظر وجود دارد. ممکن است تبیین ریشه و انگیزه کسانی که در داخل به این دروغ‌ها دامن می‌زنند قابل تحلیل باشد. اما حقایق جالبی در این باره وجود دارد که غیر قابل انکار است.
برای مثال تا وقتی بحث واردات مطرح باشد اینان ساکتند اما هر گاه سخن از تولید داخلی باشد این جریان به شدت فعال می‌شود و پس از موفقیت در توقف تولید دوباره به کما می‌رود. یک بار در سال 1384-1385 برای جلوگیری از تولید داخلی توسط مهندس اسکندری وزیر ناکارآمد دولت احمدی نژاد با یک انگیزه سیاسی قوی فعال شد و پس از آن به کما رفت. در حالی که واردات آن توسط همین فرد شکل گرفته و افزایش یافت و تا 5 میلیارد دلار رسید. این جریان مجددا در سال 1394 به دلیل پیگیری مجوز تولید داخلی پنبه تراریخته به شدت فعال شد.

حقیقت دیگر اینکه هجمه‌های سازمان‌دهی شده علیه این فناوری در دهه 1380 همزمان بود با رفت و آمد و نامه‌نگاری آندره آس فرایمولر «هماهنگ کننده مقابله با مهندسی ژنتیک در خاور میانه» از بنیاد صهیونیستی صلح سبز که با عناصری در داخل کشور ارتباط گرفته بود و برخی از دروغ‌ها علیه تراریخته را همین فرد به عوامل داخلی خود آموزش داد که اسناد آن پیش از این منتشر شده است.
سال 1394 جدید نیز آغاز هجمه‌ها با برگزاری کنگره بین‌المللی صلح سبز در تهران همراه بوده و در ادامه چند رسانه خاص به ترجمه و انتشار پرحجم مطالب و گزارش‌های کذب صلح سبز علیه این فناوری پرداختند. دنباله روی کورکورانه از بنگاه لجن‌پراکنی بی‌بی‌سی فارسی علیه پیشرفت کشور نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.


پس معتقدید اولا این جریان علیه تولید داخلی است و ثانیا تحت نفوذ برخی عوامل خارجی شکل گرفته است؟ 
بله چنین نفوذی در کنار انگیزه‌های منفعت‌طلبانه گروهی و سیاسی برخی عوامل داخلی باعث تقویت این جریان در کشور شد. البته حساب افراد خوش نیت و مسئولین و مردمی که متاسفانه حرف‌های این جریان را باور کرده و دچار تردید شده یا حتی امروز از مصر این نوع محصولات می ترسند از جریان اصلی و نوعا پشت پرده مخالفت با تولید ملی محصولات تراریخته جداست. رهبری هم بارها نسبت به کارشنکنی دشمن در پیشرفت کشورمان در حوزه زیست فناوری و مهندسی ژنتیک هشدار داده‌اند. ایشان در دیداری از پژوهشگاه رویان در ۲۵ تیر ۱۳۸۶ دشمنی‌ها با پیشرفت کشور در حوزه مهندسی ژنتیک را مشابه مسئله هسته‌ای دانستند و فرمودند: «وقتی راجع به سلول‌هاى بنیادىِ، شبیه‌سازى و این طور کارها آقایان حرف زدید و بنده یا دیگرى هم تجلیلى از این کار کردند، مقامات امریکایى اعلام کردند که براى علوم ژنتیک هم باید شوراى حکامى به وجود بیاید! این معنایش چیست؟ دشمن از اینکه شما در این رشته دارید حرکت می‌کنید، دردش آمده است.»
رهبر معظم انقلاب همچنین در دیدار اعضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش آموزان (۱۳۹۵/۲/۱) فرمودند: «اگر در مقابل این قدرتها کوتاه بیاییم، قطعاً مخالفت خود را به پیشرفت‌ها در حوزه‌های زیست‌فناوری، نانو و دیگر رشته‌های علمی حساس گسترش خواهند داد، زیرا آنها با هرگونه پیشرفت علمی، اقتصادی و تمدنی جمهوری اسلامی ایران مخالف هستند.»

دست کم در دو مقطع یاد شده برای راه انداختن این جریان در داخل کشور هزینه زیادی شد. عوامل داخلی هم که به خوبی از جهت‌گیری سیاست زده یکی دو رسانه داخلی آگاه بودند توانستند آن را در قالب اختلافات داخلی قرار دهند و تقویت کنند. به نظر می‌رسد دشمن مهم‌ترین رکن ثبات کشور یعنی امنیت غذایی و امنیت روانی مردم را هدف گرفته است.

با اینکه هشدارهای هوشمندانه رهبری بسیار به جا و دقیق مطرح شد اما توجه لازم به آن از سوی نهادهای امنیتی کشور صورت نگرفت و از این جهت کشور در معرض آسیب جدی قرار گرفت. هشدارهای ایشان ناشی از نگاه نافذ و آگاهی از قدرت تعیین‌کننده بیوتکنولوژی در تعیین مناسبات آینده جهان به ویژه در حوزه امنیت غذایی است.


صلح سبز چه جریانی است و اقدامات و اندیشه آن از کجا نشأت می‌گیرد؟
صلح سبز اصالتا یک جریان آمریکایی است که در ابتدا یک جریان مردمی ضد جنگ بود اما بعدا به یک جریان وابسته با روابط تجاری گسترده بدل شد و به جان دیگر کشورها به ویژه در حوزه فناوری‌های نو افتاد. هم اکنون صلح سبز در مقابله با توسعه فناوری هسته‌ای (به ویژه در کشورهای در حال توسعه)، مهندسی ژنتیک و برخی صنایع مانند IT به شدت فعال است. سابقه این جریان در فراهم کردن مقدمات انحصار فناوری و عقب ماندگی در کشورهای هدف در سه حوزه انرژی هسته‌ای، مهندسی ژنتیک و صنعت آشکار است. حقیقت آن است که استکبار جهانی برای جلوگیری از کسب فناوری از سوی کشورهای دیگر تلاش می‌کند و در این راستا جریان‌های به ظاهر مردمی نظیر صلح سبز به خوبی عمل کرده‌اند. صلح سبز مؤثرترین عامل انتشار شبهات و مطالب جعلی علیه برخی فناوری‌های نو مانند محصولات تراریخته تحت لوای شعارهای زیبای زیست محیطی و سلامتی است. هیلاری کلینتون نیز در کتاب خاطرات خود به سوءاستفاده از این جریان‌ برای پیاده کردن اهداف امریکا در کشورها تصریح می‌کند. 

بر اساس آخرین گزارش منتشره از سوی activistfacts در سال 2018، بخش قابل توجهی از تأمین مالی 360 میلیون دلاری صلح سبز از سوی بنیادهای صهیونیستی همچون بنیاد ترنر، بنیاد نیویورک تایمز، بنیاد راسموسن، بنیاد فریدمن، بنیاد شرمن، بیناد سن دیگو، بنیاد سن فرانسیسکو، بنیاد سیاتل، بنیاد جامعه کالیفرنیا، بنیاد جامعه شیکاگو، بنیاد باکستر، بنیاد هاوکینز، بنیاد سندرز، بنیاد دیوید پاکارد، بنیاد ادوارد، بنیاد داج، بنیاد گیبسون، بنیاد هارولد هاس‌چایلد، بنیاد ریچارد گلدمن، بنیاد مک آرتور، بنیاد مکس لوینسون، بنیاد فایزر، بنیاد رکس و ... صورت می‌گیرد.


به پیگیری مجوز تولید اشاره کردید. موضع قوانین داخلی کشور در این باره به چه شکل است؟ و اگر قانون تکلیف را به شکل فرایند صدور مجوز طی کرده است چرا با محصولات تراریخته به صورت یکسره و مطلق مخالفت می‌شود؟ 

به لحاظ تکالیف قانونی نیز سیاست‌های کلی و بلندمدت جمهوری اسلامی ایران (ابلاغی ۳/۱۱/۱۳۷۹)، سند ملی زیست فناوری (۱۳۸۴) و راهبردهای اجرایی آن (۱۳۸۶) و قانون ملی ایمنی زیستی (ماده ۲) تولید محصولات اصلاح شده ژنتیکی و تراریخته را ضمن تعیین فرایندهای نظارتی تکلیف کرده‌اند. با وجود این جریانی در کشور وجود دارد که خود را فراتر از قانون می‌داند و سلیقه شخصی و گروهی خود را به کشور تحمیل می‌کند.

علاوه بر قانون موضع جامعه علمی کشور نیز مشخص است. به رغم القائات چند رسانه خاص جامعه علمی کشور متشکل از صدها تن از دانشمندان و متخصصان کشور و نهادهای پژوهشی و دانشگاهی و انجمن‌های علمی از جمله انجمن بیوتکنولوژی، انجمن ژنتیک، انجمن ایمنی زیستی و انجمن اصلاح نباتات در قالب قطعنامه همایش‌های مختلف یا حضور در جلسات رسمی و یا با ارسال نامه‌هایی (نامه ۱۲ مرجع علمی و ۵۴۵ مدیر و عضو هیئت علمی دانشگاه‌ها به کمیسیون کشاورزی مجلس (مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی 1395الف)؛ نامه ۳۰۶ عضو هیأت علمی به ابتکار درباره محصولات تراریخته (مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی 1395ب)؛ بیانیه 100 نفر از مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها از فناوری تولید محصولات تراریخته (مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی 1395ج)) نظر خود را در مقابل این جریان اعلام کرده‌اند.


بنابراین، علاوه بر اینکه مبدأ جریان ضد این فناوری به جریان‌های استعماری خارج از کشور باز می‌گردد، این رویکرد مغایر با نظر جامعه علمی کشور و اسناد بالادستی و قوانین است؟
با توجه به موقعیت کشور در مقطع فعلی و اهمیت مسئله اقتصاد دانش‌بنیان و امنیت غذایی انتظار می‌رود فعالیت‌های این جریان و ارتباط آنها با جریان‌های خارجی مانند بخش مقابله با مهندسی ژنتیک در بنیاد صهیونیستی صلح سبز بیش از پیش مورد توجه نهادهای امنیتی قرار گیرد.

به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش آموزان درباره تشبیه مقابله دشمن با پیشرفت کشور در حوزه هسته‌ای و بیوتکنولوژی اشاره کردید. پیش از این هم این بحث مطرح شده بود که مخالفت‌ها با مهندسی ژنتیک شباهتی به دشمنی‌ها با انرژی هسته‌ای داشته است. این شباهت تا چه حد قابل تبیین است؟

تشبیه هوشمندانه دشمنی با پیشرفت کشور در مهندسی ژنتیک و هسته‌ای از سوی مقام معظم رهبری امری قابل‌توجه است. در مورد فناوری هسته‌ای نیز جریان‌های بین‌المللی ضد فناوری از جمله صلح سبز از دهه 1350 با نفوذ در میان بخشی از مردم و انقلابیون آنها را به شعارهای ضد پیشرفت کشور در این حوزه متمایل ساختند تا جایی که دانشجویان انقلابی با ارسال نامه‌ای به حضرت امام (ره) در پاریس خواستار گنجاندن مقابله با انرژی هسته‌ای در رویکردهای حضرت امام شدند. در همان زمان اعتراضات گسترده مردم منجر به توقف ساخت نیروگاه دارخوین شد (خبرگزاری تسنیم 1392). انتشار محتوای ضد فناوری هسته‌ای از سوی رسانه‌ها و شخصیت‌های موجه داخلی همچون شهید آوینی و هفته‌نامه صبح در دهه‌های شصت و هفتاد نیز ادامه یافت. عقب ماندگی تحمیل شده در این حوزه تا جایی ادامه یافت که کشورمان را درگیر مذاکرات پرهزینه و پیچیده هسته‌ای کرد و نتیجه را امروز همگی شاهدیم. در حوزه بیوتکنولوژی و محصولات تراریخته نیز همان مسیر دنبال شده است.



بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین