آفتابنیوز : آفتاب: گمانهزنیها درباره سرنوشت سیاسی روسیه همچنان ادامه دارد. این در حالی است که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور پولادین و محکم روسیه همچنان در خصوص جانشین محبوب خود سخنی نگفته است. در این میان به نظر میرسد که شانس سرگئی ایوانف برای ورود به کرملین بیش از سایر رقبا باشد.
سرگئی ایوانف 54 ساله به احتمال بسیار قوی سومین رئیس جمهور منتخب روسیه خواهد بود. وی قرار است جانشین ولادیمیر پوتینی شود که براساس قانون اساسی روسیه باید اوایل سال 2008 میلادی از قدرت کنارهگیری کند. پوتین دو دوره کامل ریاست جمهوری را در کرملین پشت سرگذاشته است. تاریخ انتخابات ریاست جمهوری روسیه دوم ماه مارس سال 2008 اعلام شده است.
سرگئی ایوانف هرگز نه در جلسات عمومی و نه در محافل خصوصی سخنی از رویای خود برای راهیابی به کرملین نگفته است. این در حالی است که دمیتری مدودف که دیگر معاون اول پوتین و رقیب ایوانف محسوب میشود نیز تاکنون اظهارنظری در خصوص کاندیداتوری خود نکرده است. البته علاوه بر این دو نفر سایر رقبای احتمالی ایوانف نیز تاکنون پا به عرصه رقابت انتخاباتی نگذاشتهاند.
معاونهای اول ولادیمیر پوتین، فرماندار سنت پطرز بورگ، نماینده سابق کا.گ.ب رئیس کادر کارکنان کابینه پوتین و سخنگوی مجلس عوام همگی کاندیداهای احتمالی از حضور در انتخابات زدهاند، بلکه تنها به این دلیل که همگی به پوتین بسیار نزدیکند. تمامی این افراد دوستان و همکاران قدیمی پوتین در لنینگراد هستند. هیچکدام از کارشناسان بینالمللی و سیاسی نمیتوانند جانشین احتمالی پوتین را شناسایی کنند. چرا که این شخص ولادیمیر پوتین است که باید در اینباره تصمیمگیری کند. وی نیز تاکنون اندک اشارهای به این موضوع نکرده است. تنها یک مساله قطعی است و آن هم این که فرد مورد حمایت پوتین، رئیس جمهور آتی روسیه خواهد بود.
اما مشکل ولادیمیر پوتین این است که وی نمیتواند فردی به جز خود را در کرملین ببیند. محبوبیت خاص و روز افزون پوتین هرگونه فرصت ظهور جانشین پوتین را سلب کرده است. بدین ترتیب نمیتوان حادثه پیش روی مردم روسیه را «انتخابات 2008» خواند که باید «معضل سال 2008» نامید.
روسیه پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی کشوری تازه نفس و جوان است. کشوری با سابقه تاریخی بسیار و انتقال نوبتی قدرت. روسیه جدید در تاریخ خود تنها یک رقابت انتخاباتی جدی را ثبت کرده است. انتخابات ریاست جمهوری 1996 زمانی که نخستین رئیس جمهور روسیه بوریس یلتسین رقیب کمونیست خود را از میدان به در کرد. پلتسین در بستر بیماری ولادیمیر پوتین را به عنوان جاشین خود معرفی کرد. در آن زمان پوتین فردی گمنام در ساختار جاسوسی روسیه بود که در آگوست سال 1999 به نخست وزیری روسیه رسید. چهار ماه پس از این تاریخ به کرملین راه یافته و رئیس جمهور روسیه شد.
پوتین هرگز در طول عمر سیاسی خود چیزی را انتخاب نکرده است. وی برای نخستینبار در ماه مارس سال 2000 در حالی که هیچ رقیب انتخاباتی دیگری یارای مقابله را نداشت در انتخابات شرکت کرد. در آن زمان وی 52 درصد آراء را به خود اختصاص داد. در انتخابات 2004 نیز وی 71 درصد از آراء را به سبد خود ریخت.
پوتین بیشک کشور را پس از آشوبهای دهه 1990 به روزهای خوش پیشرفت و رونق آورد. البته وی با خلق سیستمی که اندک شباهتی به یک کشور دموکرات نداشت توانست قدرتی مانند قدرت اتحاد جماهیر شوروی را برای روسیه به ارمغان آورد.
وی تمامی تجاری را که به نحوی در فعالیتهای سیاسی مخالف وی حضور داشتند تحت تعقیب قرار داد. شبکههای خصوصی تلویزیون را به سرعت دولتی کرد. در دوران پوتین کرملین تبدیل به مرکز قانونگذاری شده بود. بدین ترتیب کرملین دقیقا تبدیل به همان مرکز قدرتی شده بود که پوتین به دنبال آن بود: مرکز قدرت اجرایی و سیاسی.
تلاش برای یافتن جایگزین پوتین به هیچوجه شباهتی به یک تلاش و رقابت سیاسی ندارد. پروسه یافتن جانشینی مناسب برای پوتین درخفا در حال انجامگیری است. پوتین نیز مختار است که شبیهترین شخص به خود را انتخاب کند. ایوانف نیز در این خصوص میگوید: به نظر من با رفتن پوتین و آمدن رئیس جموری دیگر، ما شاهد هیچگونه تغییراتی اساسی نخواهیم بود.
در شرایط فعلی اعلام آمادگی برای حضور در انتخابات به معنای اعلام مخالفت آشکار با کرملین است. حتی اپوزیسیون مخالف کرملین در پارلمان نیز از انجام چنین ریسکی واهمه دارد. سال گذشته میلادی، پوتین صراحتا اعلام کرد از زمان پذیرش این پست در سال 2000 به جانشین خود فکر کرده است. اما به گفته شخص وی تلاش برای یافتن جایگزینی، مناسب از سال 2005 شکلی جدید به خود گرفت. در این میان با ارتقا مقام دمیتری مدودف و سرگئی ایوانف، سرها به سمت این دو نفر برگردانده شد. اما سرگئی ایوانف در آخرین اظهارنظر رسمی در این خصوص گفت: هرگز به این موضوع فکر نکردهام. رقابت انتخاتی هنوز آغاز نشده است و من امیدوارم که تا مدتها نیز آغاز نشود.
ایوانف از تندورهای کابینه پوتین محسوب میشود و این در حالی است که مدودف فردی لیبرال و اصلاحطلبی دموکرات است.