آفتابنیوز : سید محمد صدر، دیپلمات پیشین و کارشناس روابط بینالملل با دفاع از اقدام مقابلهای ایران در برابر کوتاهیهای طرف برجام از اهمیت این
توافق بینالمللی برای ایران و جهان بخصوص اروپاییها میگوید.
به گزارش آفتابنیوز؛ این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است اگر چه فشارهای اقتصادی امریکا تا مدتی ممکن است ادامه یابد اما جنگی بین دو کشور در نمیگیرد. او در تحلیل گروه ب یعنی جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، بن سلمان ولیعهد عربستان و بن زاید ولیعهد امارات متحده عربی با محمدجواد ظریف همنواست که اعضای این گروه تلاش دارند رئیس جمهور امریکا را به سمت تشدید تنش با ایران سوق دهند.
** رئیس جمهوری اعلام کرد که کاهش تعهدات برجامی ایران، اتفاقاً ذیل برجام است و فرصت دو ماهه به اروپا، در چارچوب همین توافق چندجانبه ارائه شده است. برای آغاز بحث، بفرمایید چرا برجام همچنان برای ایران اهمیت دارد؟
برای پی بردن به اهمیت برجام، باید شرایط قبل از برجام را بررسی کنیم. پیش از برجام، تحریمهای بینالمللی به صورت کامل همه اقتصاد و همه موقعیت و ظرفیت جهانی ایران را هدف گرفته بود و آن روند، میرفت تا مشکلات بسیار جدی را بر سر ایران آوار کند.نکته مهم در آن شرایط این واقعیت بود که تحریمها، جنبه بینالمللی داشت، یعنی با استفاده از قطعنامههای سازمان ملل بر ایران تحمیل شده بود و به همین دلیل مطابق منشور ملل متحد، همه کشورها از آن تبعیت میکردند. اما تحریمهای فعلی امریکا، بینالمللی نیست و تنها امریکا است که با نقض قوانین بینالمللی سیاستهای خود را بر کشورهای دیگر تحمیل میکند. به همین دلیل هم بود که پس از دستیابی به توافق برجام، غیر از حل نسبی مشکلات اقتصادی، ما به یک موقعیت بینالمللی بسیار عالی هم دست پیدا کردیم، موقعیتی که باعث پیشرفت چشمگیر روابط ایران با اکثر کشورها بویژه کشورهای اروپایی شد. مطابق این، میتوان گفت ریاست جمهوری ترامپ، بدشانسی برجام بود.
واقعاً جای تأسف دارد کسانی که اقدامات منفی ترامپ برای خروج از برجام را به حساب مذاکره کنندگان داخلی میگذارند و میگویند «دیدید! ما نگفتیم برجام اشکال دارد؟» درحالی که برجام اشکالی ندارد و اگر اشکال داشت، توافق حاصل نمیشد. واقعیت این است که یک فرد افراطی، تند و ناهنجار در امریکا روی کار آمد که زیر میز زد و توافق را کنار گذاشت. بنابراین اشکال از طرف مقابل است و این درست نیست که اشتباهات ترامپ را به حساب طرف ایرانی بگذاریم.
** پس از خروج امریکا از برجام، اروپاییها قولهایی داده بودند، اما در عمل کاری نکردند. البته مواضع سیاسی و موضعگیریهای دیگر آنان بد نبود، اما انجام ندادند و این بی تحرکی، ایران را به جایی رساند که ادامه برجام منافعش را تأمین نمیکند. به عبارت دیگر، همان طور که آقای روحانی گفت، صبر استراتژیک یک ساله ایران بود که برجام را نگه داشت و حالا هم به اروپاییها اولتیماتوم داده شده که اگر این روند ادامه پیدا کند، ایران استفادهای از برجام نخواهد برد و در این صورت طبیعی است که مقدمات خروج از این توافق فراهم شود. اما در پاسخ به بخش نخست سؤال شما که چرا اینقدر به برجام تأکید میشود، به این دلیل که ما بار دیگر با تحریمهای بینالمللی مواجه نشویم و اعتبار بینالمللی که در اثر برجام برای ایران به وجود آمد، از بین نرود.
پس از خروج ترامپ از برجام، بسیاری در داخل معتقد بودند ما هم باید از برجام خارج شویم. همان طور که آقای روحانی گفت، این انتظاری بود که ترامپ هم داشت، به این معنی که در واکنش به اقدام او، ایران نیز در عملی تقابلی از توافق خارج شود. با توجه به صحبتهای شما احتمالاً ترامپ هم میخواست شرایط به گونهای فراهم شود تا به دست خودمان، بار دیگر پرونده را به شورای امنیت بازگردانیم تا اقدامات او مشروعیت بینالمللی پیدا کند.
به واقع تحلیل ترامپ این گونه بود که به محض خروج آنان از برجام، ایران هم بلافاصله خارج میشود. این نه فقط تحلیل ترامپ بود، بلکه حتی خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و دیگر سران اروپایی نیز نگران بودند، به همین دلیل خانم موگرینی برای ایران پیام فرستاد که به محض اعلام خروج ترامپ از برجام، شما صریحاً و به فوریت موضعگیری نکنید، بلکه ابتدا صبرکنید، موضع اتحادیه اروپا را ببینید و بعد از آن موضع خود را اعلام کنید. این نشان میدهد که حتی اروپاییها هم فکر میکردند ایران از برجام خارج میشود که خوشبختانه با برخورد عاقلانهای که شد، این امتیاز و هدیه به ترامپ داده نشد، چرا که ترامپ، هنوز که هنوز است، میداند اقدامات او، خلاف قوانین بینالمللی، خلاف پیمان مودت ایران و امریکا و حتی خلاف قرار صادره از سوی دیوان بینالمللی دادگستری است. به همین دلیل برای اینکه ضعفهای حقوقی و بینالمللی اقدامات خود را از بین ببرد، تلاش میکند ایران را از برجام خارج کند تا به قطعنامههای قبلی مراجعه شده و بازگشت به شرایط قبل از برجام، ایران را در انزوای بینالمللی قرار بدهد.
** ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی هم بر ضدیت با برجام تأکید کرده بود. با وجود این، برخی مانند آقای مطهری معتقدند مواضع داخلی برخی جریانها نیز در خروج امریکا از برجام مؤثر بوده است. به نظر شما مخالفتهای داخلی با برجام با رویکرد امریکا همافزایی داشت یا خیر؟
من این طور فکر نمیکنم. نکته بسیار مهم این است که ترامپ هم به لحاظ روانی ناهنجار است و هم به لحاظ فکری نژادپرست. شعار انتخاباتی او یعنی «اول امریکا» خود بهترین نشانه نژادپرستی او است. این شعار یعنی اینکه ما دو شهروند جهانی داریم؛ شهروند درجه یک، امریکایی است و شهروند درجه دو، بقیه کشورهای دنیا. این تفکر نژادپرستی در داخل امریکا هم واقعیت دارد، به این معنی که 70 درصد مردم امریکا سفیدپوست و 30 درصد مهاجران یا رنگین پوست یا دورگه هستند. ترامپ هم هدف خود را این جمعیت 70 درصدی قرار داد. به همین دلیل با اوبامایی که سیاهپوست است، مخالف است و تلاش میکند تا تمام دستاوردهای اوباما را از بین ببرد. یکی از این دستاوردها، برجام است. به همین دلیل ترامپ سیاست خارجی اوباما یعنی چندجانبهگرایی و حضور در سازمانهای بینالمللی را کنار میگذارد، از معاهدات بینالمللی خارج میشود و تلاش میکند تا دیگر آثاری از اوبامای سیاهپوست در امریکا باقی نماند. مسأله برجام هم در همین چارچوب قابل فهم است.
** در این میان آیا شرایط بینالمللی هم برای ترویج یکجانبهگرایی امریکا مهیا بوده است؟ یعنی به نظر میرسد جامعه بینالمللی هم آنگونه که شایسته بود در برابر مواضع ترامپ ایستادگی نکرده است.
اصلاً چنین چیزی نیست که جامعه جهانی شرایطی فراهم کرده باشد تا ترامپ از برجام خارج شود. با مثالی این مسأله روشن میشود. امریکای ترامپ تا حد زیادی شبیه امریکا در زمان جورج بوش پسر است. در 8 سالی که بوش پسر حکومت کرد، موقعیت امریکا در دنیا، حتی نسبت به اروپا که متحد دائمی آن بود، بسیار افول کرد. اوباما تا حدی این وضعیت را جبران کرد، اما ترامپ نه تنها دارد آثار داخلی اوباما را از بین میبرد، بلکه دستاوردهای دیگر اوباما از جمله بهبود جایگاه جهانی امریکا را نیز خراب میکند. برخورد ترامپ با خانم مرکل یا با مکرون، رئیس جمهوری فرانسه که بسیار توهین آمیز بود، برخوردها با چین، برخورد با قرارداد نفتا و کشورهای کانادا و مکزیک، همه همین را تأیید میکنند. برخوردهای ترامپ با عربهایی که به قول خودش شیرشان را میدوشد هم بسیار توهینآمیز است. نتیجه این برخوردها از بین رفتن احترام بینالمللی ترامپ و امریکا است، هرچند کسانی هم هستند که از امریکا تبعیت میکنند که حال، این تبعیت میتواند از روی ترس باشد یا نگرانی از فشارهای اقتصادی.
** ترامپ از ابتدای خروج از برجام، هرچند از یک طرف تحریمها را اضافه میکرد، اما از طرف دیگر خواستار مذاکره میشد. جمعه هم این رویکرد را تکرار کرد. منتها در سخنان اخیر او اشارهای به 12 شرطی که پیش از این وزارت خارجه امریکا برای ایران گذاشته بود نیست و تنها به این جمله بسنده شده که میخواهیم ایران هستهای نباشد. برخی از این سخنان تعبیر به عقبنشینی کردند. آیا میتوان گفت که این موضع اخیر ناشی از تحمیل برخی واقعیات در طول یکسال گذشته بر ترامپ است؟
این قسمت را بیشتر میتوان جنگ روانی تلقی کرد، برای اینکه احتمالاً به او گزارش دادند اقدامات ضدایرانی او، علیه دولت و ملت ایران، با استقبال مواجه نشد. احتمالاً گزارش شده که نه تنها دولت ایران، بلکه کل ملت ایران نیز با این اقدامات مخالف هستند. چه بسا با اظهارات تازه خود، میخواهد نظر مردم را جلب کند. درحالی که این اظهارات، پاسخ بسیار سادهای دارد. ترامپ گفت ما فقط میخواهیم ایران هستهای نباشد که منظورش بمب و سلاح هستهای است. اولاً طبق فتوای رهبری تولید و کاربرد سلاح هستهای حرام است. اوباما به خاطر اطلاعاتی که نسبت به اسلام و شیعه و اهمیت فتوا داشت، این مسأله را دریافت، اما گویا ترامپ هنوز درک نکرده که به لحاظ عقیدتی موضع ایران چیست. دوم اینکه پس از برجام، همه فعالیتهای هستهای ایران تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و آژانس هم در 14 گزارش تأکید کرد که چنین چیزی وجود ندارد.
پس اگر آقای ترامپ راست میگوید و خواستهاش فقط این است که ایران به طرف سلاح هستهای نرود، این خواسته همین حالا حاصل است و تأیید هم شده است. بنابراین اگر در ادعای خود صادق است، باید به برجام بازگردد، ضمن اینکه ایران هم آمادگی دارد در چارچوب برجام با امریکا مذاکره کند. بنابراین همین حالا نیز همه خواستههای ترامپ عملی شده است. اما واقعیت این است که خواسته ترامپ فقط این نیست، آنان دنبال اهداف دیگری هستند و به همین دلیل حاضر نیستند به برجام بازگردند.
** خب این اهداف دیگر چیست. پیش از این آقای طریف گفت که ترامپ تمایلی به جنگ ندارد اما گروه ب شامل بولتون، بنیامین نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید او را تحریک میکنند. مضاف بر اینکه روایتهای مختلفی هم درباره شکاف در هیأت حاکمه امریکا بر سر نحوه مواجهه با ایران وجود دارد. از جمله اینکه گفته میشود ترامپ به دنبال فشار حداکثری برای تسلیم ایران و استفاده تبلیغاتی در انتخابات پیش رو است اما بولتون و پمپئو به دنبال فروپاشی ایران هستند.
آنچه که قطعی میتوان درباره آن گفت، این است که اسرائیل از بدو پیروزی انقلاب اسلامی همواره نه فقط دنبال فروپاشی نظام، بلکه دنبال تجزیه ایران بوده است، به همین دلیل همواره یک رابطه تاریخی میان مسأله استقلال کردستان و اسرائیل وجود داشت.
** یعنی مشکل اسرائیل، فقط یک حکومت اسلامی نیست، بلکه اساساً نمیخواهد کشوری به نام ایران یکپارچه و مقتدر در منطقه باشد؟
بله، متأسفانه این گرایش اسرائیل در برخی کشورهای عربی هم دیده میشود. با کمال تأسف، یکی از وزرای خارجه عرب در یک جلسه خصوصی گفت که ایران بسیار بزرگ است، بزرگی ایران برای ما مشکلساز است و باید کوچک شود. از آن طرف دارودسته بولتون که مرتبط با سازمان مجاهدین خلق هستند، طبیعی است که آنان هم حداقل در فروپاشی نظام جمهوری اسلامی با این بخش هماهنگ باشند. مجموعه اینها به علاوه لابی صهیونیستی فعال در امریکا چنین خطی را دنبال میکنند؛ یعنی اول فروپاشی، و دوم تجزیه ایران.
** بنابراین شما معتقدید مأموریت گروه B تجزیه ایران است؟
بله، اما اینکه آقای ترامپ کجای این سناریو است، به صورت قاطع نمیتوان اظهار نظر کرد، اما مسلم این است که ترامپ دنبال فروپاشی اقتصادی ایران است و به همین دلیل به قول خودشان تحریمهای فلج کننده را بر اقتصاد ایران تحمیل کردند. البته گوشه و کنار پیام میدهد که ما نه میخواهیم بجنگیم و نه دنبال تغییر نظام هستیم.
** در برخی گزارشها آمده است که در راهبرد کلان امریکا، ایران ضعیف جایگاهی ندارد و آنان ایران را قوی میخواهند تا توازن منطقه بهم نخورد. شما هم این دیدگاه را میپذیرید؟
باید دید منظور آنان کدام امریکا است؟ اگر به موضع عقلای امریکا نگاه کنیم، باید بفهمند که ایران قوی به نفع آنان است، چنان که اگر ایران با داعش مقابله نمیکرد، معلوم نبود چه بلایی سر منطقه، اروپا و خود امریکا میآمد. به عبارت دیگر، اگر ایران نبود، گروهک تروریستی داعش در عراق و سوریه، درست مانند القاعده و طالبان در افغانستان، حکومت تشکیل میداد. سؤال این است که چرا عقلای امریکایی این را نمیفهمند که ایران قوی، بزرگترین دشمن تروریسم و نابودکننده تروریسم بینالمللی است؟ خندهدار این است که امریکا ایران را به حمایت از تروریسم متهم میکند.
** میتوان گفت فقدان کانالهای ارتباطی میان طیفهای معقول در دو کشور، حتی در قالب دیپلماسی عمومی و فقدان ارتباطات اندیشمندان و روشنفکران باعث شده است درک شرایط ایران برای آنان سخت شده باشد؟
کمبود ارتباط فرهنگی نخبگان و استفاده نکردن از امکاناتی که ایران در امریکا دارد، البته مسأله قابل توجهی است. ایرانیان در امریکا بسیار مجتمعهای قوی، خوب و تحصیلکرده دارند که به لحاظ اقتصادی هم سطح بالایی دارند. طبعاً باید از اینها استفاده کرد، اما از آن طرف لابی اسرائیل، عربها، منافقین و دارو دسته جان بولتون بسیار قوی عمل کردند، ضمن اینکه گرایشهای ترامپ و بخش افراطی حزب جمهوریخواه باعث شده اینها شناخت دقیقی از ایران نداشته باشند.
** ایران در برابر درخواست مذاکره با ترامپ آن را رد کرده چرا که معتقد است به ترامپ اعتباری نیست و او از مذاکره تنها برد سیاسی - تبلیغاتی را طلب میکند. مشخصاً چند بار آقای ظریف گفته است که ترامپ فقط به دنبال یک عکس تبلیغاتی از مذاکره برای انتخابات این کشور است. اگر چه این نظر منطقی است اما به هر حال برخی عمدتاً در فضای مجازی میگویند چه اشکالی دارد ترامپ عکس یادگاری خود را بگیرد و در ازای آن ما هم از تأثیرات روانی مثبت آن بر بازار ایران و کاهش فشارها بهره ببریم. شما برای این دسته از افراد چه پاسخی دارید؟
اولاً اینکه ما در چارچوب برجام با امریکا مذاکرات طولانی داشتیم، کما اینکه آقایان ظریف و کری دو سال با هم مذاکره کردند. چگونه میشود با کسی که از تعهد دولت امریکا که حاصل دو سال مذاکره بوده، بدون دلیل خاصی خارج شد و زیر میز زد، آن هم با خصوصیات اخلاقی و حقوقی مذاکره کرد؟ مذاکره با این فرد به چه دردی میخورد؟ با کسی وارد مذاکره میشوید که بدانید اراده سیاسی برای حل یک مسأله را دارد، وگرنه حرف زدن خالی فایده ندارد. ترامپ نشان داد که به هیچ چیز پایبند نیست. کسی که به هیچ چیز پایبند نیست، حتی اگر مذاکره با او به نتیجه برسد هم ممکن است روز دیگر آن را لغو کند. برای برطرف شدن این نقطه ضعف ترامپ و نیز آمادگی ایران برای مذاکره، ترامپ باید به برجام بازگردد و بگوید برجام قبول است، حالا سر مسائل دیگر گفتوگو کنیم.
** یعنی گفتوگو ذیل برجام قابل حصول است؟
در همین چارچوب قابل دستیابی است، چنان که گفتوگوهای گذشته هم در همین چارچوب انجام شده است. بنابراین کسی که پایبند به مذاکره قبلی نیست، قابل مذاکره هم نیست.
** مخاطب اصلی کاهش تعهدات برجامی ایران اروپاییها بودند. آقای روحانی در خلال صحبتهای خود چند هشدار به اروپا دادند، یکی نقش ایران در امنیت منطقه و مبازه با تروریسم و دیگری مبارزه با مواد مخدر و کنترل مهاجران. معنای هشدارهای آقای روحانی چیست؟
آقای روحانی میخواهد به اروپاییها بگوید که ما در ایران هزینههایی میپردازیم که منافعش را شما میبرید. مثالی بزنم. در مقطعی البته در گذشته قاچاقچیان بینالمللی مواد مخدر، به دولت ایران پیشنهاد دادند که شما با ما کاری نداشته باشید، اجازه بدهید این مواد را به طرف اروپا ترانزیت کنیم، در مقابل هم قول میدهیم حتی یک گرم آن در داخل ایران توزیع نشود و همه را به اروپا میفرستیم و هم اینکه بخشی از سود آن را به شما میدهیم. اما ایران قبول نکرد، چرا که حاضر نبود مردم اروپا را فدای منافع اقتصادی و تا حدی امنیتی خود بکند. بنابراین ایران هم در این رابطه هزینه مالی و جانی داده، هم هزینه اقتصادی تا با قاچاق مواد مخدر مبارزه کند، اما اروپاییها قدر ایران را ندانستند. نکته بعدی تروریسم است که به آن اشاره کردم. همین حالا چند عضو داعش اروپایی هستند که هنوز برخی از آنان در ادلب سوریه حضور دارند، برخی از آنان که میخواهند به کشور خود بازگردند، اروپاییها نمیدانند با آنان چه کار باید بکنند. حال فرض کنیم این گروه تروریستی حکومت تشکیل داده بودند، در این صورت چه بلایی سر اروپاییها میآمد؟ ایران باعث شد این اتفاق نیفتد، اما اروپاییها قدر این را هم ندانستند. مسأله بعدی خود برجام است. خانم موگرینی و همچنین سران اروپا مصاحبه کردند که برجام بهترین معاهدهای است که باعث کنترل ایران در دستیابی به سلاح هستهای شده و غیر از آن باعث کنترل هستهای منطقه شده است. اینها استفادههای اروپا از برجام است. چرا قدر نمیدانند و با کارهای خلاف حقوق بینالملل و خلاف انسانی ترامپ هیچ مخالفتی نمیکنند و مقابل آن نمیایستند؟ بنابراین هشدار آقای روحانی به اروپا، در این چارچوب بود که شما از ایران و سیاستها و اقداماتش، این همه منافع میبرید، اما حاضر نیستید منافع ایران را در نظر بگیرید.
** فکر میکنید این هشدارها در مهلت دو ماهه کارگر بیفتد؟
من امیدوارم کارگر بیفتد.
** میگویند چالشها و بحرانهای بینالمللی به هر حال یا منجر به جنگ میشود یا مذاکره و مصالحه. شما انتهای این ماجرا بین ایران و امریکا و اروپا را چگونه پیشبینی میکنید؟
درگیری نظامی قابل پیشبینی نیست، حتی خود ترامپ هم گفته ما نه میخواهیم بجنگیم و نه دنبال تغییر نظام هستیم. بنابراین، دستکم در تبلیغات این گونه است، هرچند شاید در ذهنشان چیز دیگری باشد. لذا برخورد نظامی پیشبینی نمیشود، اما فشارهای اقتصادی و تحریمها ادامه مییابد. این مسأله نیز به عملکرد بقیه کشورها بستگی دارد، یعنی اروپا یا سایر طرفهای برجام یعنی چین و روسیه و البته همسایهها. این وضع یک مدت ادامه دارد، اما امیدواریم ترامپ به این نتیجه برسد که روشهای او اشتباه است و خود را اصلاح کند.
منبع: روزنامه ایران