آفتابنیوز : آفتابـ محمد رادنیا: ترافیک، مسئله مسکن، معضل اشتغال، ازدحام، آلودگی هوا، بافت هوای فرسوده پرخطر و سایر مشکلات بزرگ پایتخت، امروز تهران را به صحنه سنجش میزان تدبیر، کارآمدی و توانایی دولت و مسئولان تبدیل کرده است. طرحهای مقطعی و وعدههای دولت جدید که رئیس آن خود تجربه مدیریت این ابرشهر را نیز داشته است تاکنون نتوانسته به اندازه کافی کارآمدی خود را برای مردم و ناظران به اثبات برساند و از این رو وضعیت بحرانی شهر بزرگ روز به روز به انفجار نزدیک میشود.
معمای حل نشده این است که مشکلات پایتخت چگونه با وجود دارا بودن بیش از یک سوم امکانات کشور هر روز حادتر میشود، آیا باید تلاش بیشتری برای به حداقل رساندن این معضلات شهری داشت و یا آنکه تهران و مشکلاتش را یکجا فراموش کرد و به فکر ایجاد یک پایتخت جدید در استان دیگری بود.
یک کارشناس برنامهریزی اجتماعی در این رابطه معتقد است «رشد بیرویه، غیرمنطقی و با سرعت شهر تهران کشور را دوچار بیماری ماکروسفالی یا بزرگی سر کرده است». دکتر تورج دانشور متخصص برنامهریزی شهری و منطقهای در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی آفتاب با بیان این مطلب تاکید میکند براساس اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 75 تهران شهری است با 10 میلیون جمعیت اما سیمای شهر تهران جمعیتی بیش از 10 میلیون نفر را نشان میدهد.
وی میافزاید: مقامات معتقدند بخش بزرگی از این جمعیت برای کار به تهران میآیند و بعد از پایان کار خود از شهر خارج میشوند اما این موضوع با توجه به آمارها و ساخت جمعیتی پایتخت برای کارشناسان قابل قبول نیست.
این پژوهشگر با اشاره به الگوی جمعیتی شهر تهران یادآور میشود تهران شهری 10 میلیون نفری است در حالی که دومین شهر بزرگ کشور یعنی اصفهان و مشهد حدود 3 تا 4 میلیون جمعیت دارند. این شکل جمعیت بیانگر بیماری سیستم و بحران شهرنشینی در کشور است. تهران مانند سری بزرگ است که بر روی بدنی لاغر و نحیف قرار گرفته و هر روز نیز این سر بزرگتر و این بدن لاغرتر میشود.
دانشور اشارهای نیز به ساخت و سازهای مجاز و غیرمجاز در تهران دارد و میگوید: ساخت و سازهای فراوان و بیبرنامه در تهران باعث شده تا جایی برای نفس کشیدن مردم باقی نماند. پیش از انقلاب مهندسین مشاوری که برای تهران طرح میدادند به ما اخطار کردند که تهران در بدترین شرایط تنها میتواند چهار میلیون نفر را در خود جای بدهد حال آنکه امروز این شهر بیش از 10 میلیون نفر جمعیت دارد.
به گفته دانشور ، جمعیت تهران در سالهای آینده افزایش خواهد یافت چرا که براساس تئوری تور و وزنه تمام امکانات و مراکز مهم و استراتژیک در تهران واقع شده است و همچنین سرمایهها نیز به دلیل سودآوری بیشتر به سمت تهران سرازیر میشود به همین دلیل حرکتهای جمعیتی به سمت این شهر جهت میگیرند.
این پژوهشگر در خصوص راهحل معضلات شهر تهران نیز معتقد است: حل معضلات تهران راه کوتاه مدت و موقتی و همچنین راه دراز مدت و کلان دارد. راهحلهای کوتاه مدت راهحلهای مقطعی هستند که مانند مسکن مشکلات را تنها برای مدتی کاهش میدهند اما راهحلهای بلندمدت با در نظر گرفتن همه جوانب و با اعمال برنامهریزی منطقهای و آمایش سرزمین با نگاهی کلان سعی در برطرف کردن اصولی مشکلات خواهد داشت.
به گفته او، خلوت کردن تهران دور از دسترس نیست اما دولت با بیتوجهی به نظرات کارشناسان و تنها با اجرای طرحهای کوتاه مدت که تا کنون هم چندان نتیجه بخش نبوده از دستیابی به این مسئله مهم دور مانده است.
وی در پایان با اشاره به برخی وعدهها و طرحهای آرمانی نظیر «انتقال پایتخت» بر این نکته نیز انگشت میگذارد: نباید انتظار معجزه داشت، مسئولان باید بر اساس سند راهبردی چشمانداز 20 ساله، چهار برنامه پنج ساله توسعه را با در نظر گرفتن مسائل و مشکلات و براساس برنامههای منطقهای و آمایش سرزمین طراحی کنند تا شاید شرایط پایتخت تغییر کند. برخی تصور میکنند که تهران مانند یک جعبه بستهبندی شده است که میتوان آن را به جای دیگری پرتاب کرد اما این تحلیل بسیار سادهانگارانه و غیرکارشناسی است.