نگاهی اجمالی به تاریخ کهن ایرانیان نشان میدهد که مردم این سرزمین به طور محسوسی به قصه علاقه دارد و از هر هنری برای روایت قصه استفاده میکند. حال فرقی ندارد که این قصه از نسل افسانهای باشد یا واقعیت. شاید به همین دلیل است که آغاز تولد تلویزیون در ایران با سریالهای ماندگاری همراه بوده است و از همان زمان توانسته مخاطبان مختلف از هر قشر جامعه را به دور خود جمع کند.
در تاریخ تلویزیون ایران، آنچه مخاطب بیشتری را پای تماشای جعبه جادویی نشانده است سریالهایی بودند که بیشتر آنها مضمون عاشقانهای را روایت میکردند و حتی در آن دوران که در هر خانهای تلویزیون پیدا نمیشد و از آن تنها به عنوان کالایی لوکس در بالای منزل و طی تشریفاتی خاص استفاده میشد مردم شبهای پخش سریال در خانه همسایه یا فامیلی که این قاب را در اختیار داشت جمع میشدند که به بهانه به جا آوردن صله ارحام مسیر تماشای قسمتی از سریال را بر خود هموار کنند.
این روزها با وجود اینکه وضعیت زندگیها دستخوش تغییرات بسیاری شده است اما تفاوتی در روحیه «نشستن پای روایت زندگی دیگران» در ایرانیان ایجاد نشده است؛ حال که همه خانوادهها حداقل یک سینمای خانگی در خانه خود دارند و ارتباطها هم آنقدر کم شده که دیگر نه به بهانه تماشای سریال بلکه به بهانههای دیگر هم به سختی میتوان دورهم جمع شد، سریالسازی و قصهگویی نیز با شکل جدیدی میهمان خانوادههای ایرانی شده است.
شبکه خانگی در آغاز با ساخت دو مجموعه «قلب یخی» و «قهوه تلخ» به خانه مردم راه یافت اما نتوانست مخاطبان ثابتی را برای خود دست و پا کند؛ نخست به پایان نرسیدن ساخت سریالها و رها شدنشان در نیمه راه داستان در ایجاد بیاعتمادی عمومی میان مخاطبان تأثیر به سزایی داشت و از سوی دیگر خرید یک سی دی و دست به دست کردن آن میان چندین خانواده موجب شد تا سود چندانی عاید تولید کنندگان نشود و به همین دلیل سازندگان نیز به ساخت این نوع از سریال ترغیب نمیشدند تا اینکه این روند از بعد از پخش سریال «شهرزاد» شکل دیگری به خود گرفت.
باز هم یک روایت عاشقانه که در روزگاری نه چندان دور اتفاق افتاده بود با حضور هنرمندان مشهور و محبوب و روایتی منسجم که بعد از پخش چند قسمت توانست اعتماد مخاطبان را جلب کند و طبق یک قول هر دوشنبه میهمان خانههای مردم شود که «دوشنبههای شهرزادی» خود سهم قابل توجهی در اعتمادسازی در میان مخاطبان داشت.
همچنین برای تضمین سودآوری نیز با رواج جمله «حلال دانلود کنید» یا «حلال بخرید» فضایی ایجاد شد که حتی اگر فردی از نزدیکترین افراد هم درخواست سی دی یا فایل سریال را میکرد نمیتوانست به صورت رایگان به قسمتی از سریال دست پیدا کند و به همین دلیل عده بیشتری از مردم دست به جیب شدند تا بازار سریال شبکه خانگی پر رونق شود؛ بعد از این موفقیت بود که سرمایه گذاران جذب شدند تا وارد عرصه شبکه خانگی شوند و تولید در این بخش افزایش چشمگیری پیدا کرد.
این رونق باعث شد تا روایتهای مختلفی در ژانر اجتماعی وارد عرصه سریالهای شبکه خانگی شود که برخی از آنها موفق و برخی دیگر ناموفق بودند، البته تهیهکنندگان سینما نیز با پیوستن به این مسیر توانستند بخشی از سود فیلمهایی که در سینما تولید میکردند را در بازار این شبکه افزایش دهند.
اما در مورد سریالهایی که در این بخش تولید شدند بیشتر آنها عاشقانههایی با شکلهای امروزیتر را نسبت به سریال موفق «شهرزاد» به تصویر کشیدند اما هیچکدام از این عشاق به دلایل مختلف خوشبختی را تجربه نمیکنند و مدام در دوری باطل گرد موضوعی میگردند.
این عشقها یا نادرست است یا نشأت گرفته از انتخابی اشتباه و یا تحت شرایط سخت زندگی رو به نابودی قرار گرفته است شاید هم نابودی آنها به این دلیل است که پیش از این هیچکس به فرزندان فردای جامعه یاد نداده است که در زندگی عاشقانه باید کنار هم ایستاد نه مقابل هم؛ اما مساله مهم در جامعه امروز این است که این داستانهایی که در شبکه خانگی به صورت مداوم و فراگیر میبینیم از زندگیهای واقعی که هر روز در بطن جامعه رخ میدهد نوشته میشود یا بالعکس این داستانها بر جامعه تأثیر میگذارد و مسیر زندگیها را دستخوش تغییرات نادرستی خواهد کرد.
«ممنوعه»، «رقص روی شیشه» و «نهنگ آبی» سه سریالی است که با مضمونی عاشقانه و اجتماعی به صورت همزمان در هفتههای گذشته مهمان خانههای مردم شده است.
سریال «ممنوعه» در همان آغاز حواشی زیادی را به دلیل به تصویر کشیدن روابط خارج از عرف جامعه برای خود ایجاد کرد و در پایان نیز به گفته کارگردان با حذف ۳۰۰ دقیقه از کل سریال به دست مخاطبان رسید.
روابط در سریال «رقص روی شیشه» آنقدر گسسته و پیچیده است که نمیتوان تفکیک کرد کدام منافع روابط را ایجاد کرده و کدام روابط عاشقانه و واقعی است.
«نهنگ آبی» نیز که قصهای معمایی را پی میگیرد که با گره افکنی مداوم در روابط، هر قسمت پیچیدهتر ز پیش به دست مخاطبان میرسد.
برای فهمیدن اینکه عاشقانههای خارج از عرف، عشقهای مریض و بلد نبودن شکل دادن به روابط مشکل اصلی خانوادههای ایرانی است یا تنها خلاقیت نویسنده محسوب میشود که میتواند بر جامعه امروزی تأثیر منفی بگذارد باید تحلیلی علمی ارائه کرد. به همین دلیل به سراغ صاحب نظران در این عرصه میرویم تا توضیحاتی را در اختیار ما بگذارند که طی روزهای آینده بر روی خروجی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) قرار خواهد گرفت.