آفتابنیوز : محمود کاشانی درباره سالروز اعدام دکتر فاطمی به خبرآنلاین گفت: مصدق، فاطمی را قربانی خود کرد. فرمان نخست وزیری زاهدی ساعت یازده شب ۲۳ مرداد ۱۳۳۲ از سوی سرهنگ نصیری به دستش رسید. زاهدی چون از آن لحظه به بعد طبق قانون نخست وزیر بود به سرهنگ نصیری دستور داد که حکم برکناری مصدق را ساعت یازده شب ۲۴ مرداد به او ابلاغ کند. نصیری هم فردی نظامی بود و تبعیت کرد.
وی افزود: نصیری ساعت یازده شب ۲۴ مرداد به همراه چند تن از دستیارانش پای پیاده به در خانه مصدق رفت چون چهارراه های اطراف خانه مصدق با ایست بازرسی بسته شده بودند و وزیران مصدق نیز با خودرو به خانه او نمی توانستند بروند. نصیری به نگهبانان خانه مصدق گفت «من از طرف شاه حامل نامه ای هستم که می خواهم به آقای مصدق ابلاغ کنم». نگهبانان اجازه ورود نمی دهند و می روند با مصدق مشورت می کنند، قطعا مصدق اجازه نداد که نصیری به داخل خانه او بیاید و مستقیم حکم را ابلاغ کند بنابراین نگهبان ها به در خانه می بر می گردند و از نصیری می خواهند که پاکت نامه را بدهد تا نامه را به دست مصدق برسانند.
فرزند مرحوم آیت الله کاشانی یادآور شد: نصیری یک شرط می گذارد و می گوید «به شرطی نامه را می دهم که وقتی مصدق نامه را ملاحظه کرد روی پاکتش به من رسید دهد تا معلوم شود مأموریتم را انجام داده ام». قطعا او می خواست این رسید را تحویل زاهدی بدهد. نگهبان ها نامه را می برند. نصیری سپس در خاطرات خود توضیح می دهد که یک ساعت و نیم او را بلاتکلیف در محوطه خانه مصدق نگه می دارند به طوری که کلافه شده بود. بعد از یک ساعت و نیم نگهبان می آید و پاکت نامه را به او تحویل می دهد، نصیری هم می بیند روی پاکت رسید نامه داده شده است اما وقتی می خواست به محل کار خود برود، یکی از نگهبان ها می آید و می گوید «دکتر مصدق دستور داده که او خود را به ستاد ارتش معرفی کند».
وی افزود: این دستور برای چه داده شد؟ مصدق دیگر نخست وزیر نبود، به فرض هم که نخست وزیر بود، حق نداشت بازداشت غیرقانونی کند چون کسی پیام آور را دستگیر نمی کند ولو اینکه مصدق از فرمان برکناری اش ناراضی بوده باشد بنابراین این هم یک راز است که چرا سرهنگ نصیری شب ۲۵ مرداد در زندان دژبان بازداشت شد؟ اما این رسید پرده از راز بر می دارد.
این فعال سیاسی اظهار کرد: اولا رسید مصدق از جهت عبارت پردازی بسیار دقیق است چون مصدق در رسید می نویسد «ساعت یک بعد از نصف شب ۲۵ مرداد ماه ۱۳۳۲ دستخط مبارک به این جانب رسید. دکتر محمد مصدق». اولا مصدق می نویسد «دستخط مبارک» پس در واقع از فرمان برکناری خود تمکین می کند، دوم اینکه عنوان «نخست وزیر» را از کنار نام خود بر می دارد در حالی که تمام اعلامیه ها، نامه ها و مکاتباتی که مصدق از ۱۰ اردیبهشت۱۳۳۰ تا شب ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ امضا کرد کنار نام خود عنوان «نخست وزیر» را می نوشت ولی در اینجا عنوان نخست وزیر را از کنار اسم خود بر داشت که دلالت آشکار دارد فرمان برکناری خود را پذیرفته است. مصدق می دانست در غیاب مجلس، شاه می تواند نخست وزیر جدید انتخاب کند. او این سنت را قبول داشت و حتی در این زمینه او قبلا در سال ۱۳۲۸ اعلامیه داده بود.
وی افزود: مصدق شب ۲۵ مرداد با این رسیدی که داد نخست وزیری اش پایان پیدا کرد اما شگفت انگیز این است که دریافت این فرمان و دادن آن رسید را پنهان کرد و به هیچ یک از وزیران خود و نمایندگان مجلس که هوادار او بودند کوچکترین اطلاعی از صدور فرمان برکناری خود نداد و صبح روز ۲۵ مرداد که وزرای کشور، دادگستری و امور خارجه به خانه او آمدند همان اعلامیه دروغین را در اختیار آنها گذاشت که نصیری نصف شب با دو کامیون سرباز به خانه من آمد و قصد داشت خانه را اشغال و من را بازداشت کند.
کاشانی بیان کرد: در واقع مصدق دکتر صدیقی وزیر کشور، لطفی وزیر دادگستری و حسین فاطمی وزیر خارجه خودش را فریب داد و به هیچ کدام از آنان واقعیت را نگفت. در نتیجه عصر روز ۲۵ مرداد حسین فاطمی وزیر خارجه و دکتر شایگان نماینده مجلس که هوادار مصدق بودند در میدان بهارستان مردم را جمع کردند و میتینگ گذاشتند و علیه شاه شعار دادند. تا روز ۲۸ مرداد هیچ از اطرافیان مصدق و وزیران او خبر این را که مصدق شب ۲۵ مرداد برکنار شده نداشتند.
وی افزود: وقتی از دکتر صدیقی وزیر کشور مصدق می پرسند آیا از فرمان برکناری مصدق خبردار بود یا نه؟ می گوید «مطلقا درباره فرمان ملوکانه دایر بر عزل دکتر مصدق از سمت نخست وزیری سخنی گفته نشده است اما آنچه درباره آگاهی من از جریان، سئوال فرمودید پیش از این نوشتم که در خانه جناب آقای نخست وزیر دهان به دهان موضوع دستخط که موضوع ورود به خانه بوده است را شنیدم و از دکتر مصدق پرسیدم موضوع دستخط چه بوده فرمودند چیزی نبود».
محمود کاشانی گفت: شهادت دیگر از عبدالعلی لطفی وزیر دادگستری دولت مصدق است. این شهادت در حضور مصدق بیان شد و گفت «در حضور آقای دکتر مصدق صریحا عرض می کنم که ابدا از ناحیه ایشان چنین صحبتی که فرمان عزل ایشان و نصب جناب سپهبد زاهدی باشد نگفتند و وزرا هم ابدا این صحبت را نکردند و تمام این طور جلوه داده شد کودتایی در شُرُف وقوع بوده و جلوگیری شد و می خواستند خود دکتر مصدق و وزرا را دستگیر کنند، این طور در ذهن ما جلوه داده شد. به کلی صحبت از فرمان عزل، به تصریح، یا انشاء یا به ایما یا به تلویح از ناحیه دکتر مصدق با ما نشد که من تکلیف خود را بفهمم».
وی افزود: چرا شخص مصدق که فرمان برکناری خودش را گرفت به وزیران خود اطلاع نداد که اینها لااقل تکلیف خودشان را بدانند و حسین فاطمی و دکتر شایگان عصر ۲۵ مرداد نیایند در خیابان های تهران میتینگ بدهند. در واقع اینها قربانی مصدق شدند.
کاشانی تأکید کرد: این پرسش پیش می آید که چرا مصدق فرمان برکناری خود را به اعضای کابینه و دولت خود اطلاع نداد، در این زمینه اسناد و مدارک فراوانی از روزهای ۲۴ تا ۲۸ مرداد ۳۲ در دسترس هستند که نشان می دهند مصدق به دنبال هموار کردن راه تسلیم قدرت دولتی به زاهدی بود و بنابراین افشای فرمان برکناری مانع از این می شد که این زمینه چینی ها انجام شود.