ابومازن برنده شطرنج كاخ سفيد
آفتاب‌‌نیوز : 
آنچه كه در اين ملاقات رخ داد، شوكه كننده بود. قسمت اعظم اين بحث در خصوص نقاط متضاد ميان سياست ايالات متحده و واقعيت مسأله فلسطين بود، تضادي كه هيچ كدام از رسانه هاي آمريكايي نتوانستند، راه حلي براي آن بيابند.
جورج دبليو بوش در سخنان شعرگونه خود از دموكراسي سخن گفت كه روح بشر را آزاد ساخته و با بر روي كار آوردن صلح و تقوا باعث پايان خشونت مي شود. رهبر تشكيلات خودگردان فلسطين نيز با تأييد سخنان جورج بوش ادعا كرد كه دموكراسي تنها يك روي اين سكه است و روي ديگر پديده اي است به نام آزادي. وي با اشاره به اين كه فلسطيني ها در حال جنگ در جبهه اصلاحات و دموكراسي هستند، گفت: اين در حالي است كه آنها به هيچ وجه آزاد نيستند. دموكراسي فاقد آزادي، از هرگونه ثبات و پايداري بي بهره است و با كوچكترين رجعت خشونت، اين دموكراسي نيز از پاي درمي آيد.
در اين ميان، اين ابومازن بود كه به خوبي از عهده تجزيه و تحليل مسائل برآمده و حق را بر زبان آورد. اين فرض كه غيبت دموكراسي، ريشه تمامي خشونت ها است و حضور آن درمان تمامي آن، واقعيتي غيرقابل انكار است كه بر همگان پوشيده نيست.
در حقيقت، خشونت در جامعه فلسطين، نتيجه هشتاد سالي است كه مردم اين كشور، كنترل بر روي كشور خود را از دست داده اند . ثمره هشتاد سال تضييع حقوق فلسطينيان و گرفتن توانايي آنها در تعريف تاريخ و سياست خود، ديدگاه مقابل اين نظر، همان ديدگاهي است كه نتانياهو - نخست وزير اسبق اسرائيل - و برخي ديگر از مقامات رژيم صهيونيستي در خصوص فلسطينيان دارند. ديدگاهي مبني بر عدم به رسميت شناختن حق فلسطيني ها و تنها براي شانه خالي كردن از مسئوليت و سپردن تمامي تقصيرها برگردن قربانيان اين خشونت وضعيت فلسطينيان در سرزمين هاي اشغالي بسيار اسف بار است. فقر در سرتاسر اين سرزمين بيداد مي كند و ميزان بيكاري جوانان در منطقه به 80 درصد رسيده است. به تمامي اين مشكلات رنجي را كه هر كدام از فلسطينيان روزانه هنگام بازرسي توسط نيروهاي صهيونيستي تحمل مي كنند، اضافه كنيد. رنج وحشتناك ديدن سرزمين مادري شان در دستان متخاصمان. رنج نه تنها بريدن از تمامي دنيا بلكه بريدن از نزديك ترين روستاي همسايه. تمامي اين مسائل به معناي از دست دادن كنترل بر منطقه است و نه به دليل غيبت دموكراسي . دليل اول به تنهايي براي رواج خشونت كافي است.
تنها براي يك لحظه خود را جاي مرد جواني بگذاريد كه در غزه زندگي مي كند، مردي با هيچ شغل و درآمدي، مردي كه نمي تواند ازدواج كند و به فرزندانش، افتخار و سربلندي را هديه كند. بسياري از روان شناسان بر اين عقيده اند كه عمليات هاي انتحاري و شهادت طلبانه در واقع عكس العمل رواني نسبت به تمامي جورها و ظلم هايي است كه در اين سال ها بر آن ها وارد شده است. تمامي اين بمب گذارها كه پيش از انجام عمليات هاي انتحاري خود را مرده تصور مي كنند به دليل عدم توانايي در به دست آوردن كنترل كشور و به رخ كشيدن قدرت خود ترجيح مي دهند با مرگ خود اين قدرت را به اثبات برسانند.
افرادي كه ادعا مي كنند مي توانند با برقراري دموكراسي و اصلاحات در منطقه مانع از رواج خشونت شوند، درست همان قدر در اشتباهند كه افرادي كه سعي مي كنند با افزايش خشونت، آن را مهار كنند.
اين كه فلسطيني ها استحقاق دموكراسي و اصلاحات را دارند، امري بسيار به حق و به جا است. اما براي اثبات اين اصلاحات و پايداري دموكراسي، خشونت در منطقه نيز بايد پايان يابد. اين آزادي و فرصت هاي از دست رفته است كه بايد مجددا احيا شود. فلسطيني ها بايد احساس كنند كه تغيير و تحول در زندگي آن ها نيز ميسر است. بايد اميدوار باشند كه اقتصاد كشورشان نيز روزي رونق خود را به دست خواهد آورد.
حق با ابومازن است و همگان بايد از او حمايت كنند. اگر جورج دبليو بوش دوست دارد، رويايش در خصوص حيات فلسطين و اسرائيل به طور مستقل تحقق يابد بايد كمك خود را از حد كمك هاي مالي جزئي به فلسطينيان بالاتر ببرد. اگر ايالات متحده مي خواهد در برآورده ترين كردن نياز فلسطيني ها به آزادي و دموكراسي نقش داشته باشد بايد تمام تلاش خود را به كار گيرد تا بتواند خواهش اسرائيل را در قبال فلسطيني ها تغيير داده و اميد را به فلسطيني ها بازگرداند. اقداماتي كه مي تواند تصوير ايالات متحده در كشورهاي خاورميانه را به كلي تغيير دهد.
آنچه كه در اين ملاقات رخ داد، شوكه كننده بود. قسمت اعظم اين بحث در خصوص نقاط متضاد ميان سياست ايالات متحده و واقعيت مسأله فلسطين بود، تضادي كه هيچ كدام از رسانه هاي آمريكايي نتوانستند، راه حلي براي آن بيابند. جورج دبليو بوش در سخنان شعرگونه خود از دموكراسي سخن گفت كه روح بشر را آزاد ساخته و با بر روي كار آوردن صلح و تقوا باعث پايان خشونت مي شود. رهبر تشكيلات خودگردان فلسطين نيز با تأييد سخنان جورج بوش ادعا كرد كه دموكراسي تنها يك روي اين سكه است و روي ديگر پديده اي است به نام آزادي. وي با اشاره به اين كه فلسطيني ها در حال جنگ در جبهه اصلاحات و دموكراسي هستند، گفت: اين در حالي است كه آنها به هيچ وجه آزاد نيستند. دموكراسي فاقد آزادي، از هرگونه ثبات و پايداري بي بهره است و با كوچكترين رجعت خشونت، اين دموكراسي نيز از پاي درمي آيد.
در اين ميان، اين ابومازن بود كه به خوبي از عهده تجزيه و تحليل مسائل برآمده و حق را بر زبان آورد. اين فرض كه غيبت دموكراسي، ريشه تمامي خشونت ها است و حضور آن درمان تمامي آن، واقعيتي غيرقابل انكار است كه بر همگان پوشيده نيست.
در حقيقت، خشونت در جامعه فلسطين، نتيجه هشتاد سالي است كه مردم اين كشور، كنترل بر روي كشور خود را از دست داده اند . ثمره هشتاد سال تضييع حقوق فلسطينيان و گرفتن توانايي آنها در تعريف تاريخ و سياست خود، ديدگاه مقابل اين نظر، همان ديدگاهي است كه نتانياهو - نخست وزير اسبق اسرائيل - و برخي ديگر از مقامات رژيم صهيونيستي در خصوص فلسطينيان دارند. ديدگاهي مبني بر عدم به رسميت شناختن حق فلسطيني ها و تنها براي شانه خالي كردن از مسئوليت و سپردن تمامي تقصيرها برگردن قربانيان اين خشونت وضعيت فلسطينيان در سرزمين هاي اشغالي بسيار اسف بار است. فقر در سرتاسر اين سرزمين بيداد مي كند و ميزان بيكاري جوانان در منطقه به 80 درصد رسيده است. به تمامي اين مشكلات رنجي را كه هر كدام از فلسطينيان روزانه هنگام بازرسي توسط نيروهاي صهيونيستي تحمل مي كنند، اضافه كنيد. رنج وحشتناك ديدن سرزمين مادري شان در دستان متخاصمان. رنج نه تنها بريدن از تمامي دنيا بلكه بريدن از نزديك ترين روستاي همسايه. تمامي اين مسائل به معناي از دست دادن كنترل بر منطقه است و نه به دليل غيبت دموكراسي . دليل اول به تنهايي براي رواج خشونت كافي است.
تنها براي يك لحظه خود را جاي مرد جواني بگذاريد كه در غزه زندگي مي كند، مردي با هيچ شغل و درآمدي، مردي كه نمي تواند ازدواج كند و به فرزندانش، افتخار و سربلندي را هديه كند. بسياري از روان شناسان بر اين عقيده اند كه عمليات هاي انتحاري و شهادت طلبانه در واقع عكس العمل رواني نسبت به تمامي جورها و ظلم هايي است كه در اين سال ها بر آن ها وارد شده است. تمامي اين بمب گذارها كه پيش از انجام عمليات هاي انتحاري خود را مرده تصور مي كنند به دليل عدم توانايي در به دست آوردن كنترل كشور و به رخ كشيدن قدرت خود ترجيح مي دهند با مرگ خود اين قدرت را به اثبات برسانند.
افرادي كه ادعا مي كنند مي توانند با برقراري دموكراسي و اصلاحات در منطقه مانع از رواج خشونت شوند، درست همان قدر در اشتباهند كه افرادي كه سعي مي كنند با افزايش خشونت، آن را مهار كنند.
اين كه فلسطيني ها استحقاق دموكراسي و اصلاحات را دارند، امري بسيار به حق و به جا است. اما براي اثبات اين اصلاحات و پايداري دموكراسي، خشونت در منطقه نيز بايد پايان يابد. اين آزادي و فرصت هاي از دست رفته است كه بايد مجددا احيا شود. فلسطيني ها بايد احساس كنند كه تغيير و تحول در زندگي آن ها نيز ميسر است. بايد اميدوار باشند كه اقتصاد كشورشان نيز روزي رونق خود را به دست خواهد آورد.
حق با ابومازن است و همگان بايد از او حمايت كنند. اگر جورج دبليو بوش دوست دارد، رويايش در خصوص حيات فلسطين و اسرائيل به طور مستقل تحقق يابد بايد كمك خود را از حد كمك هاي مالي جزئي به فلسطينيان بالاتر ببرد. اگر ايالات متحده مي خواهد در برآورده ترين كردن نياز فلسطيني ها به آزادي و دموكراسي نقش داشته باشد بايد تمام تلاش خود را به كار گيرد تا بتواند خواهش اسرائيل را در قبال فلسطيني ها تغيير داده و اميد را به فلسطيني ها بازگرداند. اقداماتي كه مي تواند تصوير ايالات متحده در كشورهاي خاورميانه را به كلي تغيير دهد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید