محمد درویش، فعال محیط زیست در یادداشتی نوشت: 1- انتظار داشتم رییس قوه مجریه، نخستین رییس در تاریخ جمهوری اسلامی باشد که چنین ملاقاتی را سامان دهد؛ به ویژه که دولت خود را دولتی محیطزیستی هم میدانست؛ اما هرگز چنین ملاقاتی در ساختمان پاستور شکل نگرفت و حتی معاونش در پردیسان هم جرات نکرده تا چنین ملاقاتی را شکل دهد. تاسفبارتر آنکه هیچیک از روسای قوه مقننه هم تن به چنین ملاقاتی ندادهاند و تنها ملاقات عمومی برمیگردد به ۱۷اسفند ۱۳۹۳، زمانی که عالیترین رهبرِ ایران، همه فعالان محیطزیستی را در حسینیه امامخمینی به حضور پذیرفت و با دفاع جانانهای که از محیطزیست کرد، اجازه بررسی طرح انحلال سازمان حفاظت محیطزیست در مجلس را در آن دوره نداد.
2- در این نشست، دکتر عبدلی شجاعانه و صادقانه به دو موضوع مهم اشاره کرد: یکی آنکه چگونه ممکن است در دولت اول حسن روحانی تکثیر و پرورش ماهی #تیلاپیا غیرقانونی اعلام شود و همه دلسوزان محیطزیست را قدردان دولت کند که اجازه ورود یک گونه مهاجم را به محیطهای آبی کشور ندهد؛ اما بلافاصله با برکناری معصومه ابتکار و آمدن عیسی کلانتری، این ماهی خطرناک، بیخطر اعلام شود؟! وی همچنین در ماجرای طرح خطرناک #بایوجمی در تالاب انزلی با ابراز تاسف گفت: همیشه ما نگران اعمال نفوذ یک مدیر، نماینده مجلس یا امامجمعه برای تخریب محیطزیست بودهایم، اما اینک وضعیت برعکس شده و نگران عملیات مخرب سازمان حفاظت محیطزیست هستیم و چشم امیدمان به دادستان، امامجمعه و مردم است تا اجازه به سازمان محیطزیست برای تخریب تالاب انزلی ندهند! وی با درد و آه فراوان گفت: حاجآقا! چرا در این مملکت باید دردِ وطن داشتن و میهنپرست بودن هزینه داشته باشد و طبیعتستیزان در حاشیه امنیت باشند؟ رییسی در پاسخ ضمن تاکید بر ارزشهای تالاب انزلی گفت: نترسید از فشارها و تهدیدها، با قوت از طبیعت ایران دفاع کنید و بدانید که مهمترین امر به معروف امروز، دفاع از محیطزیست ایران است. سخنان حجت میانآبادی در مورد مغفولماندن دیپلماسی آب در تعاملات با همسایگان هم به شدت مورد استقبال رییس قوه قضاییه قرار گرفت.
3- نگارنده هم به سه مطالبه پرداخت: نخست اجراییشدن عملی ماده ۶۶ آیین دادرسی تا همه سمنها به راحتی بتوانند از این ابزار قانونی برای طرح شکایت و پیگیری علیه شخصیتهای حقیقی و حقوقی مخرب محیطزیست بهره برند. اشاره کردم اگر میخواهید مردم به صحنه آمده و سرمایه اجتماعی در این حوزه جانی دوباره گرفته و همه علیه مصادیق کوهخواری، جنگلخواری و زمینخواری متحد و مسوولیتشناسانه عمل کنند، باید قوه قضاییه اجازه دهد این ماده از حالت فرمایشی کنونی خارج شود. دومین مطالبهام قصه پرغصه #مدارس_طبیعت بود؛ اینکه چگونه در دولت نخست حسن روحانی مدارس طبیعت با هزار امید و آرزو شکل میگیرد و گروهی از ایرانیان در این حوزه سرمایهگذاری میکنند و تعداد مدارس به ۸۱ در ۲۹ استان افزایش مییابد و آنگاه به ناگهان با تغییر رییس سازمان حفاظت محیطزیست، فرمان تعطیلی مدارس صادر میشود! مردم این حقکشی را فقط متوجه عیسی کلانتری یا وزارت آموزش و پرورش نمیبینند و کل نظام جمهوری اسلامی ایران باید پاسخگوی این تضییع حقوق شهروندی باشد که آشکارا با سیاستهای کلان ابلاغی توسط مقام رهبری در بند ۱۴ هم زاویه جدی دارد. دست آخر از رییس قوه قضاییه درخواست کردم تا به ماجرای بیش از پانصد و سی روز بازداشت گروهی از فعالان محیطزیست به اتهام جاسوسی پایان دهد. این طولانیشدن و ابهامهای موجود به شدت سبب کاهش فعالیتهای محیطزیستی را فراهم کرده است؛ موضوعی که مژگان جمشیدی هم از آن حمایت کرد. اما دو نفر از حاضرین، یکی دکتر قویدل که خود را متخصص تغییراقلیم میدانست و دیگری خانم دکتر حجازی، به صراحت گفتند که آنها جاسوس هستند و باید اعدام شوند و حتی گفتند: خیلی از فعالان محیطزیستی نمیدانند که خودشان هم جاسوس هستند و باید بازداشت شوند!
4- در واقع شاید تنها لکنت این نشست همین بود که گروهی به جلسه دعوت شده بودند که نگارنده با بیش از ۳دهه حضور در این حوزه، تاکنون نامشان را هم نشنیده بود، عضو هیچ سمن محیطزیستی نبودند و آشکارا مشخص بود که مناصب دولتی یا حکومتی داشتند.
5- امیدوارم متن کامل این گفتگوها به زودی و به شکلی کامل منتشر شود. به ویژه آنکه رییسی قول داد این گفتگوها را ادامه دهد؛ برای قضات، مشاور در حوزه محیطزیست انتخاب کرده و از آموزشهای محیطزیستی ایشان استقبال کرد. او گفت: از فعالان محیطزیستی و سمنهایی که در این حوزه شجاعانه تلاش میکنند، صمیمانه قدردانی میکنم.