آفتابنیوز : آفتاب- صوفی جلالوندی: چند سالی است که موضوع حذف کنکور و برگزاری آن به شیوه کنونی در میان صاحبنظران، مسئولان وزارت علوم و همچنین نمایندگان مجلس مطرح است، اما تاکنون طرح مشخصی در این مورد به تصویب نرسیده و طرحی هم که از سوی مجلس در این زمینه تهیه شده و قرار بود 19 فروردین سال جاری در دستورکار مجلس قرار گیرد، به علت مخالفت وزارت علوم با طرح حذف کنکور که دلایل آن مشکلات اجرایی و مخالفت بسیاری از نمایندگان عنوان شد، فعلا از دستورکار خارج شده است. «فخرالدین دانش» قائم مقام وزارت علوم در دولت خاتمی در گفتوگو با خبرنگار آفتاب به بررسی این موضوع پرداخته است.
آقای دانش! به نظر شما چرا در ابتدای فعالیت مجلس هفتم حذف کنکور مطرح شد و اکنون وزارت علوم با آن مخالفت کرده است؟ آیا آن زمان اجرایی نبودن موضوع از سوی کارشناسان مطرح نشده بود؟ بهتر است از آنها پرسیده شود که چرا چنین شعاری را از ابتدا دادهاند. ولی به نظر میرسد که ابعاد چنین تصمیمی را کارشناسی نکرده بودند و بیشتر جنبه شعاری داشته است.
وزارت علوم در دولت قبل و بدنه کارشناسی آن درباره کنکور چه نظری داشتند؟
وزارت علوم در دوره قبل با بررسیها زیاد به این نتیجه رسیده بود که نمیتوان در کوتاه مدت کنکور را حذف کرد بلکه سعی داشت تا مشکلات کنکور را به تدریج برطرف کند. بنابراین موضوع تاثیر معدل امتحان نهایی سال سوم نظری را که توسط وزارت آموزش و پرورش برگزار میشود و میتواند با معیاری یکسان در سراسر کشور عمل شود در نمرهنهایی داوطلبان منظور کرد و برنامهریزی به طریقی صورت میگرفت که میزان تاثیر معدل به تدریج افزایش یابد. در مقابل با افزایش ظرفیتها در دورههای مختلف و تنوع در پذیرش، نگرانیهای داوطلبان تا حدودی برطرف میشود.
با توجه به آثار اجتماعی و اقتصادی گسترده کنکور و فعالیت موسسات مختلف در این زمینه، حذف احتمالی کنکور چه تبعاتی خواهد داشت؟ معتقدم فعالیت موسسات مختلف که در زمینه کنکور فعالیت دارند، با مشکل مواجه نمیشود چرا که در صورتی که کنکور حذف شود رقابت داوطلبان از بین نمیرود بلکه اگر مبنای انتخاب آزمونهای تشریحی باشد این موسسات هم خود را با شیوه جدید آزمون هماهنگ میکنند و کلاسهای کنکور تشریحی برگزار میکنند.
در واقع شکل ظاهری کنکور تغییر میکند و از آزمون تستی به آزمون تشریحی تبدیل میشود. بنابراین کلاسهای کنکور نیز با همین شیوه به کار خود ادامه خواهند داد.
در این صورت ظاهراً کنکور حذف شده است اما عملا شیوه آزمون تغییر میکند. مشکلات عمده کنکور که ایجاد اضطراب و تنش در داوطلبان و خانوادهها و نیز خارج کردن سیستم آموزشی مبتنی بر خلاقیتها و رشد استعدادها به سمت سیستم آموزشی مبتنی بر محفوظات و انباشته کردن معلومات بدون تفکر و تعمق در مسایل است، نیز برطرف نمیشود.
آیا به عنوان یک برنامه درازمدت هم برنامهای برای حذف کنکور قابل طراحی است؟ با توجه به اینکه بنده هم در آموزش عالی کشور خدمت کردهام و هم سالهای زیادی در جریان مسایل آموزش و پرورش هستم، معتقدم که حذف کنکور را جدا از عوامل دیگر نمیتوان بررسی کرد. این عوامل عبارتند از:
1- سیستم آموزشی: متاسفانه هنوز سیستم آموزشی ما چه در سطح متوسطه و چه در مقاطع عالی سیستم مبتنی بر تفکر خلاق، کشف و رشد استعدادها و اینکه دانشآموز و دانشجو خود در فرایند یادگیری مشارکت داشته باشند، نیست بلکه سیستم مبتنی بر آموزشهای یک طرفه بدون مشارکت دانشآموزان در فرایند یادگیری و در واقع فرموله کردن مطالب و به خورد دانشآموزان است.
در چنین سیستمی پس از فارغالتحصیل شدن چه در مقطع متوسطه و چه در مقطع دانشگاهی خود کارآفرین تربیت نمیشود و در نتیجه مهارتهای لازم برای اشتغال را ندارد. دانشآموز دیپلم میگیرد ولی با داشتن مدرک دیپلم کارآیی لازم را ندارد و خود نیز نمیتواند اشتغالی برای خود و دیگران ایجاد کند.
بنابراین تنها راه ادامه زندگی خود را ادامه تحصیل میداند و در نتیجه تقاضای کاذبی برای ورود به دانشگاه برای او به وجود میآید و این امر موجب افزایش غیرمنطقی داوطلبان کنکور میشود.
همین امر در مقطع کارشناسی اتفاق افتاده است که داوطلبان ورود به کارشناسی ارشد را هر سال افزایش میدهند. از طرف دیگر فارغالتحصیلان دانشگاهی که به اصطلاح مدرک تحصیلی گرفتهاند در تخصص خود کمتر اشتغال پیدا کردهاند و همیشه در ذهن آنان استخدام در دستگاههای دولتی و یا بخش خصوصی موردنظر آنها است و کمتر میتوان افرادی را پیدا کرد که خود مولد شغل باشند و برای دیگران اشتغال ایجاد کنند.
معتقدم این موضوع مهمترین اشکال سیستم آموزشی کشور است که هرچند قدمهای ضعیفی در این زمینه برداشته شده است ولی در اراده و بینش مسئولان چنین نگرشی که به ضرورت این مساله پی ببرند دیده نمیشود چرا که در مقررات و بخشنامههای صادره درست عکس آن دیده میشود.
2- ایجاد ظرفیتهای آموزشی: مساله دوم حل معضل کنکور نیاز به ایجاد ظرفیتهای آموزشی بیشتر است. امروز شعار توسعه بر مبنای دانایی زیاد مطرح میشود ولی در عمل اتفاق نیفتاده است. در همه کشورها برنامهریزی توسعه موسسات آموزش عالی و تنوع در پذیرش دانشجو به سرعت در حال انجام است ولی در کشور ما روند بسیار کندی دارد.
در اینجا یک نگرش وجود دارد که موسسات دولتی افزایش یابد و نگرش دیگر اینکه موسسات خصوصی توسعه یابد. متاسفانه نه تنها دیدگاه توسعه موسسات خصوصی در مسئولان امر دیده نمیشود بلکه نگرش مثبتی هم نسبت به آن وجود ندارد.
در کشور ما، افراد بسیاری وجود دارند که حاضرند در این زمینه سرمایهگذاری کنند اما در پیچ و خم دستگاههای دولتی متوقف شدهاند. مقررات در این زمینه بیشتر کنترلی و تنبیهی است تا تشویقی و حمایتی.
مطمئنا تا زمانی که این تفکر وجود داشته باشد کمتر کسی آمادگی سرمایهگذاری در این بخش را دارد. این در حالی است که تجربه سایر کشورها نشان میدهد که توسعه دراین بخش روزافزون است و جالب آن که کیفیت آموزشی در بسیاری از موسسات به مراتب بالاتر از موسسات مشابه دولتی است. در این مقوله بحث بسیار زیاد است و نیاز به بررسی بیشتر در این زمینه دارد که لازم است به آن پرداخته شود.
از دیگر مسائلی که قابل طرح است تنوع در پذیرش است که در سالهای قبل به این موضوع پرداخته شد. تنوع در پذیرش دانشجو بدون کنکور در دانشگاه پیام نور، پذیرش دانشجو به صورت دورههای مجازی، پذیرش دانشجو از طریق برگزاری دورههای مشترک با دانشگاههای معتبر خارجی و ایجاد ظرفیت بیشتر در دانشگاههای دولتی از طریق دورههای شبانه ونوبت دوم.
به نظر میرسد بدون توجه به عوامل فوق، شعار حذف کنکور فقط در حد شعار است و یا درحد حذف ظاهر آن است. در صورتی که بخواهیم این معضل را از سرراه جوانان این مرز و بوم برداریم:
اولا؛ لازم است سیستم آموزشی را متحول کنیم تا افراد کارآمد و کارآفرین تربیت کنیم؛ مانند سایر کشورها که فارغالتحصیلان مقاطع متوسطه مستقیما وارد بازار کار میشوند و این عامل باعث کاهش تقاضا در ورودی دانشگاهها میشود.
ثانیا؛ ایجاد ظرفیتهای بسیار بیشتر به خصوص در بخش خصوصی که امکان ورود داوطلبانی که حداقلهای لازم را برای تحصیلات عالیه دارند بتوانند با کسب شرایط ورود برای هر موسسه بدون رقابت فشرده و تنشزا و براساس یک امتحان و در یک روز وارد دانشگاه شوند.