آفتابنیوز : آفتاب-رضا رزمجو: مرگ بوریس یلتسین نخستین رئیسجمهور فدراسیون روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همراه با تحسینها و تجلیلهایی از اقدامات وی گردید که دوران حیاتش هیچگاه به آنها اشاره نشده بود. بوریس یلتسین را پس از مرگش به درستی رهبری میخوانند که یکی از بزرگترین فرآیندهای انتقال قدرت در جهان را بدون خونریزی و وقوع هیچ بحران بزرگ داخلی رهبری کرد.
آنچه در پی میآید تحلیلی است از «ولادیمیر سیمونوف» تحلیلگر روزنامه ایزوستیا درباره دوران فعالیت سیاسی یلتسین که روز چهارشنبه منتشر شده است:
جرج بوش رئیس جمهور ایالاتمتحده یلتسین را رهبری میبیند که در دوران تغییرات بزرگ به کشورش خدمت کرد. تونی بلر نخست وزیر انگلیس از رئیسجمهور سابق روسیه را بهعنوان رهبری برجسته یاد میکند که نیاز روسیه به اصلاحات دموکراتیک و اقتصاد مبتنی بر بازارهای آزاد را درک کرده بود.
خاویر سولانا رئیس کمیسیون سیاست خارجی اتحادیه اروپا ودبیرکل سابق ناتو بود، تصمیم وی به انعقاد قرارداد عدم تعرض روسیه با ناتو در اوایل دهه 90 را گواه شگفت انگیز دوراندیشی و مردانگی یلتسین میداند، ابتکاری که پیشتر به فکرهیچکس نرسیدهبود.
در پشت تمامی این اظهارات و گفتهها نوشته اصلی بر روی حلقه گلی که غرب بر مزار اولین رئیس جمهور برگزیده روسیه می گذارد، چنین خواهد بود: «سپاسگزاریم آقای رئیسجمهور، کشور شما دیگر برای ما هولناک نیست».
بوریس یلتسین کاری کرد که کشور ما،روسیه، از نظر باقی کشورهای عادی جهان عادی بهنظر برسد. وی به مردم رنج دیده روسیه، سه حق اساسی را داد که شهروندان سایر ممالک متمدن مدتها از آن بهره مند بودند. در زمان یلتسین روس ها، بالاخره توانستند آنچه را که فکر می کنند، بیان کنند، افرادی را برگزینند که بیشتر باب میل شانباشند و حق مالکیت خانهای که در آن زندگی میکنند را بهدست آورند.
روسیه، با وارد شدن به راه هموار شده توسط یلتسین برای ساخت دموکراسی و بازار از کشوری مرموز، خطرناک و تحت کنترل کمونیسم به در شمار کشورهای قابل درک و مسئول راه یافت. روس ها بیشتر شبیه خارجی ها شدند. و شاید در همان لحظه و با شسته شدن این تفاوتها جنگ سرد پایان یافت.
«بوریس کبیر» در پایان حکومت هشت ساله خود محبوبیت خود را در بین هموطنانش از دست داد، اما در غرب بههیچ وجه چنین نشد. از نظر کارشناسان غربی که نظارهگر اوضاع روسیه بودند، در کشور یلتسین هیچ چیز غم انگیزی رخ نداد. دقیقتر این که چیزی رخ داد که باید هر کشوری در زمان تغییرات بزرگ متحمل آن شود.
بزرگمردی که ما را ترک گفت، بهطور قطع در غرب بیشتر از روسیه شناخته شد. این یلتسین بود که کمونیسم را به خاک سپرد و روسیه را به جمع کشورهای آزاد جهان ملحق کرد. در کتاب های درسی تاریخ در سایر کشورها، او پرچمدار شجاعی خوانده میشود که هیچگاه اجازه نداد روسیه به توتالیتاریسم بازگردد.