کد خبر: ۶۱۳۹۵۱
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۸ - ۰۷:۱۵

ساعت‌مچی اپل چگونه فاتح قلب‌ها شد؟

در درون نخستين ساعت مچي اپل پايشگر ضربان قلب تعبيه كرده بودند اما نه به خاطر آن كه اپل بخواهد بر سلامت قلب انگشت بگذارد بلكه به خاطر آن كه مي‌توانستند با استفاده از اين پايشگر به گام‌شماري بسيار دقيق‌تري در قياس با رقباي‌شان در حوزه‌ي پايشگري تناسب اندام دست يابند. رقبا براي اين كار به عنوان مثال از ميزان ارتفاع كاربر استفاده مي‌كردند. اما در مراحل بعد اوضاع تغيير كرد.
آفتاب‌‌نیوز :

اوايل امسال تيم كوك مديرعامل اپل از اهميت داشتن سلامت مردم براي اين شركت گفته بود. كوك در بيانيه‌اي كه نقل محافل شد گفته بود: «به باور من اگر به آينده و گذشته نظر داشته باشيم و بپرسيم بزرگ‌ترين كمك اپل به بشريت چه بوده است پاسخ چیزی نیست جز كمك‌هايی که به حوزه‌ي سلامت کرده‌ایم».

كوك اين سخنان را چند ماه پيش به زبان آورد اما اپل ساليان سال است كه چنين رويكردي دارد. به ديدار جف ويليامز مدير ارشد مالي اپل و كوين لينچ قائم مقام فناوري و سومبول دساي قائم‌مقام امور سلامت اين شركت رفته‌ام.

ساعت‌مچی اپل چگونه فاتح قلب‌ها شد؟

تحقيقات قلبي اپل كه به تازگي با هم‌كاري دانشگاه استانفورد انجام داده است بزرگ‌ترين تحقيقات از اين نوع است و طي آن تارلرزه‌ي دهليزي را بررسي كردند تا بتوانند بر اساس آن بي‌نظمي ضرب‌آهنگ قلب را به كاربر اعلام كنند. هم اكنون اين امكان در اكثر انواع ساعت مچي اپل وجود دارد.

اپل هم‌چنين از انجام سه تحقيق جديد در حوزه‌ي سلامت خبر داده است كه در برنامك جديد تحقيقاتی در اواخر امسال درج خواهد شد تا كاربران هم بتوانند در اين تحقيقات مشاركت كنند. تحقيق اپل در مورد سلامت زنان نخستين پژوهش است كه بر چرخه‌هاي قاعدگي و بيماري‌هاي زايمان متمركز است. پژوهش بعدي هم تحقيق اپل در باره‌ي قلب و تحرك است كه در آن چگونگي ارتباط ضربان قلب و نشانك‌هاي تحرك مثل آهنگ پياده‌روي با از دست دادن تعادل، سلامت قلب و غيره را بررسي مي‌كنند. پژوهش آخر هم تحقيق اپل در مورد شنوايي است كه در آن عامل‌هاي اثرگذار بر سلامت شنوايي را بررسي مي‌كنند.

با مديران اپل در جاي بسيار مناسبي هم ديدار كردم يعني در مركز سلامتي اين شركت كه در بوستان اپل واقع در دفتر مركزي اين شركت در شهر كوپرتينو قرار دارد و دقيقاً پرسيدم كه تمركز آن‌ها بر سلامت و تناسب اندام به خصوص در ساعت مچي اپل از كجا سرچشمه مي‌گيرد.

جف ويليامز توضيح داد: «به طور خيلي طبيعي پيش آمد. بسياري فكر مي‌كنند كه طرح بسيار بزرگي براي امور سلامت داشته‌ايم. البته درست است كه در آغاز برخي ديدگاه‌ها را در ذهن داشتيم ولي نمي‌دانستيم اين ديدگاه‌ها چه سمت‌وسويي پيدا مي‌كند. راستش را بخواهيد سرنخ‌هايي به دست ما آمد و هر چه بيش‌تر اين سرنخ‌ها را دنبال كرديم بيش‌تر متوجه شديم كه چه فرصت بزرگي فراروي ما است تا با استفاده از اطلاعات درون ساعت مچي كاربران به آن‌ها خدمات بهداشتي بدهيم».

در درون نخستين ساعت مچي اپل پايشگر ضربان قلب تعبيه كرده بودند اما نه به خاطر آن كه اپل بخواهد بر سلامت قلب انگشت بگذارد بلكه به خاطر آن كه مي‌توانستند با استفاده از اين پايشگر به گام‌شماري بسيار دقيق‌تري در قياس با رقباي‌شان در حوزه‌ي پايشگري تناسب اندام دست يابند. رقبا براي اين كار به عنوان مثال از ميزان ارتفاع كاربر استفاده مي‌كردند. اما در مراحل بعد اوضاع تغيير كرد.

«نخستين نامه‌اي كه در مورد نجات جان كاربري به لطف استفاده از اين پايشگر ضربان قلب دريافت كرديم شگفت‌زده‌مان كرد چون فكر مي‌كرديم هر كسي مي‌تواند نگاهي به صفحه‌ي ساعت مچي بياندازد و بفهمد ضربان قلب‌اش چقدر است و نيازي به هشدار ندارد. بعد اطلاعات بيش‌تري رسيد و متوجه شديم چه فرصت بزرگي پيش روي ما است و حتي احساس تعهد كرديم كه كار بيش‌تري در اين زمينه انجام بدهيم. به اين ترتيب بود كه تصميم گرفتيم هر كاري از دست ما برمي‌آيد انجام دهيم و از جمله برنامك‌هاي خدمات پزشكي ارايه دهيم. سلامت از ابعاد بسيار مهم است اما فقط يكي از وجوه ساعت مچي اپل است. اين ساعت كارهاي خيلي بيش‌تري انجام مي‌دهد از نشان دادن وقت گرفته تا ارسال پيام يا انجام تماس و غيره. خيلي‌ها خريدار پايش‌گر ضربان قلب بودند تا مشكلات‌شان را به آن‌ها هشدار بدهد».

ساعت مچي اپل البته قابليت‌هاي خيلي زيادي دارد و به همين دليل هم پرفروش شده است. ويليامز مي‌گويد: بنابراين مردم به سراغ اين ساعت مچي آمده‌اند و براي ما هم فرصتي پيش آمده است تا اطلاعات سلامتي‌شان را به صورت زيرپوستي به دست آوريم و بتوانيم خيلي مؤثر باشيم.

دساي هم اضافه كرد: «اين نكته خيلي مهم است چون به نظر من بخشي از چالش سلامت اين است كه مردم خوش‌شان نمي‌آيد فكروذكرشان به طور تمام وقت امور مربوط به سلامت باشد بلكه دوست دارند امور بهداشتي با روند كلي زندگي‌شان در هم‌تنيده باشد».

اما با توجه به آن كه اپل شركت گوشي‌سازي است نه شركت مراقبت‌هاي بهداشتي اين سئوال پيش مي‌آيد كه آيا جامعه‌ي پزشكي واكنشي منفي نشان داد؟ دساي مي‌گويد: «خير. به نظر من جامعه‌ي پزشكي خيلي خوش‌حال شد كه دست هم‌كاري به سوي‌شان دراز كرديم. از نظر صنعت خدمات پزشكي و به خصوص جامعه‌ي تحقيقات پزشكي فرصت جالبي پيش آمده بود تا به صورت عملي اطلاعات بيش‌تري راجع به افراد به دست آورند. مردم وقتي كه زودتر به وضعیت سلامت خود پي ببرند بهتر مي‌توانند به اقدامات پيش‌كنشي و پيش‌گيري دست بزنند. به همين دليل است كه با آغوش باز استقبال مي‌كنند. قدر آن را مي‌دانند كه فقط فناوري روي سرشان هوار نمي‌كنيم و در واقع سعي داريم با كمك خودشان كار علمي انجام بدهيم».

ويليامز ادامه مي‌دهد: «در واقع سابقه‌ي اين داستان به خيلي قبل مي‌رسد به وقتي كه كارپايه‌ي ريسرچ‌كيت را به راه انداختيم. اين كارپايه اساساً برخي چارچوبه‌هاي برنامك‌سازي را براي كاربران فراهم مي‌كند تا بتوانند با تمامي كساني كه گوشي يا ساعت مچي در اختيار دارند كارهاي تحقيقاتي انجام دهند. اين روش به قدري اصطكاك‌هاي فرايند تحقيق را كم كرد كه خيلي زود مورد استقبال قرار گرفت. امروز حرف اپل اين است كه مي‌خواهند همان طور كه توانستند با قابليت تشخیص تارلرزه‌ي دهليزي به بهبودهايي دست يابند با قابليت‌هاي ساعت مچي نيز به بهبودهايي دست يابند».

پارسال نيز قابليت اختياري پايش‌گري ضربان قلب را به ساعت‌مچي اپل اضافه كردند به طور كه به محض شناسايي پديده‌اي شبيه تارلرزه‌ي دهليزي به كاربر هشدار بدهد. اين اقدام نتايج چشم‌گيري در پي داشت.

استفان يانگز 74 ساله يكي از كاربران ساعت مچي اپل و محقق يك پايگاه اينترنتي تاريخ هوانوردي به نام«يادآورد خدمه‌ي هوايي» تجربه‌ي جالبي در اين زمينه دارد. يانگز كه در نورويچ زندگي مي‌كند روزي از ساعت‌مچي اپل خود هشداري دريافت كرد. پس از دريافت اين هشدار بود كه با استفاده از قابليت اي‌سي‌جي كه در ساعت‌مچي‌هاي خانواده‌ي چهار و پنچ وجود دارد نمودار الكتروقلب‌نگاره‌ي خود را مشاهده كرد.

«در گذشته به صورت حرفه‌اي ورزش مي‌كرده‌ام و سعي كرده‌ام وضعيت جسمي مطلوب خود را حفظ كنم براي همين آن روز حسابي جا خوردم كه ساعت‌مچي به من هشدار داد كه داراي نشانگان‌هاي تارلرزه‌ي دهليزي هستم. با ساعت مچي نمودار الكتروقلب‌نگاره‌ام را گرفتم كه اين نمودار هم هشدار را تأييد كرد. يك‌راست به بخش فوريت‌ها رفتم. شك داشتند اما من نمودار الكتروقلب‌نگاره را با آيفون خودم به آن‌ها نشان دادم. يك دستگاه الكتروقلب‌نگاره‌ي 12 الكترودي را به من وصل كردند و پزشك از من خواست تا نمودار الكتروقلب‌نگاره‌ي درون گوشي‌ام را دوباره به وي نشان بدهم. گفت با نمودار دستگاه‌شان مو نمي‌زند. گفت حسن بزرگ زود مراجعه كردن به پزشك اين است كه احتمال موفقيت درمان بيش‌تر مي‌شود. در حالي كه معمولاً وقتي بر اثر سكته از پا درمي‌آييم به سراغ گرفتن نمودار الكتروقلب‌نگاره مي‌رويم».

يانگز فوري تحت درمان قرار گرفت و ديگر دچار تارلرزه‌ي دهليزي نيست. خودش مي‌گويد: «براي تيم كوك نامه نوشتم تا ماجرا را تعريف كنم. گفتم براي خريدن ساعت مچي 400 پوند خرج كرده‌ام ولي بابت كاري كه براي من انجام داد اگر هزار برابر اين پول را مي‌دادم كم بود».

ويليامز تجربه‌ي دساي را قبول دارد و به نظر وي همين كارهاي ارزش‌مند هستند كه سبب مي‌شوند جامعه‌ي پزشكي قدر اطلاعات دريافتي از اپل را بدانند. «هيچ مقاومتي نديده‌ايم و در واقع برعكس هم بوده است.همه استقبال كرده‌اند از شركت‌هاي داروسازي گرفته تا فراهم‌آوران خدمات و دانش‌گاه‌ها. به فرصت‌هايي كه براي‌شان ايجاد مي‌شود علاقه دارند. يكي از نكات خيلي مهم نيز رويكرد ما به حريم خصوصي و داده‌ها بوده است. هيچ چيز حساس‌تر از داده‌هاي پزشكي آدم‌ها نيست. به نظرم رويكردي كه در قبال حريم خصوصي داشتيم واقعاً كمك كرد».

در چنين تحقيقاتي مقياس داده‌ها عامل مهمي است. در تحقيقات قبل از راه‌اندازي ريسرچ‌كيت مي‌بايست هزاران نامه براي بيماران مي‌فرستادند و فقط شمار اندكي از مردم پاسخ مي‌دادند.

ويليامز مي‌گويد: «در تحقيقات اخير ما در مورد قلب بيش از 400 هزار نفر از مردم مشاركت كردند. رويكرد ما اين است تا وقتي كه كاربر ساعت‌مچي اپل تمايل نداشته باشد به سراغ داده‌هاي او نمي‌رويم. خيلي‌ها همين كه بدانند در استفاده از اطلاعات حساسيت‌ها را رعايت مي‌كنيم با كمال ميل در تحقيقات سلامت مشاركت مي‌كنند. گاهي مقدار زيادي داده لازم است تا پيشرفتي صورت گيرد».

پس براي پيشرفت بيش‌تر بايد روزآوري‌هاي سخت‌افزاري بيش‌تري انجام داد؟ لينچ مي‌گويد اين فقط بخشي از داستان است. «هنوز با سخت‌افزارهاي موجود هم خيلي چيزها مي‌توان آموخت.تحقيقات قلب مثال خوبي است. با پايش‌گر كنوني ساعت مچي اپل مي‌توانيم وضعيت تارلرزه‌ي دهليزي را قرائت كنيم و نيازي به تغيير دادن سخت‌افزار نيست ولي بايد در الگوريتم‌هاي نرم‌افزاري، يادگيري داده‌اي رايانه‌ها و تحقيقات باليني مبناي آن‌ها نوآوري كرد و پرسش‌هاي درست مطرح كرد. هم اكنون كارهاي خيلي زيادي مي‌توان انجام داد. بستگي به آن دارد كه بر چه حوزه‌اي انگشت بگذاريم و پرسش‌هاي واقعاً خوب مطرح كنيم تا پاسخ‌هاي پرمغزي هم نصيب‌مان شود. اين سفر ادامه دارد. براي مثال تازه‌ترين تحقيقات حول سلامت شنوايي، بهداشت زنان و تحقيقات بيش‌تر در مورد قلب است. به نظر ما با همين فناوري موجود مي‌توان دانش بسيار زيادي از اين حوزه‌ها به دست آورد به شرطي كه روش متمركزي داشته باشيم. با همين تجهيزات هم هنوز در آغاز راه هستيم و مي‌توانيم به ابداعات تازه‌اي برسيم. هنوز خيلي چيزها بايد ياد بگيريم. هنوز حوزه‌هاي زيادي وجود دارد كه به سراغ‌شان نرفته‌ايم. به لحاظ راهبردي مهم‌ترين نكته براي ما اين است كه در كجا مي‌توانيم كمك چشم‌گيري بكنيم؟».

چو انداخته‌اند كه روزي حس‌گر گلوكز هم درون ساعت‌مچي اپل تعبيه خواهند كرد. اما ويليامز مطمئن نيست. «حس‌گري غيرمخرب وضعيت بدن انسان خيلي چالش‌آميز است. در مورد همين گلوكز كه گفتيد ده‌ها سال است كه مردم از حس‌گري غيرمخرب گلوكز حرف مي‌زنند. هر سال در اين جا و آن جا مي‌خوانم كه شخصي پايش‌گر حس‌گري غير مخرب گلوكز را ساخته است. من فقط مي‌توانم بگويم كه حتي اگر به مايعات ميان‌بافتي هم دسترسي داشته باشيم تشخيص ميزان گلوكز خيلي دشوار است و تشخيص فوتوني از آن هم دشوارتر است. البته از افزايش حس‌گرها استقبال مي‌كنيم اما همان طور كه كوين گفت با همين سخت‌افزار موجود نيز هنوز خيلي كارها مي‌توان انجام داد».

از ويليامز مي‌پرسم آيا حوزه‌هايي وجود دارد كه از نظر آن‌ها خارج از حوزه‌ي كاري اپل باشد يا اپل خواهان كار در تمام حوزه‌هاي سلامت است؟

«به همه‌ي حوزه‌ها نظر نداريم به حوزه‌هايي نظر داريم كه در آن‌ها اثرگذار باشيم. همه چيز از خود فرد شروع مي‌شود و ادامه پيدا مي‌كند. آدمي كه از لحاظ سلامت مشكل داشته باشد اين موضوع از همه چيزها براي او مهم‌تر مي‌شود. بنابراين هر چيزي ممكن است پيش بيايد اما موضوع بيش‌تر به فرصت‌ها بستگي پيدا مي‌كند. هم‌چنان سرنخ‌ها را دنبال خواهيم كرد تا ببينيم اين سفر ما را به كجا مي‌برد».

ويليامز راجع به امور سلامت با شور شوق صحبت مي‌كند. چرا اين موضوع اين همه براي‌اش مهم است؟

«هر روز كه شركت مي‌آيم از اثرات خوبي كه با محصولات‌مان براي مردم داشته‌ايم كيف مي‌كنم. اما با دو سه نامه‌ي نخستي كه دريافت كردم و نوشته بودند «زندگي مرا نجات داديد» واقعاً حس متفاوتي به من دست داده بود. آن روز اوج خوشي من بود. اگر پنج سال قبل كسي به من مي‌گفت با گروهي كار خواهم كرد و با هم‌ديگر به افزايش سلامت مردم كمك خواهيم كرد مي‌گفتم ديوانه شده است. اين حوزه خيلي هيجان‌انگيز و سرشار از فرصت است. همه مي‌گويند بزرگ‌ترين چالش در اين حوزه تغيير دادن واقعي رفتارها و آگاهي‌بخشي است و از پشت سر گذاشتن واپسين فرسنگ و تماس برقرار كردن با بيماران حرف مي‌زنند. وقتي صدها ميليون گوشي در جيب مردم جاخوش كرده باشد و ده‌ها ميليون افزاره بر مچ‌شان بسته باشند و افزون بر اين اعتماد مشتريان را جلب كرده باشيم فرصتي رخ مي‌نمايد كه نمي‌توانيم از آن چشم بپوشيم».

منبع: ایندیپندنت

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین