حجت الاسلام علیرضا پناهیان از منبریهای معروف پایتخت است. روحانی که روی منبر، تبلت به دست میگیرد و سعی میکند نسبت به دیگر هم لباسان خود متفاوت باشد.
او سعی میکند این تفاوت را با زدن سخنان تند سیاسی نشان دهد. در یکی از شبهای دهه اول محرم، به مجلس تاخت و در سخنان پیش از خطبههای نماز جمعه تهران، روحانی را متهم به دو قطبی سازی در جامعه کرد.
پناهیان در نماز جمعه گفت: «دوقطبیسازی موجب دیکتاتوری روانی می شود. خدا لعنت کند کسانی را که به دو قطبی سازی دامن می زنند و همه را متهم و منتسب به یک جناح می دانند. این لعنتیها اجازه نمی دهند جامعه به پیش برود.»
سخنرانی علیه دو قطبی کردن جامعه آن هم از سوی علیرضا پناهیان عجیب است. بسیاری او را یکی از نمادهای دوقطبی سازی در جامعه ایران میدانند.
سخنان او به مثابه مردی است که شبها خود آشغال را جلوی در خانه میگذارد و بعد بر روی تابلویی بزرگ مینویسد:«لعنت به پدر و مادر کسی که در این جا آشغال بریزد»
کافی است سخنرانیهای ایشان و هم فکران او را در این سالها بخوانید و یا بشنوید تا متوجه شوید از چه حرف زده میشود. این افراد با متر خود، آدمها را وارد قطار انقلاب میکنند و از آن به بیرون پرت میکنند. چقدر در این ایام علیه مذاکره سخن گفتهاند و مذاکره کنندگان را نماد ذلت معرفی کردهاند؟
این افراد با شبیه سازی تاریخی به کسانی که موافق تفکرشان نیستند لقب عمر سعد، شمر و بن زیاد میدهند.
این افراد به گونهای حرف میزنند که انگار هر کسی با آنهاست انقلابی است و هرکسی علیه آنها غیرانقلابی. هر نوع تفکری غیر از تفکر خود را بر نمیتابند و به آنها برچسب غربی و منحرف میزنند.
باید از پناهیان و دوستانش پرسید که «رُطَب خورده، منع رطب کِی کند؟» به نظر میرسد آنها این حدیث حضرت امیر را نخواندهاند که:«مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعلیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلیمِ غَیْرِهِ؛ آنکه خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگران باید به ادب کردن خویش بپردازد»
در همین سخنرانی اخیر پناهیان گفته است:« انشاءالله زمان چیرگی حق بر باطل هم خواهد رسید و خواهیم دید که حرف مفت زدن، امکان ندارد. در روایات داریم که با اینکه در حکومت امام زمان(عج) آزادی بیان وجود دارد، امّا کسی که حرف باطل بزند، اعدام میشود. مردم هم نمیگویند آزادی بیان نیست، بلکه به این حد از فهم رسیدهاند و میدانند که از روی غرضورزی حرف زده است.»
به همین راحتی کسانی که در چند صباح اخیر از او انتقاد کردهاند و یا مثل او فکر نمیکنند را متهم به حرف مفت زدن میکند. به همین راحتی خود را حق و دیگران را ناحق میدانند.
واقعا اگر بخواهیم به ساز این افراد برقصیم باید بخشی از جمعیت ایران را به دریا بریزیم و فقط این دوستان اجازه زندگی در جغرافیای ایران را داشته باشند. واقعا این ادبیات همان جذب حداکثری است که مقام معظم رهبری به آن اشاره فرمودند؟به قول سعدی:«گر تو قرآن بدین نمط خوانی، ببری رونق مسلمانی»
و در پایان باید از ستاد نماز جمعه سوال کرد که چرا باید با وجود حاشیههای فراوان جناب پناهیان بازهم برای سخنرانی قبل از خطبههای نماز جمعه از این منبری پرحاشیه دعوت میکند؟ آیا روحانی یا مکلای دیگری در این کشور نیست که بتواند از عهده این کار بر بیاید؟
کسی مخالف حرف زدن این افراد نیست. آنها حق دارند حرف بزنند و به هر کسی که دلشان میخواهد بتازند اما نه از تریبونهای رسمی مثل نماز جمعه، تلویزیون و منبر امام حسین.