آفتابنیوز : به نظر می رسد که هفته های آتی زمان مناسبی برای سنجش وعده های وزیر رفاه است. باید ببینیم شریعتمداری که اکنون بخش بزرگی از مسئولیت اقشار آسیب پذیر و کم درآمد کشور را بر دوش می کشد به وعده هایش عمل خواهد کرد؟ یا همچنان در بر همان پاشنه خواهد چرخید؟
واقعیت این است که حوزه اجتماعی کشور طی سالهای اخیر مغفول مانده و فشارهای اقتصادی، تحریم ها و مسایل بین المللی همگی باعث شده است که مشکلات آسیب دیدگان اجتماعی به حاشیه رانده شود. گرچه مسئولان کشور هر ۶ ماه یک بار تراز نامه ای از عملکردها و فعالیت هایشان به مقام معظم رهبری ارایه می دهند اما گمان نمی کنم که تغییر محسوسی حاصل شده باشد چرا که موضوعات اجتماعی با مسایل سیاسی در هم تنیده شده است و راهکارهایی که برای مشکلات در نظر گرفته شده بیشتر رنگ و بوی سیاسی داشته تا اجتماعی و بازیگران این حوزه هم بیش از اینکه متخصصان حوزه اجتماعی باشند، مردان سیاست بوده اند.
فرصت زیادی برای دولت تدبیر و امید باقی نمانده تا کارنامه قابل قبولی از خود در حوزه اجتماعی به یادگار بگذارد. پرداخت کمک های مالی ۲۰۰ هزار تومانی و یارانه به اقشار کم درآمد راهگشای مشکل نیست. اکنون فضای اجتماعی کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند متخصصان و کسانی است که با پوست و استخوان خویش مشکلات اجتماعی را طی دهه های اخیر حس کرده اند و راهکارهای بنیادی برای حل مشکلات دارند.
امروز که تحریم ها باعث شده که بخش هایی از دهک های متوسط اقتصادی به سمت دهک های پایین سوق پیدا کنند وظیفه سازمان بهزیستی از هر زمان دیگری سنگین تر شده و مسایل و مشکلاتی که باید به دوش بکشد نسبت به ۵ سال گذشته چند برابر شده است چرا که نه تنها باید به مددجویان گذشته خود خدمات ارائه کند بلکه مددجویان جدیدی را نیز باید پذیرا باشد.
در چنین شرایطی انتخاب رئیس مناسب و کاربلد برای سازمان بهزیستی یکی از سرنوشت سازترین تصمیم گیری های وزیر رفاه به شمار می آید. چرا که سازمان بهزیستی مهم ترین سازمان امدادی و رفاهی کشور است.
با توجه به شرایط کشور و وضعیت اقشار آسیب پذیر انتخاب فرد مناسب برای ریاست سازمان بهزیستی، چیزی نیست که بتوان آن را قربانی ژست های سیاسی کرد. دولت تدبیر و امید وعده داده بود که از زنان و جوانان در پست های مدیریتی استفاده کند که اتفاقا بسیار هم ایده خوبی است. اما حالا که یک پست دولتی خالی شده و دولت تدبیر و امید هم در اجرای وعده هایش برای استفاده از زنان و جوانان موفق نبوده است نباید این جایگاه را فدای اهداف سیاسی کند. چرا که سازمان بهزیستی نیازمند یک مدیر اجتماعی از بدنه سازمان بهزیستی است که با درد مددجویان آشنا باشد.
به یاد داشته باشیم که سازمان بهزیستی بزرگترین مرجع صدور پروانه فعالیت برای نهادهای اجتماعی و سازمان های مردم نهاد است. نهادهای مدنی هم بزرگترین شرکای اصلی سازمان در کمک رسانی به نیازمندان کشور هستند. بنابراین چنانچه فردی برای ریاست این سازمان انتخاب شود که سابقه فعالیت در حوزه اجتماعی نداشته باشد و نتواند تعامل خوبی با سازمان های مردم نهاد برقرار کند همکاری این سازمان با شرکای اصلی اش دچار اختلال خواهد شد.
صرف داشتن سابقه اجتماعی هم نمی تواند دلیل کافی برای انتخاب فردی برای این جایگاه باشد. رئیس سازمان بهزیستی باید سابقه اجتماعی موثر داشته باشد. بهزیستی یک سازمان تخصصی است و کسی که قرار است سکاندار این سازمان شود، قرار نیست با آزمون و خطا پیش برود او باید قبلا کارورزی هایش را انجام داده باشد و در حوزه آسیب های اجتماعی و برنامه ریزی برای اقشار آسیب پذیر چیره دست شده باشد .او باید هم دانش آکادمیک لازم را داشته باشد و هم بر اساس نظریه اجتماعی کار را پیش ببرد و برای فعالان حوزه اجتماعی فردی شناخته شده باشد.
با توجه به شرایط موجود سازمان بهزیستی امروز بیش از هر زمان دیگری به متخصصان و مدیرانی نیاز دارد که از دل همین سازمان برآمده و با خدمات گیرندگان و مددجویان در تماس بوده اند. بنابراین جناب آقای شریعتمداری، منتظر شایسته سالاری و شنیدن صدای سازمان های مردم نهاد هستیم. بنابراین الوعده وفا!
خبرانلاین