آفتابنیوز : آفتاب: ماراتن انتخاب پنجاه و هشتمین شهردار پایتخت در حالی سرعت گرفته است که سه گرایش موجود در شورای شهر تهران (اصلاحطلبان، حامیان قالیباف و حامیان احمدینژاد) به شدت بر حجم خبرسازی و رقابتهای رسانهای خود افزودهاند. در این میان، حامیان محمود احمدینژاد که بازیهای تبلیغاتی آنان عموماً با لعن و نفرین همراه است و تمام گروههای رقیب خود را با حیرتآورترین اتهامات از میدان به در میکنند، در این بازی سیاسی نیز میکوشند ردایی بزرگتر از اندام خود بر تن کنند.
برای ارایه تحلیلی دقیق از آرایش سیاسی فعلی در شورای شهر تهران باید به سالها قبل بازگشت. زمانی که لیست آبادگران تهران با مدیریت محمود احمدینژاد توانست با اکثریتی ضعیف به شورای شهر پایتخت راه پیدا کند و لیدر اجرایی خود را بر مسند یکی از قدرتمندترین دستگاههای اجرایی کشور بنشاند. «مواهب» شهرداری تهران و «جایگاه مهم آن» در رقابتهای انتخاباتی اما آن قدر بود که احمدینژاد پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال 84 نیز تمام توان خود را به کار بست تا «سکوی پرش» را همچنان در اختیار داشته باشد. بدین اعتبار، محمد علیآبادی دوست و همفکر شهردار سابق که دیگر رئیسجمهور شده بود، تنها کسی بود که میتوانست چنین جایگاهی را حفظ کند. نگاهی به مطالب رسانههای حامی دولت در آن روزها نشان میدهد که چگونه موجسازی درباره «آرای قاطع علیآبادی در شورای شهر تهران»! آغاز شد و شهرداری تهران «حیاط خلوت دولت» خوانده شد!
با این حال تحولات سیاسی مخصوص ایران به سرعت رویای حامیان دولت را بر باد داد. دکتر احمدینژاد که کادر اجرایی قدرتمندی نداشت ناگزیر بود مدیران خود از شهرداری تهران را به ستاد اجرایی دولت منتقل کند. علاقه مفرط حلقه اطرافیان رئیسجمهور به کسب انحصاری قدرت که شدیداً به اختلافات درون گروهی در جناح اصولگرا دامن زد نیز عامل دیگری بود که بخش مهمی از حامیان «آبادگران» آن روز را به صف منتقدان هل داد. به تدریج زمزمه انتقادات اصولگرایان معتبری که در حقیقت عامل پیروزی احمدینژاد بودند اما توسط اطرافیان وی نادیده گرفته شدند بر پا خواست و بدین گونه، محمد باقر قالیباف رقیب اصولگرای احمدینژاد که در جریان انتخابات ریاستجمهوری به شدت از او فاصله گرفته بود، به عنوان یک «پیام» یا «نماد» بر مسند شهرداری تکیه زد. رخدادی که با خشم حامیان دولت مواجه شد اما پیام آن هیچ گاه توسط اطرافیان محمود احمدینژاد جدی گرفته نشد.
قالیباف که با رایی شکننده به مسند شهرداری تهران رسید البته هیچگاه از مخالفتهای گروهی که حامی محمود احمدینژاد بودند در امان نبود. مخالفت با ورود شهردار تهران به کابینه (که یکی از انتقادات احمدینژاد از دولت اصلاحات بود)، مقالات تند و تیز فاطمه رجبی که نماد رسانهای حامیان دولت است و احمدینژاد را «معجزه هزاره سوم» میداند و شواهدی از این دست نشان میدهد که این طیف تا چه اندازه از تبعات رفتارهای خود خشمگین بودهاند. رفتارهای خشمگینانه حامیان دولت البته با واکنشهایی نیز در درون طیف قالیباف مواجه شد. بازگرداندن مدیر عامل متروی تهران که مغضوب دولت نهم بود، افشای هزینه 300 میلیارد تومانی فاقد ردیف بودجه در زمان صدارت احمدینژاد و نیز افشای اخباری در زمینه سازمان فرهنگیهنری شهرداری تهران از جمله واکنشهایی بود که نشان میداد کاسه صبر حامیان قالیباف در برابر عملکرد حامیان دولت در آستانه لبریز شدن است. این اختلافات اما با ریش سفیدی بزرگان اصولگرا تا اندازه زیادی مدیریت شد تا آن که در آستانه انتخابات شوراهای سوم (24 آذر 85) بار دیگر سرباز کرد. زمانی که حامیان دولت با لیست اصلی «رایحه خوش خدمت» به میدان آمدند و نشان دادند حتی کسانی چون چمران را که تا گردن مدیون او هستند به رسمیت نمیشناسند!
شکست سنگین حامیان دولت که تا قبل از انتخابات ادعا میکردند 30 میلیون رای دارند اما با وجود تمام هزینهها و فعالیتهای گستردهشان حداکثر 5 درصد آرای مردمی را جذب کردند، نقطه عطفی در رقابتهای سیاسی بود. تحولی که باعث شد دولت نهم حتی از رفتار سایتهای افراطی موسوم به «حامی دولت» ابراز برائت کند و تاکید کند نتایج انتخابات بیانگر میزان محبوبیت دولت احمدینژاد نیست. حرفها و حدیثهای اصلاحطلبان درباره نحوه شمارش آرا و تشکیک تمام جریانهای سیاسی (اصلاحطلبان، اصولگرایان و حتی حامیان دولت!) در دقت برگزاری انتخابات نیز موضوع دیگری بود که در حافظه تاریخی ماند.
شورای شهر سوم ماراتن انتخاب پنجاه و هشتمین شهردار پایتخت در حالی آغاز شده که آرایش نهایی شورای سوم با 8 نفر از لیست حامیان قالیباف، 4 نفر از ائتلاف اصلاحات و 3 نفر از طرفداران محمود احمدینژاد شکل گرفته است. در این شرایط موج جدیدی از گمانهزنیهای رسانهای ایجاد شده است که غالباً ناشی از خبرسازی 3 جناح اصلی شورای شهر تهران است. گمانهزنیهایی که برخی از آنها فرسنگها با واقعیات موجود فاصله دارد.
برای شناخت دقیق آرایش سیاسی شورای شهر تهران به نظر میرسد که اعضای شورا را بایستی در چهار گروه مختلف تقسیمبندی کرد:
گروه اول: حامیان قطعی احمدینژاد متشکل از «پروین احمدینژاد»، «خسرو دانشجو» و «حمزه شکیب»
گروه دوم: حامیان قطعی قالیباف متشکل از «مرتضی طلایی»، «رسول خادم» و «معصومه آباد»
گروه سوم: حامیان قطعی اصلاحطلبان متشکل از «معصومه ابتکار»، «احمد مسجد جامعی»، «محمد علی نجفی» و «هادی ساعی»
گروه چهارم: آرای میانه متشکل از «مهدی چمران»، «حسن بیادی»، «حبیب کاشانی»، «عباس شیبانی»، «علیرضا دبیر» متاسفانه اغلب تحلیلهایی که در ماههای اخیر از آرایش سیاسی شورای شهر تهران در رسانهها منتشر شده، ناشی از توجه صرف به لیستهای انتخاباتی 24 آذر بوده. این در حالی است که لابیهای گسترده میتواند به تحولاتی مهم در گرایشهای اعضای شورای شهر تهران بینجامد. هماکنون اخبار آشکار و پنهان مستندی از مذاکرات جدی حامیان دولت با مثلث «بیادی، کاشانی و چمران» به گوش میرسد که برخی از اظهارنظرهای اخیر این گروه و سایر گرایشهای سیاسی را میتوان در این راستا ارزیابی کرد. اظهارات از سر اطمینان برخی از سایتهای حامی دولت نیز ناشی از همین مذاکرات است تا آنجا که گفته میشود چمران از آمادگی ذهنی لازم برای حمایت از نامزد محمود احمدینژاد برخوردار شده است. منابع آگاه شورای شهر تهران همچنین خبر میدهند که «علیرضا دبیر» در مذاکرات خود با دو ائتلاف اصلاحات و حامیان قالیباف همچنان در حال بررسی بیشتر است. بدینترتیب، رویکرد نهایی «شیبانی» که ظاهراً در دوره گذشته نیز با لابیهای گسترده به قالیباف رای داده بود، در هالهای از ابهام به سر میبرد.
در شرایطی که شواهدی جدی از «احتمال» گردش مثلث «بیادی، کاشانی و چمران» به سمت دولت وجود دارد، آرای اصلاحطلبان از اهمیتی فراتر از حد تصور برخوردار خواهد بود. اختلافات شدید حامیان احمدینژاد و قالیباف با یکدیگر که دورنمای ائتلاف این دو گروه را تیره ساخته است نیز از دیگر دلایلی است که 4 رای اصلاحطلبان در شورای شهر تهران را به آرایی طلایی مبدل ساخته است. تا آن جا که گفته میشود یکی از حامیان دولت تاکید کرده است حتی به قیمت ائتلاف با اصلاحطلبان نیز حاضر به حمایت از قالیباف نخواهد شد! پیشنهادی که البته توسط اصلاحطلبان صراحتاً رد شده است.
در چنین شرایطی است که به نظر میرسد ائتلاف محمد باقر قالیباف اکنون از هر زمان دیگری به آرای اصلاحطلبان نیازمندتر است. در میان گزینههای شهرداری تهران هماینک افرادی چون حبیبالله بیطرف، محمد علیآبادی، قاسم تقیزاده خامسی و نهایتاً محمد باقر قالیباف به چشم میخورند. حبیبالله بیطرف فردی است که ریاست بنیاد مسکن را که از طرف احمدینژاد به او پیشنهاد شده بود، رد کرد. با این پیشینه و همچنین با توجه به بیماری قلبی بیطرف، او به احتمال زیاد از رقابت بر سر شهرداری تهران سرباز خواهد زد هر چند که گزینهای جدی برای یک ائتلاف غیرقابل تصور (ائتلاف اصلاحطلبان و حامیان احمدینژاد) محسوب میشود. تقیزاده خامسی نیز با آن که باسابقهترین مدیر شهری تهران در میان نامزدهای موجود به شمار میآید، با این حال از شانس چندانی برای جلب آرای حامیان قالیباف و احمدینژاد برخوردار نیست. علیآبادی نیز گزینهای است که حتی به رغم گردش مثلث «بیادی، کاشانی و چمران» از هیچ شانسی برای جلب حمایت اصلاحطلبان برخوردار نخواهد بود.
با این وصف، کرسی شهرداری تهران در اختیار فردی خواهد بود که بتواند آرای اصلاحطلبان را به نفع خود تغییر دهد؛ قالیباف یا هر چهره دیگری که تاکنون با چراغ خاموش حرکت کرده است.