آفتابنیوز : وقتی رنه سیموئز با آن کولهبار تجربه مربیگریاش در برزیل و جامائیکا به ایران آمد همه به این باور بودند که او میتواند ساختار فوتبال پایهای را تغییردهد و طلسم ناکامیهای المپیک را بشکند؛ اما خواسته یا ناخواسته تعلیق فوتبال ایران و مشکلات صغر سنی برخی بازیکنان تیم مثل سیدمهدی رحمتی، مهرزاد معدنچی و سیاوش اکبرپور و عدم رویارویی با حریفان قدرتمند تدارکاتی همه و همه دست به دست هم داد تا سیموئز نتواند قهرمانی بوسان را تکرار کند و با ارائه یک سری بازیهای ضعیف کارنامه غیرقابل قبولی را از رهبری تیمملی امید به جای بگذارد؛ او با توجه به این اتفاقاتی که بهوجود آمد عطای رفتن را به لقای ماندن و کار کردن در ایران بخشید و به کشورش بازگشت؛ بهراستی فدراسیون فوتبال برای این مربی سابقهدار و علمگرا چه امکاناتی را فراهم کرد که انتظار داشت سیموئز تیمملی امید را در دوحه قهرمان و به رقابتهای المپیک 2008 پکن رهنمون کند؟
از نفراتی که شرایط سنی زیر 23 سال را در دوحه داشتند تنها مهرداد اولادی، مهرداد پولادی، عادل کلاهکج، پژمان منتظری، علیرضا حقیقی، میلاد نوری، حسین ماهینی، احسان خرسندی، سعید چاهجویی و محمد غلامین باقی ماندند و برای ترمیم تیم، فدراسیون فوتبال نفراتی را به اردو فراخوانده که با وجود تجربه کردن رقابتهای لیگ هنوز در میادین بزرگ بینالمللی آزمایش نشدهاند و ما انتظار داریم به المپیک هم راه پیدا کنیم؛ با آن همه وسواسی که کمیته ملی المپیک و فدراسیون برای انتخاب جانشین سیموئز به خرج دادند بالاخره قرعه هدایت تیمملی امید به نام وینکو بگوویچ کرواتی افتاد که عملکرد وی در درازمدت با جوانان جواب داده و نباید در فرصت کوتاه انتظار معجزه داشته باشیم.
در تمام دنیا رسم بر این بوده که وقتی تیمهای ملی پایهای نتیجه نمیگیرند و از گردونه رقابتهایی کنار میروند باید آنها را حفظ کرد و با ترسیم برنامهای مدون از وجودشان در یک رده سنی بالاتر بهره گرفت، اما در ایران وقتی تیم جوانان با علیدوستی نتوانست به جام جهانی راه پیدا کند به حال خود رها شد و بازیکنان آن تیم به باشگاههای خود بازگشتند.
بگوویچ خودش در انتخاب بازیکنان دخالتی نداشته و باید فرصتی را برای شناخت بیشتر وی از نفرات دعوت شده به اردو در نظر گرفت، البته تجربه 3 سال کار شبانهروزی در فولاد خوزستان و حضوری کوتاه مدت در پرسپولیس و پگاه گیلان میتواند به کوتاهتر شدن این زمان کمک کند. گذشته از تمام این مباحث همین تیم دست و پا شکستهای که زیر نظر بگوویچ تمرین میکند طبق اعلام فیفا باید روز نهم اسفندماه مقابل استرالیا تا دندان مسلح به میدان برود؛ متأسفانه وقتی اسم مربی خارجی به میان میآید همه ما انتظار داریم یک شبه راه صدساله را طی کنیم و بهراحتی مقابل تیمهای این چنینی نتیجه بگیریم؛ در صورتی که بگوویچ تنها با 80 هزار دلار دعوت فدراسیون فوتبال را پذیرفته و این مبلغ در قیاس با دستمزد برخی مربیان لیگ برتری اصلاً محلی از اعراب ندارد.
تا زمان رقابتهای المپیک 2008 چین نیز 5/1 سال باقیمانده و در این مدت فدراسیون فوتبال میتواند با تشکیل اردوهای متوالی و دعوت از تیمهای معتبر اروپایی و صاحبنام فوتبال جهان فضا را برای آبدیدهتر شدن بازیکنان تیمملی امید فراهم کند؛ اما افسوس و صدافسوس که هنوز بگوویچ نمیداند بهجز محمد پنجعلی و نعیم سعداوی باید چه کسانی را به عنوان همکار در کنار خود داشته باشد. احمدرضا عابدزاده، با آن همه افتخار و تجربه با توجه به پشت سر گذاشتن دوران نقاهتش و بیمهریهای انجام شده دیگر نمیخواهد با تیمملی امید همکاری کند؛ علی دوستی و حسین ترابپوری که برای کمک به بگوویچ انتخاب شده بودند تلویحاً اعلام کردهاند در این مقطع بهوجود آنها نیازی نیست و دوست ندارند با او کار کنند؛ حال با این اوضاع قمر در عقرب انتظار داریم استرالیا و سایر رقبای قدرتمند آسیایی را از پیش روی خود برداشته و بهراحتی جواز حضور در المپیک را بهدست آوریم.
بگوویچ برای همین دیدار اخیری که تیمملی امید قرار است مقابل استرالیا برگزار کند درخواست کرده بازیکنانش مقابل یکی از تیمهای ملی امید امارات، نیوزیلند یا بلاروس دیداری تدارکاتی را انجام دهند که تا بدین لحظه هنوز برنامه مشخصی را کمیته روابط بینالملل فدراسیون فوتبال اعلام نکرده و رایزنیها ادامه دارد، چرا که همواره دوست دارند بدون هزینه تیمی را برای انجام دیدار تدارکاتی دعوت کنند.
مخلص کلام؛ بهتر است تمام علاقهمندان به فوتبال اعم از مسؤولان فدراسیون، پیشکسوتان و برخی اصحاب رسانهای به جای انتقاد کردن با این حداقل امکاناتی که در اختیار بگوویچ و تیمملی امید قرار گرفته از آنها حمایت کنند تا در سایه همین توجهات طلسم ناکامیهای 32 سال راهیابی به المپیک در سال 2008 شکسته شود.