آفتابنیوز : روزنامه فرهیختگان وابسته به دانشگاه آزاد در گزارشی نوشته است: در طول یک سال گذشته و پس از آنکه ترامپ دستور خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران را امضا کرد، ایران هوشمندانه و با خویشتنداری تلاش کرد این توافق را با طرفهای دیگر برجام ادامه دهد و تا به امروز هم از این تلاش دست نکشیده. در این مسیر اما هرچه ایران حسن رفتار از خود نشان داده و برای بقای برجام تلاش کرده، طرفین بهویژه سه کشور اروپایی نتوانستهاند منافع ایران را از این وفای به عهد تامین کنند و شرایط ادامه حضور ایران در این توافق را فراهم آورند. اروپاییها در این ایام با وجود اینکه از نظر سیاسی و در کلام و انتشار بیانیه حرفهای خوبی مطرح کردهاند و به دفاع از ایران و توافق هستهای پرداختهاند، ولی هیچگاه یا نتوانسته یا نخواستهاند فشارهای ایالات متحده را کنار زده و منافع اقتصادی حاصل از محدودیت فعالیت هستهای را برای ایران تامین کنند.
آنها با وجود صادرکردن چندین بیانیه و اعلام موضع در چندین و چند نشست و کنفرانس خبری، حتی از راهاندازی INSTEX که حداقلیترین سازوکار همکاری اقتصادی با ایران بود هم ناتوان مانده و کار را به جایی رساندهاند که امروز بسیاری از کارشناسان معتقدند حضور ایران در برجام فاقد هرگونه سود سیاسی و اقتصادی است یا در خوشبینانهترین حالت مضرات آن به مقدار قابلتوجهی از فوایدش بیشتر است.
** پاسخ به اروپا همعرض پاسخ به آمریکا!
حالا و پس از گذشت 365 روز از خروج آمریکا از برجام و در شرایطی که آژانس بینالمللی انرژی هستهای ایران طی 14 گزارش پیدرپی اعلام کرده ایران متعهدترین کشور به توافق هستهای بوده، صبر ایران لبریز شده است. رسانهها روز گذشته از اقدام قریبالوقوع ایران خبر میدهند؛ اقدامی برای مقابله با تلاشهای خلاف قانون و عرف آمریکا و همراهی اروپاییها در قبال برجام، که گفته میشود در چارچوب توافق هستهای قرار است واکنش مناسبی باشد به یک سال تعلل اروپاییها. در قبال این توصیف شاید این پرسش مطرح شود که چرا باید پاسخی همعرض پاسخ به آمریکاییها به سه کشور اروپایی هم داد؟
پاسخ روشن است؛ سال گذشته رهبر انقلاب در دیدار با برخی نمایندگان دولت و دستگاه سیاست خارجی نسبت به همراهی اروپا با آمریکا و تعلل تعمدی آنها برای تاثیرگذاری تحریمهای آمریکا هشدار داده بودند و امروز این پیشبینی محقق شده که اروپا در عمل نعلبهنعل با آمریکا همکاری داشته و نهتنها در مقابل آن نبوده که به آن کمک هم کرده است. رهبر انقلاب در آن زمان و طی شروطی که به صورت رسمی اعلام کردند، گفته بودند حداقلهای حسننیت اروپاییها در قبال برجام باید در مواردی چون جلوگیری از تکرار تجربه سال 83، صدور قطعنامه علیه آمریکا، کنار گذاشتن مباحث موشکی و منطقهای، مقابله با تحریمهای آمریکا و تضمین فروش نفت ایران و نهایتا تضمین همکاری بانکهای اروپایی با ایران دیده شود.
امروز اما نهتنها این مجموعه شروط از سوی اروپاییها دیده نشده، که آنها خلاف آن هم رفتار کردهاند و برای مثال در آخرین اقدام در بیانیه روز شنبه درخصوص برجام، ابراز کردند که «درکنار حفظ برجام، ما از یک رویکرد جامع در ارتباط با ایران، برای رسیدگی تمام مسائل نگرانکننده، از جمله نقش این کشور در بیثباتی منطقه و فعالیتهای موشکی آن حمایت میکنیم.» از اینرو به نظر میرسد لازم است هرچه زودتر در قبال اروپا نیز تعیینتکلیفهایی صورت پذیرد.
** اقدام متقابل ایران در چه سطحی باشد؟
کارشناسان پیشنهادهای متفاوتی را پیش پای دولت گذاشتهاند و با استدلالهایی راههای مختلف مقابله را ارائه کردهاند. برخی پیشنهادهای حداکثری میدهند و برخی حداقلی، عدهای هم معتقدند گامبهگام و مرحلهبهمرحله باید اقدام کرد و از اقدامات دمدستی شروع کرد و به سطوح بالاتری رسید.
اول: رادیکالترین اقدام که به قول محمدجواد ظریف از گزینههای روی میز ایران است، خروج ازNPT یا پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای است. این اقدام شاید غایت کار ایران باشد، اما خب هستند کسانی که امروز این نسخه را برای کشور تجویز میکنند. برخی فعالان سیاسی در ایران در کنار این اقدام، فشار بر تنگهها و آبراهههای در دسترس ایران برای تنظیم تولید و صادرات نفت کشورهای منطقه را نیز پیشنها د میکنند که در کنار خروج از NPT صورت پذیرد.
دوم: حرکت برای نزدیک شدن به نقطه گریز هستهای، دیگر گزینه رادیکال است. برخی کارشناسان با محور قراردادن موازنه قدرت در معادلات بینالمللی، معتقدند تنها مسیری است که میتواند فشارهای آمریکا و همراهی اروپا با ترامپ را کنترل کرده و حتی فرآیند یک مذاکره از سطوح برابر را فراهم کند. این گزاره قاعدتا در دل خود نقض بندهای متعدد برجام را در پی دارد که به معنای خروج از برجام نیز تلقی میشود.
سوم: خروج از برجام و ازسرگیری عادی فعالیتهای هستهای برای تامین نیازهای کشور پیشنهاد تعداد زیادی از کارشناسان داخلی است. این دسته معتقدند شرایط فشار امروز علیه ایران با زمانی که تحریمهای اتحادیه اروپا پابرجا بود و تحریمهای سازمان ملل ذیل 6 قطعنامه مسکوت گذاشتهشده وجود داشت، تفاوتی ندارد و عملا با کوتاه آمدن اروپاییها شرایط مانند همان ایام شده و حضور در برجام صرفا تعدادی تعهد بر عهده ایران گذاشته و فاقد هرگونه منفعتی است. این گروه از کارشناسان احتمال اسنپبک در یکی دو سال آینده از سوی اروپاییها را هم محتمل میدانند و لذا معتقدند امکان به پایان رسیدن تحریمهای تسلیحاتی ایران بعد از گذشت هشت سال از روز اجرای برجام منتفی است.
چهارم: خروج از پروتکل الحاقی و قطع دسترسیهای بازرسان آژانس گزاره قابلتوجهی است که تنها بخشی از برجام را هدف قرار میدهد و به معنای نقض فاحش نیست. کارشناسان معتقدند اجرای پروتکل الحاقی که پیش از این یکبار هم به صورت داوطلبانه بوده، بخشی از تلاش ایران برای نشان دادن حسننیت است و اساسا نباید درون برجام جا میگرفته، از اینرو با لغو این دسترسیها ایران میتواند پیام درخور توجهی به غرب ارسال کند.
پنجم: تولید سوخت 20 درصد یا فراتر از آن که اساسا مغایر نص برجام است، از دیگر امکانهای ایران است. با این ملاحظه که اگر ایران صرفا برای استفاده برخی رآکتورهای تحقیقاتی خود در این مسیر حرکت کند، برجام به صورت فاحش و حداکثری نقض نشده و تنها عبور محدود از برخی بندهای برجام صورت گرفته است. برای این اقدام میتوان دوباره فردو را راهاندازی کرد و آن را به مدار فعالیت صنعتی بازگرداند. وارد کردن این سایت به مدار فعالیت صنعتی و عبور از فعالیتهای تحقیقاتی به علت امنیت بالایی که دارد، از جمله گزینههای قابلبررسی ایران است.
ششم: حرکت به سمت تولید 190 هزار سو توان هستهای از جمله دستورات رهبر معظم انقلاب است که سال گذشته خطاب به دولت مطرح شد. حرکت به این سمت در گامهای ابتدایی نقض هیچ یک از بندهای برجام نیست و امروز دیگر پیام جدی نیست، اما اگر قرار باشد سازمان انرژی اتمی به این توان نزدیک شود، دو مسیر پیشرو دارد؛ مسیر اول استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته که بدوا باعث نقض بندهای تحقیق و توسعه از جمله اقدام برای تزریق گاز به سانتریفیوژ IR8 به تعداد بیشتر از 30 دستگاه و ایجاد زنجیرههای بزرگ از این نسل از دستگاه است و مسیر دوم مونتاژ دوباره سانتریفیوژهای نسل اول و دوم است که این هم بندهای غنیسازی را که در آنها تعداد سانتریفیوژها را ذکر کرده، مورد هدف قرار میدهد.
هفتم: به رسمیت نشناختن سطوح محدودیتزا برای ذخایر کیک زرد و آب سنگین از گزینههای دمدستی یا به عبارتی گزینههای حداقلی ایران است. کارشناسان داخلی با توجه به اقدام چند روز اخیر آمریکا در عدم تمدید تعلیق تحریم فعالیتهای هستهای که به موجب آن همکاری برای خرید و فروش کیک زرد و آب سنگین ایران را مورد هدف قرار میدهد، معتقدند ایران در این مقطع حتی اگر به سطح ذخیره 300 کیلوگرم کیک زرد و ذخیره آب سنگین تولیدی خود پایبند هم نباشد نهتنها نقض برجام را انجام نداده، بلکه بالاجبار برای اجرای بندهای دیگر برجام یعنی ادامه فعالیت غنیسازی خود مجبور بوده این بند را نادیده بگیرد و مسئولیت نخریدن این تولیدات به هیچ عنوان با ایران نیست. از اینرو باید گفت در دستور قرار دادن چنین اقداماتی اساسا نمیتواند پاسخ درخوری برای بدعهدیهای آمریکا و اروپا باشد.
علاوهبر این موارد پیشنهادهای دیگری هم هست که میتواند میان هفت بند ذکرشده آورده شود، اما به نظر میرسد حداقل امروز بندهای بالا اصلیترین اقدامات دردسترس خواهد بود و تصمیم با دولت است که کدام یک را مورد توجه قرار دهد، البته خیلیها امروز امیدوارند گزینهای انتخاب شود که حداقل در سطوحی هماورد اقدامات طرف غربی باشد و بتواند از گسترش فشارها و بدعهدیها جلوگیری کند. «فرهیختگان» در شماره امروز خود در همین موضوع، نظر برخی کارشناسان سیاست خارجی و هستهای را هم جویا شده که در ادامه از نظر میگذرد.
**سفیر پیشین ایران در نروژ: هدف از اعلام موضع درباره برجام هشدار به اروپا است
عبدالرضا فرجیراد، سفیر اسبق ایران در نروژ و مجارستان با اشاره به گمانهزنیها درباره برنامههای ایران برای انجام اقدامات متقابل در برابر خروج آمریکا از برجام به «فرهیختگان» گفت: «ایران در چارچوب برجام اقداماتی را به صورت داوطلبانه انجام داد و برخی محدودیتها را با همین نگاه پذیرفت؛ محدودیتهایی که البته جزئیات آن چندان بیان نشده، اما به نظر میرسد نکات مورد نظر آقای رئیسجمهور جهت اعلام در روز چهارشنبه ناظر به همین محدودیتهای داوطلبانه و اعلام کنار گذاشتن آنها است.»
وی افزود: «ایران درصدد آن است که به طرف غربی و بهویژه اروپاییها بهطور جدی هشدار دهد، چراکه آمریکاییها تصمیم خود را برای اعمال فشارهای حداکثری گرفتهاند و این اروپاییها هستند که باید در مقطع کنونی تکلیف خود را روشن کنند.» به اعتقاد این کارشناس مسائل بینالملل، معنای ورود ایران به این فاز آن است که اگر بنا بر تحمل فشار بیشتری باشد و اروپا نیز دست به اقدام خاصی نزند و مثلا اینستکس به مرحله عملیاتی نرسد، طبیعتا قدمهای جدیتر در دستور کار خواهند بود.» فرجیراد ادامه داد: «موارد فرابرجامی مثل خروج از NPT و حرکت جدی به سمت 190هزار سو فعلا در این مقطع و برای مرحله نخست، در دستور کار نیست.»
سفیر پیشین ایران در نروژ با بیان اینکه مخاطب هشدار ایران بیش از هرکس اروپا خواهد بود، خاطرنشان کرد: «با توجه به تحریمهایی که شنیده میشود طی روزهای آینده در حوزه پتروشیمی اعمال خواهد شد، این اقدام برای آمریکاییها نیز پیام روشنی خواهد داشت.» این کارشناس مسائل ژئوپلیتیک با بیان آنکه تاکنون هیچ عملیات بخصوصی برای فعال کردن سازوکار مالی اروپا (اینستکس) صورت نگرفته، پیشبینی میشود اقدام ایران آنها را به حرکت وادارد و در غیر این صورت تهران به گامهای بعدی فکر خواهد کرد.»
فرجیراد ادامه بخشی از فعالیتهای هستهای بدون اعلام خروج از برجام را یکی دیگر از سطوح قابلتصور برای اقدام ایران دانست و در توضیح اقدامات بعدی ایران گفت: «همه چیز بستگی به شرایط محیطی و اقتضائات فضای بینالمللی و منطقهای و... دارد و براساس آن اقدام میشود و ممکن است تا آن روز کار به قدری خراب شده باشد که اروپاییها نیز نسبت به موضوع بیاعتنا باشند و شرایطی را رقم بزنند که ایران از برجام خارج شود.»
وی درباره آخرین وضعیت اینستکس نیز گفت: «بعد از راهاندازی اسمی این سازوکار هیچگونه فعالیت بخصوصی در آن انجام نمیشود و بهانهشان نیز آن است که افراد دستاندرکار و شرکتها مورد تهدید آمریکا قرار گرفتهاند که در صورت ایفای نقش در اینستکس از این پس نخواهند توانست به آمریکا سفر کنند، لذا آنهایی که قرار بود این سازوکار را اجرایی کنند، به خاطر منافع خود قدمهای موثری برنخواهند داشت.»
استاد ژئوپلیتیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات اضافه کرد: «اقتصاد شرکتهای اروپایی با آمریکا درهم آمیخته و عمل مستقل برای آنها تا حد زیادی دشوار خواهد بود، اما تاسیس شرکتهای جدید در هماهنگی با ایران، که ارتباطی با اقتصاد آمریکا ندارند میتواند راه برونرفت از شرایط کنونی باشد. اما از نظر ما اینستکس در شرایط کنونی در بنبست به سر میبرد.»
**معاون سابق سازمان انرژی اتمی: راهاندازی زنجیرههای 20درصد و حرکت به سمت 190هزارسو در دستور قرار گیرد
حسین آبنیکی، معاون سابق سازمان انرژی اتمی در گفتوگو با «فرهیختگان» اظهار کرد: «در شرایطی که هیچیک از طرفین توافق به برجام متعهد نیستند و تنها کشور پایبند به این تعهد ایران بوده، قابلتامل است که چرا اقدام متقابل ما باید در چارچوب برجام باشد. بنابراین در عمل اینکه آیا ما باید بهرغم بدعهدی طرفهای مقابل به تعهدات خود پایبند باشیم میتواند جای تامل باشد.»
وی افزود: «با این حال فکر میکنم با توجه به این بدعهدیها در حوزه غنیسازی و افزایش ذخایرمان حتما میتوانیم فعالیتهایی را داشته باشیم ولو اینکه از حدود و ثغور 100 کیلویی برجام نیز عبور کنیم.» مدیر سابق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی تاکید کرد: «فکر میکنم راهاندازی زنجیرههای 20 درصد نیز گزینه خوبی است. با توجه به تحریمهای اخیر قطعا سوخت به ما داده نخواهد شد. برای اینکه در آینده، تامین سوخت ما در رآکتور تهران نیازمند این غنیسازی خواهد بود.»
آبنیکی افزود: «در چارچوب برجام نیز فعالیتهای تحقیقاتی و ماشینهای جدید و مواردی از این دست میتواند اتفاق بیفتد. به این معنا که ما هم گزینههای محدودی در چارچوب برجام داریم و هم اینکه با توجه به بدعهدیها ضرورتی ندارد که ما به تمامی تعهداتمان در برجام پایبند باشیم و میتوانیم در برخی موارد از این چارچوبها عدول کنیم.»
وی ادامه داد: از این پس هر اقدامی از سوی آمریکاییها باید با اقدامی متناسب و متقابل از سوی ایران همراه باشد. هر بخشی از تعهدات نقض میشود ما نیز متقابلا باید بخشهایی از تعهداتی را که تا امروز انجام میدادیم به کنار بگذاریم، در غیر این صورت رویه یکجانبه پیشین ادامه پیدا میکند.» آبنیکی خاطرنشان کرد: «این بهمعنای نقض تعهدات نیست؛ چراکه ما با اصل تعهدات مشکلی نداریم و به آنها عمل میکردیم اما اگر بنابر این باشد که سایر طرفها دائما تعهدات خود را نقض کنند ما نیز میتوانیم برخی تعهدات را مشروط ساخته و برخی را نیز فعلا متوقف کنیم و درصورت بازگشت آنها به این تعهدات ما نیز اجرای آنها را از سر گیریم.»
معاون سابق سازمان انرژی اتمی حرکت به سمت ظرفیت 190هزار سو را گزینه دیگری دانست که میتواند در دستورکار قرار گیرد و اضافه کرد: «حرکت به آن سمت و سو مستلزم تولید ماشینهای نسل جدید یا احیای سانتریفیوژهای P1، بستن زنجیره، افزایش غنیسازی و... است که اگرچه همگی تعهدات کنونی ایران در برجام را نقض میکند اما امروز چیزی از تعهدات باقی نمانده و تنها طرفی که 100 درصد به تعهدات خود پایبند مانده و حتی فراتر از آنها عمل کرده ایران بوده و این چیزی است که آژانس هم اعلام کرده است. لذا در شرایطی که هیچکس به این تعهدات متقابل احترام نمیگذارد پایبندی ما به آنها موضوعیتی ندارد.»