دختر جوان با همدستی دو پسر دست به آدمربایی زد و حالا خودش را در برابر مجازات سنگین زندان میبیند. گروگان فریب وسوسههای زنانه را خورد و با پای خود به کمین آدم ربایان رفت.
در دادگاه
در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی بوئینی و با حضور یک قاضی مستشار برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.
نماینده دادستان به قضات دادگاه گفت: علی ۳۰ ساله و دوستش سلمان متهم هستند با همدستی یک دختر ۲۵ ساله به نام شهره صاحب یک میوه فروشی به نام احمد را ربوده و پس از ضرب و شتم ۱۰۲ میلیون تومان از وی سرقت کرده اند.
وی افزود: اکنون با توجه به مدارک موجود در پرونده به اتهام سرقت، آدم ربایی و ضرب و شتم مرد میوه فروش برای آنها اشد مجازات درخواست میشود.
سرنوشت گروگان
سپس گروگان در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من صاحب یک میوه فروشی بزرگ در شمال تهران هستم و میوههای خاص را در مغازه ام عرضه میکنم. مدتی بود علی به عنوان کارگر در مغازه ام کار میکرد. اما چند بار مشتریها به من تذکر داده و گفته بودند او برایشان مزاحمت ایجاد کرده است. آخرین بار به خاطر مزاحمتهای علی، او را از مغازه اخراج کردم.
وی ادامه داد: علی که انگار کینه مرا به دل گرفته بود، با همدستی دوستش سلمان و یک دختر جوان مرا ربودند و ۱۰۲ میلیون تومان پول نقدی را که همراه داشتم از من دزدیدند. آنها مرا به یک خانه متروکه کشاندند و به شدت کتک زدند. به همین دلیل برای آنها اشد مجازات میخواهم.
دفاعیات گروگان گیران
سپس علی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت:مدتها بود در میوه فروشی لاکچری احمد کار میکردم. من در آن جا زحمت زیادی کشیدم، اما صاحب میوهفروشی به بهانه واهی بدون این که حق و حقوقم را بدهد مرا اخراج کرد. به همین دلیل من که کینه او را به دل گرفته بودم، تصمیم به انتقام جویی گرفتم و از دوستم سلمان کمک خواستم و او هم شهره را به من معرفی کرد.
وی ادامه داد: شهره با مرد میوه فروش طرح دوستی ریخت و او را به بهانهای به خانه سلمان کشاند. من و سلمان آن جا با مرد میوه فروش درگیر شدیم. حقوقی را که مرد میوه فروش باید به من پرداخت میکرد به زور ازاو گرفتم، اما اتهام آدمربایی را قبول ندارم.
سپس سلمان در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: احمد خودش با دختر جوان طرح دوستی ریخت و همراه او به خانه ما آمد.
من و علی فقط برای ادب کردن مرد میوه فروش، او را کتک زدیم و پولهای نقدش را گرفتیم، اما بعد از دستگیری همه پولها را پس دادیم.
عروس تبهکار
در پایان شهره در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: مدتی بود با پسر مورد علاقه ام نامزد کرده بودم، اما پولی برای تهیه جهیزیه نداشتم به همین دلیل از دوستم کمک خواستم. دوستم میگفت برادرش علی میتواند ۴۰ میلیون تومان به من قرض بدهد. من هم پذیرفتم. علی از من خواست سر راه مرد میوه فروش قرار بگیرم. یک روز که به مغازه او رفته بودم، سفارش میوههای گران قیمت دادم که در ایران به سختی پیدا میشد.
من شماره تلفن همراهم را به او دادم تا پس از آوردن میوههای خارجی با من تماس بگیرد. پس از چند روز او با من تماس گرفت و ما با هم به کافی شاپ رفتیم. چند روز بعد بار دیگر با هم قرار گذاشتیم و به رستوران رفتیم. در راه بازگشت از او خواستم مرا مقابل خانه سلمان از ماشین پیاده کند، اما او به بهانه رفتن به دست شویی از من خواست وارد خانه شود. او به داخل خانه آمد و آن جا بود که علی و سلمان که به دروغ ادعا کرده بودند همسر و برادر من هستند، با احمد درگیر شدند.
دختر جوان ادامه داد: باور کنید من از ماجرای آدم ربایی و انتقام جویی کینه جویانه اطلاعی نداشتم.
بنابر این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.