آفتابنیوز : اين اتفاق سالهاست در فوتبال ما میافتد و بازيكنان و مربيان قبل از اينكه به اين دو تيم بپيوندند عنوان میكنند كه حاضرند به طور رايگان و تنها به عشق پيراهن براى استقلال و پرسپوليس بازى كنند اما وقتى وارد اين دو تيم میشوند و به پول مورد نظرشان نمیرسند، تندترين جملات را نثار مسؤولان و باشگاه میكنند.
نمونههاى زيادى از اين مورد در سالهاى اخير را شاهد بودهايم كه آخرين آنها داود فنايى و بهروز رهبرى فرد هستند كه سالها براى پرسپوليس بازى كرده بودند و شعارهاى زيادى را هم مبنى بر عشق به پيراهن اين تيم سر داده بودند اما به خاطر گرفتن طلبشان تا به حال بارها به كميته انضباطى رفتهاند و بارها هم از باشگاه شكايت كردهاند. با اين شرايط مشخص است كه آنها تا زمانى كه در تيم بودهاند و به منافعشان میرسيدند پرسپوليس را دوست داشتند و به آن عشق میورزيدند. اما وقتى از پرسپوليس كنار گذاشته شدند شرايط ۱۸۰ درجه فرق كرد.
اخيراً حميد استيلى بازيكن و مربى سابق سرخپوشان به دليل اختلافاتى كه با مصطفى دنيزلى داشت از كادر فنى پرسپولس كنار گذاشته شد تا پردهاى ديگر از عشق و علاقه بازيكنان به اصطلاح متعصب ورق بخورد. استيلى را از زمانى كه بازيكنى دونده و جنگنده در ميانه ميدان بود میشناسيم. او سالها براى تيمهاى بهمن، پاس و پرسپوليس بازى كرد. او با محمد خاكپور دوقلوهاى فوتبال ايران را تشكيل داده بودند و هر جا میرفتند كنار هم بودند اما در سالهاى اخير كمترين رابطهاى بين اين دو وجود نداشته است. استيلى با پروين هم رفاقت ديرينهاى داشت و خود را شاگرد متعصب او میدانست اما در برخى اتفاقات چند سال اخير كه پيرامون باشگاه پرسپوليس رخ داده است استيلى اين ادعايش را به پروين ثابت نكرد.
او از زمانى كه بنا بر تشخيص على پروين از دوران بازيگرى خداحافظى كرد در كنار اين مرد بزرگ به عنوان مربى حضور يافت و تلاش كرد با نزديك شدن به بازيكنان خود را به عنوان يك مربى تأثير گذار در تيم معرفى كند. او در اين مدت با چند خبرنگار نيز رابطه دوستانهاى برقرار كرد و تلاش میكرد از طريق برخى از اين خبرنگاران موقعيتش را در پرسپوليس مستحكم كند و نقشش را به عنوان يك عامل تأثير گذار در نتايج پرسپوليس پررنگ كند.
استيلى كه توانسته است در سالهاى اخير خود را به عنوان تنديس تعصب بين هواداران پرسپوليس مطرح كند و اين لقب را با كمك روزنامه هوادار باشگاه به خود اختصاص داد تا زمانى كه با مصطفى دنيزلى كار میكرد هيچگاه از توهينها و بدرفتارىهاى دنيزلى به طور علنى صحبت نمیكرد اما زمانى كه از كادر فنى كنار گذاشته شد همه چيز عوض شد و او شروع كرد به صحبت كردن عليه دنيزلى.
استيلى در پرسپوليس زمان آرىهان هم تلاش میكرد بازيكنان را به سمت خود بكشاند تا در زمانهاى مورد نياز به كمكش بيايند اما عمر مربيگرى مرد هلندى در پرسپوليس آنقدر نبود كه او بتواند برنامههايش را پياده كند. با آمدن دنيزلى به كادر فنى پرسپوليس استيلى از طريق دوستان نزديك و خبرنگارانى كه داشت تلاش كرد انصارى فرد را راضى كند كه به عنوان دستيار ايرانى در كنار دنيزلى بماند. او در نهايت موفق به اين كار شد و در تركيب كادر پرسپوليس باقى ماند اما تا زمانى كه از اين كادر كنار گذاشته نشده بود هيچ مصاحبهاى عليه دنيزلى نداشت و هيچگاه هم نخواست كه به خاطر عشق و تعصبش به پرسپوليس ! مشكلات اين تيم را بازگو كند اما زمانى كه كنار گذاشته شد شروع كرد به دلسوزى براى پرسپوليس.
او ديروز در تلويزيون حرفهايى زد كه هيچ نشانى از بوى تعصب و دلسوزى نداشت و صرفاً يك كينه توزى و عناد واضح بود. او در حالى عنوان كرد پرسپوليس را دوست دارد كه چند ثانيه بعد براى موفقيت اين تيم در نيم فصل دوم هيچ شانسى قائل نبود. او ظاهراً پرسپوليس موفق را تنها با حضور خودش میخواهد و تصور میكند اگر استيلى در كادر فنى نباشد دنيزلى و همكارانش با اين تيم به موفقيتى دست پيدا نخواهند كرد.
سؤال ما از استيلى اين است كه چرا شعار متعصب بودن و دوست داشتن پرسپوليس را سر میدهيد اما در گفتارتان چيز ديگرى را بر زبان میآوريد و تنها به دنبال خط و نشان كشيدن هستيد. اگر در كادر فنى باقى میمانديد بازهم میگفتيد كه پرسپوليس در نيم فصل دوم موفق نمیشود؟ يا بازهم تأكيد میكرديد كه اگر دنيزلى در رفتار و تمريناتش تجديد نظر نكند پرسپوليس موفق نخواهد شد؟
آقاى استيلى اين تعصب نيست كه شما به خاطر دور ماندن از پرسپوليس هر حرفى را بر زبان میآوريد و اسمش را هم میگذاريد دلسوزى يا دوست داشتن پرسپوليس. اگر شما پرسپوليس را دوست داشتيد نمیآمديد در يك برنامه زنده تلويزيونى عليه اين تيم و شرايط درونىاش صحبت كنيد. اگر شما به پرسپوليس تعصب داشتيد ارتباطاتتان را با بازيكنان قطع میكرديد تا در صحبتهايى كه با آنها داريد ذهنشان را نسبت به كادر فنى و دنيزلى بد بين كنيد.
آقاى استيلى وقتى شما از پرسپوليس جدا شدهايد و ديگر سمتى در اين تيم نداريد چه دليلى دارد كه برخى بازيكنان با هدفى خاص با شما در تماس باشند كه شما به آنها توصيه كنيد با تمام توان براى مردم بازى كنند! اگر شما اينقدر دلتان براى پرسپوليس میسوخت به سكوتتان ادامه میداديد و قضاوت را به مردم واگذار میكرديد نه اينكه بياييد در برنامه تلويزيون سراسرى ايران و هر چه دلتان میخواهد يكطرفه در مورد دنيزلى بر زبان بياوريد. نه آقاى استيلى اين راهش نيست و اين تعصب نيست.
نويسنده: خسرو رضايى