آفتابنیوز : همه چیز از دقیقه صفر شد. قبل از آغاز بازی. اوج هیجان و التهاب برای ال کلاسیکوی ایرانی چند ساعت قبل از به صدا درآمدن سوت داور، برای او شروع شده بود. برای نخستین بار بود که به استادیوم میرفت و هیجان زیادی داشت. او همراه دوستش به طبقه دوم و جایگاه ٣١ رسید؛ نزدیک ترین جای ممکن برای تماشای بازی تیم محبوبش و اینکه همپای ٨٠ هزار نفر قرمزهای پایتخت را برای قهرمانی تشویق کند. سکوهای متشنج و درگیری هوادران دو تیم پرسپولیس و سپاهان؛ دو تیمی که برای قهرمانی رو در روی یکدیگر قرار میگرفتند و این همه برای مرد خجالتی طرفدار سرخهای تهران، اوج لذت و هیجان بود. هیجانی که دست آخر به قیمت جانش تمام شد. همان کسی که دقایقی پس از پایان دیدار حساس دو تیم پرسپولیس و سپاهان، خبر فوت او منتشر شد. حادثه مهم بازی حساس این دو تیم نه قطعی شدن قهرمانی قرمزها بود و نه امتیاز شیرین زردهای اصفهانی در تهران، مرگ مجتبی زارعی یکی از هواداران پرسپولیس روی سکوهای استادیوم آزادی مهمترین خبری بود که پس از پایان این بازی همه را شوکه کرد. ماجرای استادیوم رفتن مجتبی از یک پیشنهاد شروع شد؛ یک پیشنهاد ساده از سوی همکار قدیمی. کسی که خودش میگوید ١٣سال است با مجتبی رفاقت دارد و هنوز هم نمیداند چه اتفاقی افتاده است:
شما در استادیوم کنار مجتبی بودی؟
بله. اصلاً من به او پیشنهاد دادم تا این بازی را به استادیوم برویم.
شما همیشه برای بازیهای پرسپولیس به استادیوم میروید؟
من تقریباً بیشتر بازیهای تهران را به استادیوم میروم، اما مجتبی دفعه اولش بود. آن روز هم چهار تا بلیت اضافه داشتم. مانده بودم چه کار کنم، تا اینکه به مجتبی گفتم. او اولش شک داشت، چون بازی دیروقت بود، به من گفت که زن و بچهاش تنها هستند، اما خودش هم دوست داشت بیاید. همین شد که با همسرش تماس گرفت و او هم گفت اگر دوست داری برو. خیلی خوشحال شد و بعد با هم به طرف استادیوم رفتیم.
بعدش چه شد؟
ما ناهار نخورده بودیم. همین شد که از یک سوپرمارکت شیرکاکائو و کیک خریدیم. بعد هم با خودرو تا نزدیک استادیوم رفتیم. حوالی دهکده المپیک خودرو را پارک کردیم، بعد هم پیاده به طرف در غربی استادیوم رفتیم. ساعت حدود ٥ یا ٦ بود، بعد از بازرسی هم وارد استادیوم شدیم، به طبقه بالا رفتیم و جایگاه ٣١ نشستیم. هیجان در صورت و چشمهای مجتبی موج میزد. من حدود ١٣سال است که با او رفیقم، تا الان او را اینگونه ندیده بودم. کلی با هم عکس گرفتیم، حتی تلفنی با پدرش هم صحبت کرد، خیلی خوشحال بود. وقتی هواداران سپاهان شروع به شکستن صندلیهای جایگاه خودشان کردند، با حرارت خاصی به من میگفت آنها را نگاه کن.
یعنی شما اعتقاد دارید که مجتبی از استرس زیاد دچار مشکل شد؟
واقعاً استرس زیادی داشت، بعد هم نیروهای اورژانس به ما گفتند که ایست قلبی کرده است. اواخر نیمه اول به من میگفت اینها (پرسپولیس) چرا اینطوری بازی میکنند. مدام نگران بود. من به او گفتم نگران نباش، اصلاً بازی را نگاه نکن، حتی به او گفتم اگر خیلی اذیت میشوی به خانه برگردیم.
مجتبی از چه زمانی حالش بد شد؟
بین دو نیمه به من گفت که سرگیجه دارد. حالت تهوع داشت و از من کیسه خواست، بعد هم صورتش عرق کرد، او را درازکش بین صندلیها خواباندم، اما حالش خیلی وخیم نبود. یکی از تماشاگران که وارد بود، او را ماساژ داد، آبقند هم به او دادیم، اما فایدهای نداشت.
چرا همان موقع به نیروهای اورژانس اطلاع ندادید؟
اطلاع دادیم، یعنی از طریق نیروهای یگان ویژه، نیروهای اورژانس در جریان قرار گرفتند، حتی من دیدم که یک پزشک قصد داشت به طرف ما بیاید، اما از پایین و کنار زمین تا ما که طبقه دوم بودیم، راه زیادی بود، ضمن اینکه راهروهای ورزشگاه هم پر از آدم بود، اصلاً راهی نبود.
یعنی اورژانس نتوانست بهموقع بالای سر مجتبی حاضر شود؟
واقعاً راهی نبود. آخر خودم رفتم و کمک آوردم. اواخر بازی بود که مجتبی حالش بد شد. به هر زحمتی بود خودم را به نیروهای اورژانس مستقر در طرف شرقی استادیوم رساندم، بعد هم با یکی از همانها که موتور داشت، به طرف مجتبی رفتیم، به او اکسیژن وصل کردند، حتی با دستگاه شوک هم دادند، بعد با آمبولانس به طرف بیمارستان رفتیم، وقتی به بیمارستان رسیدیم دیگر چیزی به من نگفتند.
مجتبی تا قبل از رسیدن به بیمارستان زنده بود؟
من جلوی آمبولانس نشسته بودم، اما میدیدم که روی او کار میکنند. حالا اینکه دقیقاً چه زمانی فوت کرده است را درست نمیدانم. من خودم هم حالم بد و تا صبح زیر سرم بودم. این بنده خدا اصلاً آدم خجالتی بود، اصلاً اهل این حرفها نبود.
اما علت مرگ مجتبی زارعی هم هنوز به درستی مشخص نیست، همان دقایق اولیه انتشار خبر، خیلیها او را قربانی درگیری طرفداران دو تیم قلمداد کردند. درگیریهای خونینی که به گفته مسئولان اورژانس بیش از ٢٠٠ زخمی برجای گذاشت که عدهای از آنها را راهی بیمارستان کرد. اما پس از چند ساعت اخبار متفاوتی درباره دلیل مرگ او منتشر شد. با این حال اما خانواده مجتبی با رد همه صحبتهای مطرح شده در این خصوص علت مرگ مجتبی ٣٥ ساله را سکته میدانند. آن چه در ادامه میخوانید گفتوگوی «شهروند» با پدر مجتبی زارعی است:
شما چطور از ماجرا مطلع شدید؟
ساعت ٢ نصفشب بود که عروسم تماس گرفت و گفت که مجتبی در بیمارستان بستری شده. من تهران نبودم. همان موقع خودم را به تهران رساندم و بعد فهمیدم که فوت شده.
شما ساکن کجا هستید؟
ما اصالتاً اهل چهاردانگه هستیم. اما چند سالی است که به بادرود رفتیم و آنجا زندگی میکنیم.
مجتبی هم همانجا ساکن است؟
نه خانه او رباط کریم است. یعنی بعد از ازدواج به آنجا رفت.
او چندسال است که ازدواج کرده؟
حدود ٨سال پیش. دو تا دختر دارد، دختر بزرگش تازه وارد ٨ سالگی شده است، ولی دختر کوچکش نوزاد است و چند ماهی است که به دنیا آمده است.
مثل اینکه مجتبی برای بار اولش بوده که به استادیوم میرفته؟
او فوتبال را خیلی دوست داشت. اما همیشه از تلویزیون نگاه میکرد. تا الان به استادیوم نرفته بود.
شما جنازه را تحویل گرفتهاید؟
بله، صبح شنبه از پزشکی قانونی پیکر مجتبی را به ما تحویل دادند.
پزشکی قانونی درباره علت مرگش به شما چیزی اعلام نکردند؟
گفتند که جواب کتبی تا دو ماه آینده آماده میشود. اما معاینات اولیه نشان میدهد که به احتمال ٩٥درصد سکته کرده. این حرفهایی که درباره او میزنند دروغ محض است. او اهل این حرفها نبود.
اهل چه حرفهایی؟
مواد و این صحبتهایی که مطرح شده. ما حتی از پزشکی قانونی این را هم پرسیدم. آنها گفتند که معاینات اولیه هیچ علائمی از مصرف مواد را نشان نمیدهد. من از اورژانس و همه افرادی که بیجهت و به دروغ آبروی پسر من را بردهاند شکایت کردهام. از اورژانس هم شکایت داریم. چون علت مرگ پسرم دیر رسیدن آنها بوده. حالا به ما میگویند که استادیوم شلوغ بوده و نمیتوانستند خودشان را به مجتبی برسانند. این مشکل آنهاست. مجتبی اگر زودتر به بیمارستان میرسید الان زنده بود. این بازی فوتبال تمام شد، اما چه کسی به فکر بچههای یتیم مجتبی است.
منبع: روزنامه شهروند