اعلام خبر سرنگونی یک پهپاد ایرانی از سوی رئیس جمهور آمریکا نشان دهنده نیاز مبرم کاخ سفید به عرض اندام نظامی علیه تهران است. ظاهراً احساس ابرقدرت دنیا این است که در جریان سرنگونی پهپاد غول پیکرش از سوی ایران و عدم پاسخگویی به آن یک ضربه حیثیتی خورده است و باید در جایی و زمانی در ظاهر هم که شده جبران شود! آمریکا از یک سونمی خواهد یا نمیتواند وارد یک درگیری تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران شود و از سوی دیگر تمام تلاشش معطوف به حفظ سطحی از تنش در منطقه خصوصاً در خلیج فارس است تا امکان عبور اقتصاد ایران از بحران تحریم ها را به حداقل برساند. آقای ترامپ هنوز در انتظار است که تحریم ها ایران و مردمانش را به استیصال برساند و نمایش مد نظرش آغاز و به رای دهندگان آمریکایی و افکار عمومی جهان نشان دهد که تا چه حد در اداره جهان تواناست و چگونه توانسته است کشور سرکشی را پای میز مذاکره بکشاند! به حال چنین جهانی که ابر قدرتش اینگونه تظاهر دارد باید غصه خورد، اما فعلاً این ما هستیم که با این کشور سرکارمان افتاده است و باید سیاستش کنیم و از خسارت بدخواهیش بکاهیم. واقعیت آن است که در صحنه جهانی ابزارهای در دستمان کمند و تاکتیک ها اثر اساسی و دراز مدت ندارند وبسیاری از کشورها به رغم میل خود مجبورند به تحریم های ضد ایرانی تن در دهند.
لذا اساس مقاومت در داخل کشور تعریف میشود و بار اصلی آن بر دوش مردم و محرومان مظلوم است. انصافاً تاکنون مردم بهخوبی از پس این مقاومت برآمدهاند و با تشخیص دقیق موضوع کشور را بیمه کرده اند. کاملاً روشن است که با همه تبلیغات عظیم و کم سابقه و بمباران لحظه به لحظه اذهان عمومی از سوی ایران ستیزان مردم متوجه نقشه های شوم شدهاند و مصالح عالیه کشور را در نظر دارند. مردم عاشق چشم و ابروی کسی نیستند و هدف اصلی حفظ کیان کشور از گزندهای احتمالی است و تنها این هدف است که همه را بهخوبی توجیه میکند. احتمالاً مردم کوچه و بازار بیش از زمانهای دیگری از وضعیت موجود، از ناکارآمدی بعض از مدیریتها، از کثرت اختلاسها و به خصوص عدم رعایت کرامت و شان شهروندان ناراضی هستند ولی خوب میدانند که هیچ راهی جز اصلاح وضع موجود توسط متعهدان اصیل و اصلی و میهنی نیست.
مردم در حال حاضر از دوسو، از درون و بیرون تحت فشارند، از درون شاهد رانت خواری ها وجولان فرصت طلبان و ترک تازی آقازاده ها و تحجر و تنگ نظری ها و انقباض حقوق شهروندی هستند و از برون بیگانگان را میبینند که زوزه کشان در اطراف بیتوته کرده تا خللی پیدا شود و معرکه بگیرند. شاید این میزان از فشار به یک ملت بیسابقه باشد و صبر و تأمل و درایت مردم ستودنی است. اگر حکمت و قدرشناسی و اخلاق باشد نه در شعار که در عمل باید همه مسئولان در برابر این مردم تواضع کنند و در همه تصمیم ها جانب کرامت مردم دانسته و قاطعانه اجرا شود. «مردم» هم تعریف روشنی دارند و کسی نمیتواند عدهای که هم رای و نظر اویند را مردم بداند و دیگران را از شان شهروندی خارج کند و حتی برایشان سخت بگیرد. همه مردم سزاوار احترام و آزاد در حدود قانون هستند. آزاد در رای دادن و رای گرفتن اند واگر آزادی هایشان کاملاً به رسمیت شناخته شود چنان گرد هم میآیند و کارستان میکنند که پهپادها و ناوها و تحریم ها مجبور به عقب نشینی میشوند. جنگ نفتکش ها و پهپادها هنگامی مغلوبه میشود که پای مردم در میان نباشد.
همه امید آمریکا به غیبت مردم ما از صحنه معادلات جاری سیاسی و اقتصادی است و همه تلاش دلسوزان کشور دامن زدن به حضور واقعی و جدی و مستقل مردم در صحنه است. با اینکه اوضاع پیرامونی بشدت پیچیده است و زیرکترین سیاستمداران هم گاهی قادر به پیشبینی آینده نیستند ولی میتوان اذعان کرد که اگر مردم محور و در صحنه باشند موفقیت ایران قطعی است. اگر آمریکا در بسیاری از عرصهها مجبور به خویشتنداری است از ترس حمایت مردم از جلوداران نظامی است وکاملا و عامدانه هدف اصلی خود از تحریمها را متوجه مردم کرده است و دقیقاً همین معادله است که عاقبت هماوردی های کنونی را مشخص میکند.