آفتابنیوز : بله فیفا لطف خود را شامل نسلی کرد که در عزای سوختن استعدادهایشان شاید بیشتر از همه صغرسنیهای دنیا در طول 72 ساعت گذشته حرص خوردند و حسرت. اما فیفا به نسل آینده فوتبال فرصتی داد تا به پای اشتباهات برخی نسوزند و بروند و خودشان را نشان دهند.
فیفا زمان اجرای عدالت به کتابچه قوانینی رجوع میکند که همه دنیا قبولش کردهاند. قبول کنیم که اشتباه کردیم و باید همه ما از پرچم فروش ورزشگاه تا رئیس سازمان تاوان آن را بدهیم، فیفا راه را نشان ما داده است و خواستار این شده که در ظرف 15 روز تا پایان وقت اداری 21 آذرماه برای اجرای امور مورد نظرش کمیتهای را در نظر گرفته و پس از اصلاح اساسنامه به برگزاری مجمع و انتخابات رئیس و مدیران فدراسیون فوتبال بپردازند تا شرایط حضور نمایندگان فدراسیون فوتبال ایران اعم از تیمهای مختلف، مقامات رسمی و داوران در رقابتهای بینالمللی ممکن شود.
آنچه در این میان بیش از هر چیز ذهن فوتبال را نگران کرده است این است که آیا مدیران فوتبال شرایط فیفا را قبول میکنند یا اینکه باز هم میخواهند به بیان جملاتی چون پیگیرش هستیم و فیفا را راضی میکنیم بسنده کنند. از این میترسیم که آقایان بهجای حل مشکلات به فکر تعیین صلاحیت فیفا باشند.
قطعاً اگر این بار بخواهیم حرفهای فیفا را ببخشید لطف فیفا را جدی نگرفته و آن را تهدید تلقی کنیم قطعاً فیفا به اجرای حکم پرداخته و رسماً فوتبال ایران را از فعالیت محروم میکند!
فیفا در طول این مدت با اعلام این نظر که فوتبال ایران باید اساسنامه را تغییر دهد فرصتی برای فرار از تعلیق را به ما داد ولی متأسفانه لطف فیفا را برای ما تهدید ترجمه کردند! رفع تعلیق موقت فوتبال ایران شادی دوبارهای که فیفا به فوتبال ما داده است و برای تمدید آن نیز کار را به خودمان سپرده.
روزی که عضو فیفا شدیم قبول کردیم که برای فوتبال ما باید تصمیم بگیرد و زمانی میتوانیم به دخالت و نظارت غیرفوتبالیها متوسل شویم که یک تخلف غیرفوتبالی صورت گرفته باشد، ما میتوانیم با سود جستن از افراد متبحر و حتی وکلای درجه یک فیفا آنچه را که فیفا قبول دارد در اساسنامه و ساختار مدیریت فوتبال به اجرا در بیاوریم و قطعاً در این میان استقلال فدراسیون فوتبال نیز با بررسی دقیق و نحوه اجرایی خواستههای فیفا مورد نظر قرار خواهد گرفت.
میتوانیم شادی موقت رفع تعلیق رابه شادی ابدی تبدیل کنیم و در این میان فقط باید مواظب باشیم که سودجویان از وقت اندکی که فیفا داده است سوءاستفاده نکنند.
میتوانیم با یک تصمیم درست و استفاده از نظرات و توانمندیهای افرادی که دلسوزیشان در ورزش اثبات شده است و قبول دارند فوتبال و مردم آنها را بزرگ کردهاند استفاده کنیم و در طول همین 15 روز تصمیماتی بگیریم که هم جبران گذشته باشد و هم مایه مباهات برای آینده.
فوتبال ایران در مرحله آزمونی بسیار سخت است و درایت سلاحی است که دلسوزان ورزش باید از آن استفاده کنند، بازیهای آسیایی دوحه شاید در این وانفسا که ثانیه به ثانیه آن در سرنوشت فوتبال و خانواده آن مهم است یک مسأله دست و پاگیر باشد اما نه اشتباه نکنید بازیهای دوحه برای فوتبال ما یک عامل نجات است چرا که اگر این محرومیت در زمانی اتفاق میافتاد که فوتبال ایران در آستانه یک تورنمنت بزرگ نبود مسؤولان ما مثل 48 ساعت قبل و 48 ساعتهای قبل فقط به وعده دادن و اعتراض کردن مشغول میشوند!
فوتبال ایران میتواند در بازیهای آسیایی دوحه ثابت کند که فیفا نزدیک بود چه افتخاری را از چشم مردم آسیا بگیرد. آنها وقتی شاگردان سیموئز را در قطر تماشا میکنند از خودشان نمیپرسند بهراستی چنین فوتبالی را میخواستند تعلیق کنند؟ استعدادهای فوتبال ما در دوحه میتوانند با زبان فوتبال همه دنیا را مجبور کنند که برای فیفا نامه بنویسند تعلیق فوتبال ایران ظلم به فوتبال است و البته قطعاً فرصتی که فیفا به ما داده نیز به همین خاطر بوده است.
دقت کنید رئیس فیفا در حرفهایش گفته است محرومیت ایران اجرا نمیشود تا قهرمان دو دوره پیش بازیهای آسیایی بتواند در این دوره از رقابتها حاضر شود!
این نشان میدهد که فیفا بدون در نظر گرفتن سوابق و تواناییها و تأثیرگذاری فوتبال ایران حکم صادر نکرده است و چون به این موارد توجه کرده اجازه حضور ایران در این مسابقات را صادر کرده است. فقط تصور کنید اگر این اتفاقات پیش از جام جهانی 2006 میافتاد و یا رئیس سازمان تربیتبدنی مثل پایان جام جهانی پیش از شروع آن به برکناری رؤسای فدراسیون فوتبال اقدام میکرد آیا آن وقت میتوانستیم به این راحتی از محرومیت حضور در جام جهانی جلوگیری کنیم. بههر حال همه چیز دارد ختم به خیر میشود و مسألهای که بسیار مهم است اینکه نباید عجله کنیم.
فیفا 15 روز به ما فرصت داده است. در طول این 15 روز باید اساسنامه را تغییر داده و پس از تشکیل مجمع به انتخاب رئیس جدید بپردازیم!
اما یادمان باشد که تبعات این تصمیمات را باید تا 4 سال پذیرا باشیم، اساسنامه فیفا مشخص است و اساسنامه فوتبال ایران هم شاید فقط در چند بعد آن با فیفا مأنوس نباشد و قطعاً با تغییرات آن میتوانیم یکی از بزرگترین خواستههای فیفا را برآورده کنیم اما اینکه چه کسانی قرار است عضو مجمع فدراسیون فوتبال باشند و رئیس مجمع چه کسی قرار است باشد، بسیار مهم است؛ ای کاش فیفا در این مسأله نیز بتواند راهکاری را نشان دهد.
فیفا برکناری و دخالت سازمان تربیتبدنی را در کار فدراسیون فوتبال قبول ندارد ولی وقتی اداره و پشتیبانی از ورزشها به عهده رئیس سازمان تربیتبدنی است چطور میتوان از سازمان خواست که در ازای پرداخت تسهیلات و امکانات از حق خود صرف نظر کند. فیفا خواستار تشکیل مجمع شده است ولی نگفته آیا حضور رئیس سازمان تربیتبدنی که رئیس مجمع همه فدراسیونهاست درست است یا خیر... و آیا تعیین صلاحیت رئیس مجمع فدراسیون فوتبال به عهده فیفاست یا مسؤولان داخل کشور.
اگر صلاحیت رئیس مجمع را فیفا تأیید کند و فرض بر این شود که رئیس سازمان تربیتبدنی رد صلاحیت شود آن وقت باید منتظر این موضعگیری از سوی سازمان باشیم که از این پس دیگر روی حمایت و امکانات سازمان تربیتبدنی حساب نکرده و از همان فیفا تأمین شویم. اگر هم مثل قبل رؤسای سازمان صلاحیت مجمع را تأیید میکنند که دیگر چه نیازی به این همه داستان و جنجال و تعلیق بود.
فیفا با مهلتی که به فوتبال ما داده است لطف خود را ثابت کرده ولی باید این ابهامات را هم برطرف و مشخص کند که اصلاً فدراسیون فوتبال میتواند در ازای امکانات و تسهیلات اختیارات خود را به دست رئیس سازمان بدهد یا خیر.
شاید هم وظیفه سازمان تربیتبدنی این باشد که فقط در مواردی مشخص شده دخالت کند. یکی از مهمترین خواستههای فیفا تعیین رئیس جدید است که قرار بود پیش از این انجام شود، اما نشد.
در عرض 15 روز باید مجمع تشکیل شود و کاندیداها تبلیغات خود را شروع کرده و پس از تعیین صلاحیت از بین آنها یک نفر به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب شود! علیآبادی در جلسهای که با دبیران روزنامهها داشت، گفت: دادکان برای رسیدن به سمت رئیس فدراسیون فوتبال پیش از انتخابات با رؤسای هیأتها جلسه گذاشت و به بهانههایی آنها را دعوت به حمایت از خود کرد.
حالا از مهندس علیآبادی میخواهیم که به جای حفظ و پیگیری این موضوع که چه کسانی تخلفات ایران را به فیفا گزارش دادهاند دنبال سالم برگزار شدن این انتخابات باشد و این بار صلاحیت رأیدهندگان را مورد بررسی قرار دهد. شاید کمیتهای که فیفا پیشنهاد کرده است بتواند کمک بزرگی برای آشکار شدن نیت رأیدهندگان باشد.
نمیخواهیم بگوییم داریوش مصطفوی هم به بهانه سرکشی به هیأتهای فوتبال دنبال جمعآوری آراست اما شنیدهایم آنهایی که خود را لایق کاندیدا شدن میدانند بهدنبال جلب آرا چیزهایی را در گوش هم زمزمه کردهاند.
کسانی که رئیس فوتبال را به خاطر وعدههایش قبول کنند و تواناییهای وی را در نظر نگیرند قطعاً هم به فوتبال ما خیانت میکنند و هم به خود آن شخص، چرا که اگر رئیس منتخب آنها توانمندترین رئیس دنیا هم باشد همیشه این تفکر را دارد که با تطمیع خواستههای آنها به ریاست رسیده نه تواناییهایش. با چشم باز و درنظر گرفتن تبعات انتخاب، رئیس جدید را انتخاب کنیم و از این موضوع نترسیم که این انتخاب ممکن است بسیاری از برنامهها را تغییر دهد.
شاید رئیس جدید با بسیاری از خواستههای فعلی و پروژهها مخالفت کند ولی اگر در این تغییرات تضمینی برای دوام و تکثیر خوشبختی بود درنگ نکرده و برایش فرش قرمز پهن کنیم، مرگ انگیزهها با تنفس مصنوعی فیفا پایان یافته است و قلب به شمارش افتاده فوتبال ایران با یک حماسه که این بار درایت مسؤولان ورزش کشور است میتواند از ایست نجات پیدا کند.
هشتم آذر 1376 در زمان ریاست داریوش مصطفوی فوتبال ایران یک حماسه بزرگ را خلق کرد و به جام جهانی راه یافت و حالا باز هم دست سرنوشت داریوش مصطفوی و همکارانش را به جایی رسانده که باید خالق یک حماسه باشند.