یکی از شهروندان با مراجعه به کلانتری یافتآباد در شکایتی گفت: پس از بازگشت از سفری که همراه خانوادهاش رفته بود، متوجه شد طلا و جواهراتشان به ارزش بیش از ۱۵۰ میلیون تومان از داخل خانه به سرقت رفته است. در این راستا نیز تیمی از مأموران کلانتری رسیدگی به موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و تحقیقات اولیهشان برای دستگیری متهمان آغاز شد.
ابتدا مشخص شد سارق یا سارقان بدون اینکه قفل در ورودی را تخریب کنند، وارد منزل شدند و بدون معطلی سراغ محل نگهداری طلاها و جواهرات رفتند و با انجام سرقت فرار کردند. با روشنشدن نحوه سرقت احتمال وقوع جرم از سوی افراد آشنا مطرح شد، اما مالباختگان گفتند در این زمینه به کسی مشکوک نیستند.
با انجام تحقیقات بیشتر و بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته مشخص شد سارق کلید خانه را همراه داشته و با لباس تیره و نقابی روی صورت وارد خانه شده است که همین موضوع شک مأموران درباره آشنابودن سارق را به یقین تبدیل کرد و مأموران تحقیقات خود را روی آشنایان و اطرافیان مالباخته متمرکز کردند و تعدادی از آشنایان و اقوام مالباخته که با شاکی در رفتوآمد بودند، تحت نظر گرفته شدند.
در جریان این بررسیها مشخص شد یکی از اقوام مالباخته بهتازگی خودروی سواری و تعدادی وسایل منزل خریده و این در حالی است که آنها وضع مالی مناسبی هم نداشتند. بههمیندلیل پسر جوان این خانواده که ویژگی بدنیاش نیز شبیه مرد داخل تصویر بود، به کلانتری احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت. این فرد که ابتدا منکر هر گونه سرقت و اطلاع از آن بود، وقتی در مقابل ادله و شواهد مأموران قرار گرفت، بهناچار بهسرقت از خانه فامیلشان اعتراف کرد. متهم در اعترافاتش به مأموران گفت: مدتی قبل به خانه مالباخته رفته بودم که در همان جا از فرصت استفاده کرده و کلید خانهشان را سرقت و یک نسخه از روی آن تهیه کردم. چند روز بعد نیز دوباره به خانهشان رفتم و کلید اصلی را در سر جایش گذاشتم. مدتی گذشت تا اینکه متوجه شدم آنها به سفر رفتهاند و کسی در خانهشان نیست. بههمیندلیل فرصت را مناسب دیدم و به خانه آنها رفتم و، چون از قبل جای طلا و جواهرات را میدانستم، سرقت را در کمتر از ۱۰ دقیقه انجام دادم و از خانه خارج شدم.
متهم ادامه داد: پس از سرقت، طلاها را به خانه آوردم و در تشک مبل پنهان کردم. سپس موضوع را به مادرم نیز اطلاع دادم و او هر روز بخشی از طلاها را به طلافروشی میبرد، میفروخت و پولش را به من میداد که من هم با این پولها لوازم خانه را عوض کردم و خودرو نیز خریدم.
در ادامه مادر این جوان نیز دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد. سپس برای هر دو متهم پروندهای تشکیل شد و آنان برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شدند.