آفتابنیوز : آفتاب ـ احمد لطفی: نتایج انتخابات هیات رئیسه چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری و آرایش هیات مدیره این نهاد مهم و سرنوشتساز مهر پایانی بود بر سناریوی خطرناک یک اقلیت افراطی که حذف همزمان «جمهوریت» و «اسلام ناب» از ساختار جمهوری اسلامی را دنبال میکردند. برای مردان و زنان تازه رسیده به عرصه قدرت، هیچ چیزی دلپذیرتر از تسلط همزمان بر «شوراها»، «مجلس»، «دولت» و نهاد آخر یعنی «مجلس خبرگان» نبود. این رویای وسوسه انگیز باعث شد گروهی که با شعار پرطمطراق بازگشت به ارزشهای امام به میدان آمد؛ حتی در انتخابات خبرگان نیز تمام تلاش خود را برای تخریب، حذف یا به حاشیه راندن یاران و حاملان اندیشههای امام به کار گیرد!
سناریوی حیرتآوری که تحت عنوان
«خبرگان منهای هاشمی و روحانی» کلید خورد، تابلوی مشخصی بود از گرایشهای این اقلیت افراطی. هاشمی و روحانی از معدود شخصیتهایی بودند که در لیستهای انتخاباتی اغلب گروهها و جریانهای اصلی کشور به چشم میخوردند: از جامعه روحانیت مبارز تا جامعه مدرسین، از حزب اعتماد ملی تا ائتلاف اعتدال و توسعه و از جبهه اصولگرایی و كارآمدی تا خانه کارگر و حزب کارگزاران سازندگی. این طیف گسترده به رغم تمام تضادهای کوچک و بزرگ در یک نقطه به اشتراک میرسید: مخالفت با تندروی، شعارزدگی و افراط . از این زاویه تاکید بر «لیست منهای هاشمی و روحانی» حاوی دو پیام سیاسی مهم به اکثریت جامعه بود. نخست، مخالفت با گفتمان اعتدال و مصالحه (که کتمان هم نمیشد) و دوم؛ اعلان جنگ سیاسی به تمام نیروهای منتقد دولت.
در حقیقت، شناخت چهره واقعی و اهداف خطرناک همین گروه افراطی بود که انتخابات مجلس خبرگان را به معرکهای تمام عیار برای یکپارچگی در مقابل گرایش نافی «جمهوریت» و «اسلام معتدل» تبدیل کرد. تئوریسینهای کمبنیه این اقلیت افراطی که تصور میکردند غوغای «تخریب» همواره میتواند جامعه را متاثر سازد، بار دیگر پخش گسترده شایعات و شبنامه علیه سمبلهای جریان اعتدال (که این بار بر دوش هاشمی و روحانی بود) را آغاز کردند.
تهمت پشت تهمت آغاز شد... در غوغای انواع دروغسازیها که هیچ هدفی جز مسخ وجهه معتدل جمهوری اسلامی به عنوان امالقرای اسلام منادی منطق نداشت، اقلیت افراطی دست به دامان زن هتاک و احساساتیای شد که این بار نه دیگر هاشمی و روحانی که از حداد عادل تا هاشمی شاهرودی و از خاتمی تا قالیباف و ضرغامی را به باد دشنام میگرفت. این نقطه، اوج برهنگی جریان خطرناکی بود که با شعار مهرورزی، دولت 70 میلیونی و دهها شعار جذاب دیگر سودای تسلط مطلق بر کشور را در سر میپروراند. جریانی که البته پس از انتخابات، محمود احمدینژاد در اقدامی هوشمندانه و قابل تقدیر از آن اعلام برائت کرد.
شکست سنگین این گروه افراطی در 2 انتخابات خبرگان و شوراها نشان داد این جریان هم مورد بیتفاوتی قشر دینی جامعه و هم مغضوب کسانی است که با اولویت مسایل معیشتی در پای صندوقها حاضر میشوند. در تاریخ جمهوری اسلامی هیچ گاه سابقه نداشته است که مقبولیت یک جریان سیاسی تنها یکسال پس از پیروزی در انتخابات، تا این اندازه افول کند. این شکست محصول چیزی نبود جز خودانگاری مطلق این گروه، تخریب گذشته نظام، دشنامگویی به عقلای قوم؛ و البته تلاش نامرئی برای دینزدایی و حذف روحانیت معتدل و باتجربه از ساختار تصمیمگیری کشور. با این حال، اقلیت مزبور به جای پندگرفتن از پیام مردم و گروههای سیاسی ریشهدار سیاست فرار به جلو را پیشه کردند. این گونه بود که آرای معنادار هاشمی رفسنجانی در تهران توسط سایتهای اینترنتی بینام و نشان مدعی حمایت از دولت با تشکیک مواجه شد! و دشنامگویی به حسن روحانی ادامه یافت.
آن چه که روز گذشته در نخستین نشست رسمی چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری رخ داد، شوک آخری بود بر پیکره افراطیون که برای همیشه سناریوی «خبرگان منهای هاشمی و روحانی» را به حافظه تاریخی سپرد. مجلس خبرگانی که قرار بود خالی از اكابر و اعاظم حوزههای علمیه و سیاست دینی باشد، اینک با حضور اکثریتی روشنبین، آیندهنگر، معتدل و حافظ منافع کلان اسلام و ایران رسمیت یافته است. مجلس خبرگانی که قرار بود بدون حضور هاشمی و روحانی به عنوان سمبلهای سیاسی اعتدال به استقبال توطئههای ریز و درشت دشمنان برود، اینک نه تنها با حضور این دو آغاز به کار کرده که هر دو را در هیاترئیسه خود نیز جای داده است. ترکیب هیات رئیسه مجس خبرگان (آیتالله مشكینی، آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله یزدی به عنوان رئیس و نواب رئیس ـ آقایان دری نجفآبادی، سیداحمد خاتمی، حسن روحانی و صادق لاریجانی به عنوان منشیها و کارپردازان) شاهد آشکاری است از تنوع سلایق خبرگان چهارم البته با تاکید بر مشی حقیقی نظامی که از سوی امام (ره) پایهریزی شده است.
پایان شیرین پروژه خطرناک «خبرگان منهای هاشمی و روحانی»، نشانه آشکاری است از ظرفیت نظام جمهوری اسلامی برای هضم افراطیون و حرکت در مسیر امنیت و آرامش. مقاله روشنگرانه مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی پیرامون نقش رهبری معظم انقلاب در مقابله با گرایشهای افراطی که هوادار جایگزینی شخصیتهای اصیل خبرگان توسط افرادی بیشناسنامه و تندرو بودند، آرای سنگین و معنادار مردم در سراسر کشور، همگرایی گروههای سیاسی مختلف حول اعتدال و میانهروی، و انتخاب هیات رئیسه مجس خبرگان چهارم نشان میدهد که جمهوری اسلامی ظرفیتی به مراتب فراتر از افق تصور افراطیون دارد.
افراطیون از هیچ رفتار غیر شرعی، غیر قانونی و غیر اخلاقیای برای رسیدن به آرزوهای خویش دریغ نکردند؛ از هزینه رهبری نظام گرفته تا موج تخریب و شایعه و جنگ روانی. با این حال نظام و مردم نشان دادند میدان مانور آنانی که هیچ چیز جز منافع محدود خود را (ولو با هزینه نظام و آینده کشور در قالب شعارهای جذاب) دنبال نمیکنند، به مراتب کمتر از چیزی است که به نظر میرسد.
نتایج انتخابات هیات رئیسه مجلس خبرگان میتواند برای افراطیون یک فرصت باشد. فرصت بازگشت به مسیر صحیح، دوری از تخریب و دشنام، اجتناب از خودشیفتگی و خود محوری، استفاده از تمام ظرفیتهای نظام برای مقابله با تهدیدات، تامل در مسیر اعتدال و تلمذ در پای تجربیات یاران امام.
مقاله مرتبط: چرا این دو تن؟ [کلیک کنید]