آفتابنیوز : دیاکو حسینی مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در یادداشتی در روزنامه ایران، نوشت: استعفای ناگهانی محمدجواد ظریف، ایران و بخش بزرگی از جهان را در شوک و حیرت زدگی فرو برد. ظریف تنها وزیر امور خارجه و مسئول سیاست خارجی ایران نیست. او نماینده یک عصر در تاریخ جمهوری اسلامی است که با سبک، ادبیات و مهارت منحصر به فردش در اداره دیپلماسی، تراز سیاست خارجی را در جمهوری اسلامی ارتقا داده است. هرگز اغراق آمیز نیست بگوییم که دنیای بدون ظریف، به جای خطرناکتری برای تعقیب منافع ملی ایران تبدیل خواهد شد:
1- کنارهگیری ظریف به معنای غلبه تندروی به میانهروی درون جمهوری اسلامی و کنار گذاشتن سیاست تعامل با جهان و تنشزدایی با غرب تعبیر میشود؛ امری که اسرائیل و تندروهای امریکایی برای پیشبرد سیاستهای خصمانه و سیاه نمایی از ایران به آن نیاز مبرم دارند. این اتفاق میتواند به آنها امید و جرأت بیشتری به منظور تلاش برای منزوی کردن ایران تا سرحد جامه عمل پوشاندن به آرزوی کهنه آنها در براندازی نظام ببخشد.
2- استعفای ظریف همین طور میتواند نمادی از شکست برجام متأثر از فشارهای دولت دونالد ترامپ تلقی شود و این امید را تقویت کند که با ادامه این فشارها میتوانند حتی دولت حسن روحانی را سرنگون کنند. اگر آنها گمان کنند که توانستهاند با ایجاد ناامیدی و اختلاف درون حکومت ایران، در کنارهگیری وزیر امور خارجه نقش داشته باشند، چرا نباید با انگیزه بیشتر بکوشند که دولت و سپس کلیت نظام را ساقط کنند؟
3- بخش بزرگی از موفقیت دیپلماسی دولت در سالهای گذشته به دلیل شخصیت قدرتمند ظریف در برقراری ارتباطات شخصی با رهبران جهان بود؛ این توانایی محصول آشنایی عمیق او با ویژگیهای فرهنگی و شخصی سیاستمداران متنفذ در اروپا و امریکا و مهارت بالای ظریف در شیوه ارتباط گیری حرفهای با آنهاست. اینها قابلیتهایی نیست که بتوانیم در همه افراد بیابیم. بدون چنین ظرفیتهایی که برخاسته از مناسبات شخصی است، احتمال بیشتری برای بدفهمی نیات و سیاستهای ایران حتی در کشورهایی که روابط بهتری با ایران دارند، به وجود خواهد آمد. بنابراین میتوانیم تصور کنیم که اروپا بتدریج از ایران فاصله بگیرد و موانع نزدیک شدن اروپا، آسیا و ایالات متحده در تشکیل جبهه متحد علیه ایران کمتر شود.
4- در نگاه از بیرون، محمدجواد ظریف یکی از ستونهای محبوبیت دموکراتیک دولت و پیش برنده برنامهها و سیاستهای دولت میانه رو حسن روحانی است. بدون ظریف، نمی توانیم مانع از انتشار این عقیده شویم که پایههای محبوبیت مردمی دولت تضعیف شده و حمایت کمتری را از سوی مردم جلب خواهد کرد. یک دولت کمتر محبوب، آسیبپذیرتر هم است.
با این حساب، استعفای ظریف بالقوه یک تراژدی در سیاست خارجی ماست که میتواند نتایج تراژیکتری را هم در پی داشته باشد. اما همزمان، داشتن چنین سرمایه بزرگی، نیازمند پایبندی به لوازم آن هم هست. همه قابلیتهای ظریف، زمانی به اوج کارآمدی خود میرسند که او بتواند از امکاناتی که قانون در اختیار وزارت امور خارجه میگذارد، به طور کامل استفاده کند. این انتظار زیادی نیست که مطابق با قانون اساسی، وزارت امور خارجه تنها مجری سیاست خارجی باشد و از جایگاهی که شایستگی آن را دارد، برخوردار شود. هیچ کس انتظار ندارد که یک فرمانده نظامی بدون اختیارات کافی و ابزارهای نظامی، در میدان جنگ به پیروزی برسد. به همین ترتیب، نباید انتظار داشته باشیم که یک فرمانده دیپلماسی بتواند چنین کاری انجام دهد.
منبع: ایران